وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد
وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

پرسش

روزها یکی پس از دیگری میگذرد وانسان غافل از هرچیز و بدون توجه به هرانچه در محیط اطراف اتفاق می افتد سر را به زیر انداخته و بدون هیچ دغدغه ای به گذران عمر مشغول است وغافل از اینکه فرصتی را که خداوند برای زندگی فراهم کرده است باید قدر دانست و برای استفاده مطلوب از ان لحظات را گرانبها دانست واما امروز به تنهایی در حال انجام سفری بودم در مسیری که سالهای نه چندان دور برای حضور در جبهه های جنگ با دغدغه بسیار انرا طی میکردم گفتم نه چندان دور چرا که بسرعت در حال گذر است شاید باورتان نشود وقتی به این سادگی این جمله نه چندان دور را به زبان می اورم دوستانی حدس یک و یا دو و یا نه اصلا ده سال را به مخیره خطور میدهند لیکن نه؛ نه چندان دوری که بالغ بر سی سال تمام از ان میگذرد دقیقا سال ۱۳۵۸ در اغازین روزهای جنگ در منطقه اهواز را می گویم که چو سان باد گذشت و خود عمری بود ؛اری مسیری را که امروز برای حضور در مراسمی در شهر دوگنبدان میگذرانیدم قسمتی از مسیر شیراز به اهواز بود که بارها انرا طی کردم و امروز در حالی ان مسیر را عبور میکردم که در ذهنم خاطرات ان دوران را مرور میکردم خاطراتی که مملو از شهامت و جرات و توان و....برای مقابله با دشمنان خاک ما بود .

در همین حین اتومبیلهای روبرو را مشاهده کردم که در جاده نوراباد به دوگنبدان با چراغهای خود بنظر علائمی را ردو بدل میکردند و زمانیکه مسیری را پیمودم متوجه حضور اتومبیل پلیس راه در قسمتی پنهان از مسیر شدم و انگاه پی به انجام این کار توسط اتومبیلهای روبروئی شدم که تعدادشان نیز بسیار بود و نزد خود پرسشی را مطرح کردم که اگرچه داد و سخن از احترام به قانون میزنیم ولی علنا قانون گریزی خویش را در مسیری با مخاطرات زیاد به منصه ظهور و بروز میگذاریم و حال از شما سوال میکنم بنظر شما دلیل اصلی متوسل شدن به اینکونه اعمال در رفتارهای خود را چه میتوانیم عنوان کنیم ؟  

رفتار های ...................؟

از شما دوستان و خوانندگان عزیز خود خواهشمندم که اگر صلاح دانستید در این بحث مهم مشارکت کنید . 

نظرات 8 + ارسال نظر
سیدمهدی خرمی یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:48 ب.ظ

با سلام
به این صورت اشاره کردن به مشکل موجود همانند اشاره انگشتی است که همیشه اتفاق می افتد ولی هرگز به هیچ چیز نمی رسدمیدانیم هنگام اشاره کردن باانگشت به یک مشکل می بینیم که سه انگشت دیگه به طرف خودمان است .
در اولین معنایی که در راهنمایی و رانندگی ذهن هر کسی را به خود مشغول می کند همان هدایت وارشاد سپس رانندگی است که متاسفانه گزینه اول که ارشاد وراهنمایی است را را سهوا ویا ...به فراموشی سپردند ولی نباید از قانون گزیری بعضی از افراد سودجو چشم پوشی کرد دکتر شریعتی می فرمایند:انسانهایی که عمر را بی چرا به چریدن مشغولند ؛وسربه زمین فرو برده اند ؛وپوزه در خاک دارند؛و غرق در آب و علفند؛اینها گوسفندهای دو پایند
ولی به قول معروف جایی که اراده وجود دارد راه حل هم وجود دارد پس بیاییم به خودمان فکر کنیم که اجداد ما به وجود آورنده قانون بوده اند ولی متاسفانه امروزه حتی در کشورهای عربی در حوزه راهنایی و رانندگی از ما پیشی گرفته اند و اطاعت از قانون را وظیفه شهروندی خویش قرار داده اند پس چرا ما باید این قدر قانون گریز باشیم ایا بی قانونی می تواند ما را به اهدافمان برساند
یک ماشین پژومدل ۸۶ داشتم که موقع فروش متوجه جریمه در سال ۸۵شدم؟
در تاریخ ۲۱/۰۱/۱۳۸۷برای سرویس اولیه اتومبیل خودم از بوشهر به شیراز رفتم که بعد از روستای خان زنیان از ماشین سنگین جلویی در حالی که دید کافی داشتم سبقت گرفتم در همین حال پلیس نا محسوس که زیر درخت کمین کرده بود ما را متوقف کرد مدارک ماشین را به ایشان تحویل دادم گفت ماشین تازه خریدی حیفه جریمت کنیم جریمت ۲۰هزار تومنه ولی ۱۰ هزارتومن به ما شیرینی بده که با عکس العمل بنده همراه شد.
دکتر شریعتی:خداوندا اندیشه مرادر سطحی پایین میاور که زرنگی های حقیر وپستی های نکبت بار و پلید شبه آدمهای اندک را متوجه شوم
زیرا
دوست تر می دارم بزرگواری گول خور باشم تا همچون اینان :
کوچکواری گول زن

سلام
قطعا به هما میزانی که مردم در این جریان مقصرند ..............نیز ...

بچه جمال آباد دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:29 ب.ظ

سلام
ما باید ابتدا به نیت افراد نگاه کنیم سپس رفتار آنها را مورد ارزیابی قرار دهیم .
آنچه مسلم است این پلیسهای محترم بنام راهنمایی و رانندگی معروف هستند ولی ظاهر کاربعضی از آنها چیز دیگری است
چند روز قبل که بنده از جمال آباد عازم شیراز بودم مداوم مراقب سرعت ماشینم بودم که از ۱۱۰ کیلومتر تجاوز نکند ولی یک لحظه که از سرازیری پادگان احمدبن موسی به طرف دانشکده کشاورزی سرازیر شدم شاید در مسافت ۱۰۰ متر بعلت سرازیر بودن مسیر سرعت ماشین به ۱۱۸ کیلومتر رسید و در همین لحظه افسر وظیفه شناس جلو مرا گرفت و یک قبض که پیشاپیش آماده کرده بود به اینجانب تحویل داد که تاکنون آنرا پرداخت نکرده ام ولی باید ببینیم که آیا پلیس سازمانی است که مچ خلافکاران را میگیرد و مترصد مینشیند تا کسی خلاف کند بعد مچ اورا بگیرد یا اینکه پلیس باید طوری در جامعه حضور داشته باشد که کسی جراْت خلاف کردن نداشته باشد ؟
آیا اگر پلیس محترم بجای آنکه خو را در گودی باجگاه و لای درختان پنهان کند بالای سربالایی میایستاد آیا کسی مرتکب سبقت یا سرعت غیر مجاز میشد؟
پس نتیجه میگیریم چون پلیس محترم خودش را پنهان میکند لذا رانندگان اطلاع رسانی میکنند که اقدامی است بسیار پسندیده و مرضی خداوند
مدتی پیش نیز سکوهایی در کنار جاده تعبیه کردند تا ماشینهای الگانس بر روی آنها خودنمایی کنند که هم دل مردم را ببرند و هم زهره آنها را ولی پس از تبدیل الگانس به سمند آن جایگاهها هم عملا بلا استفاده مانده و گشتیهای پلیس ترجیح میدهند در کمین بنشینند و دفتر چه های خود را هر چه سریعتر تمام کنند تا هم درآمد دولت افزایش یابد و هم خودشان به نان و نوایی برسند که صد البته برای ایشان هدف وسیله را توجیه میکند آنهم چه توجیهی !
آیا میدانید چقدر از تصادفاتی که در جاده ها اتفاق میافتد معلول همین رفتار پلیس است ؟ چون اکثرا مشاهده میشود که وقتی بر اثر کندی حرکت یک ماشین در جاده ترافیک میشود پلیس راه بجای انکه آن ماشین را برای مدتی متوقف کند تا ترافیک روان شود میاید در گوشه ای چون شیر کمین میکند و هر ماشینی را که بخواهد سبقت بگیرد نقره داغ میکند لذا رانندگان همینکه چشم پلیس را دور ببینند دست به خلاف میزنند.
البته این سخنان بنده شامل همه نیروهای پلیس نمیشود چرا که افراد منصف وبا وجدان در این قشر جامعه کم نیستند.
کلام آخر اینکه پول زور دادن خیلی سخت است لذا مردم سعی میکنند که نه تنها خودشان بلکه دیگران را هم از دادن پول زور نجات دهند .

سلام
خسته نباشید
ممنونم از مشارکت شما
مطالب را عینا منعکس میکنم تا دوستان دیگه هم بهره برداری کنند
موفق باشید

Black13 دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:28 ب.ظ http://Black13.blogsky.com

سلام...
پرسش جالبی رو مطرح کردین که اگه خوب بریم تو بحرش واقعا هم تامل برانگیزه...
به نظر من اینگونه اعمال بطور عمده ریشه در فرهنگ غلط رانندگی در کشورمون و همچنین ضعف قوانین راهنمایی و رانندگی و بعضی زیرساخت های دیگه داره...
اجازه بدید با اشاره به داستان زیبای بابالنگ دراز اثر جین وبستر بحث رو شروع کنم...
در قسمتی از داستان، جودی شخصیت داستان در قالب نامه ای که به بابالنگ دراز می نویسه، این حرفو می زنه :
((پائیز از راه رسیده و قورباغه ها تمام دانشکده رو پر کردند،در نوانخانه که بودیم قورباغه ها را می گرفتیم و در جیبمان قایم می کردیم و همیشه هم بخاطر آن تنبیه می شدیم...اما اینجا هیچکس قورباغه توی جیبش نمیذاره....فکر کنم دلیلش اینه که اینجا قورباغه گرفتن ممنوع نیست....))
با این توضیح کوچک باید عنوان کرد که انسان بطور ذاتی موجودی آزادیخواه و به تعبیری دیگر قانون گریزه...چون قانون بطور خلاصه یعنی بایدها و نبایدها... یعنی تقید و محدودیت...
بعضی از افراد با درک هدف قانون و قانونگذاری، به این تقید و محدودیت به عنوان وسیله ای برای حفظ نظم و تعالی جامعه خودشون نگاه می کنن و به اون احترام میذارن...اما متاسفانه در کشور ما بسیاری از افراد به قانون به عنوان سد و مانعی نگاه می کنن که باید دورش بزنن...به تعبیر دیگه اعتقاد دارن قانون توسط بشر اختراع شد تا شکسته بشه!!!!!
از طرفی قوانین مربوط به صدور گواهینامه رانندگی و مراحل قبولی امتحان اون هم خیلی سخت نیست و تقریبا به راحتی از عهده همه بر میاد...و جرایمی که برای شکستن قوانین راهنمایی و رانندگی در کشور ما اعمال میشه هم نسبت به بسیاری از کشورهای پیشرفته بسیار آسانگیرانه تره...
شما اگه بدونید درصورت تخلف ماشینتون شش ماه میخوابه یا مثلا یک سال محروم از رانندگی میشید آیا به راحتی تخلف می کنید؟
اما در این میان باید وضعیت راهها و جاده های کشور رو هم به این قضیه اضافه کرد...
وقتی جاده ای مثل جاده شیراز به اهواز که شما فرمودید، به جای یه بزرگراه شش بانده استاندارد و خالی از چاله چوله یه جاده دو بانده و گاهی با کمی ارفاق در بعضی نقاط چهاربانده با کلی ناهمواریه طبیعتا تخلفاتی نظیر سبقت غیر مجاز بالا میره...
با این شرح و توصیف باید گفت وقتی زمینه تخلف به شرح فوق فراهم بشه ملت عادت میکنن از قانون فرار کنن و اونو دور بزنن و وقتی این رویه تبدیل به عادت بشه قانون شکن از اینکه بقیه رو هم با خودش همراه کنه خوشحال میشه و با اعمالی نظیر چراغ زدن یا علامت دادن که بهش اشاره فرمودید به ظن خودش به دیگران خدمت میکنه....و متاسفانه متاسفانه اکثر ما عادت کردیم که تا پلیس بالا سرمون نباشه صراطمون مستقیم نباشه...!یعنی کاری رو که خودمون می دونیم خوبه باید با زور انجامش بدیم...
مسایل دیگه ای هم دخیل هستن که چون زنجیروار به هم ربط دارن بهشون اشاره نمیکنم،از جمله ضعف ساختار آموزشی ما در زمینه مسائل و حقوق شهروندی...
و به نظر من شاید بهترین راه برای تغییر این رویه قانون گریزی و بسیاری از مشکلات و معظلات دیگر جامعه ما اصلاح ساختار آموزشی و نیز آموزش از سنین پایین باشه که می تونه کشور عزیزمون رو در چند سال آینده در خصوص بسیاری از مشکلات و مساعل ناهنجار امروز بهبود ببخشه و جامعه مون رو بسیار بهتر و زیباتر کنه...
به امید اون روز....

سلام
ضمن تشکر از مشارکت شما در این نظرخواهی موار د را عینا جهت اطلاع خوانندگان منعکس میکنم
موفق باشید

Black13 سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:26 ب.ظ

سلام جناب مهندس عزیز...
باور کنید من شرمنده محبت های شما هستم و نمی دونم چطور پاسخگو و قدردان این همه لطف جنابعالی باشم...
جناب مهندس عزیز...من که کاری نکردم...هرچه هست نعمت است و لطف بیکران حق تعالی به این بنده ناچیز و اندک بضاعت من نیز چیزی انجام وظیفه نبوده و امیدوارم خداوند متعال این نعمت بزرگ رو با کمک به ادامه این انجام وظیفه دوام ببخشه...
الطاف بی شمار جنابعالی نیز مایه دلگرمی این حقیر بوده و امیدوارم روزی بتونم شایستگی و لیاقت این همه لطف و تمجید جنابعالی رو پیدا کنم...
به حج اشاره فرمودید...امیدوارم خداوند توفیق بده و این اندک بضاعت ما رو مورد قبول قرار بده که به فرموده جنابعالی تلاش برای خدمت و جلب رضایت بندگان خداوند متعال عین زیارت اوست....
با این حال شما دعا کنید که انشاءالله روزی بتونم لیاقت و توفیق زیارت خانه خدا را هم پیدا کنم(همیشه آرزو داشتم زیر سی سالگی برم زیارت خانه خدا...)
باز هم از لطف جنابعالی تشکر می کنم...موفق باشید...

ونوس پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:07 ب.ظ http://razegolesorkh2010@blogsky.com

خیلی از مطالب وبلاگتون خوشم میاد
امیدوارم منو فراموش نکنید و باز هم به وبلاگم سر بزنید.

سلام
با تشکر از شما و زحماتی که در قبال مطالعه این وبلاگ بر خود تحمیل میکنید
عنایت کنید و ادرسر ا بدهید چون ویندوز را عوض کردم و ادرسها را متاسفانه از دست دادم

عموزاد پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:54 ب.ظ http://rezaamoozad.blogfa.com/

سلام

شاید می خواهند کسانی که بدون توجه به قوانین راهنمائی و رانندگی در حال طی مسیر هستند ، حداقل بخشی از راه را با آرامش و علم و آگاهی به وجود عوامل کنترلی (پلیس ) طی کنند و مبلغی را برای جریمه نپردازند وگرنه کسی که بی پروا رانندگی میکند باید آماده هر اتفاقی باشد .
گذشته از مطلبی که برای مزاح در بالا نوشتم لازم است عرض کنم که این امر نوعی همکاری با متخلف محسوب می شود و خود نوعی جرم و تخلف است . و این امر بیشتر از سوی رانندگانی صورت می گیرد که خودشان نیز قانون گریز بوده در طول مسیر تخلفات متعددی را مرتکب می شوند و با علائمی از قبیل همین چراغ دادن که فرمودید و یا چرخاندن دست همانند چراغ گردان ماشین پلیس راننده های روبرو را از حضور پلیس مطلع می کنند .
تشکر

باعرض سلام و ارادت
تشکر میکنم از حضور شما و مطالب و نقطه نظرات را عینا منعکس میکنم
سلام مرا به همه اشنایان برسانید

فلفل پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:43 ب.ظ

سلام جناب خادم،
برای اینکه هیچ چیزی سر جای خودش نیست، شما تازه متوجه این علائم شدید؟ من که الان ایران نیستم، ولی از چندین سال پیش این علائم رو به خاطر دارم. چراغ زدن ماشین های روبرویی و یا چرخاندن انگشت اشاره ای که به سمت بالاست به معنای حضور پلیسه.
این به معنای اینه که در ایران: پلیس در مقابل مردمه و نه در خدمت مردم!

و جریمه ها و مجازات ها بیش از توان مردمه. و استاندارد جاده ها با قوانین نمی خونه. مردم مجبورند با سرعت بالای صد برونند در جاده ای که حداکثر سرعت نود هست. اینا همش همینه. باور کنید.

سلام
ضمن تشکر از حضور شما
اگرچه در هر جامعه ای همگان نمیتوانند مطلوب بوده و همنوعان از وجود انها رضایت داشته باشند ولی به صرف نمیتوان گفت پلیس در مقابل مردم قرار دارد بنابراین باید بیشتر محیط اطراف را شناخت و پس از ان در خصوص موارد قضاوت کرد .

بچه جمال آباد شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:31 ب.ظ

سلام
لطفا در مورد نوروز و بهار طبیعت هم مطالبی بنویسید و نظر دوستان را بخواهید .
با تشکر

سلام
برروی چشم
حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد