تجارب با ارزش_قسمت نهم)

بی نظمی و قدرت تهاجمات متوالی دشمن که با هواپیماهای پیشرفته میگ انجام می شد و عدم انسجام و عدم تمرکز در فرماندهی و نداشتن استراتژی خاص نظامی همگی به رعب وترس و وحشت بیشتر نیر وهای خودی اضافه می کرد تا مشاهده وضعیت وخیم مجروحین نیز بدان دامن بیشتری زده و شرائط را بشدت به سمت فرار از صحنه نبرد بکشاند  برنامه داشتن دشمن در حمله و ریختن اتش توپخانه بهمراه  یورش بمب افکن هایی عراقی که پیاپی نیروهای مارا هدف قرار داده بودند شرائط را برای پیشروی زرهی انها که انصافا از قدرت بسیار بالائی برخوردار بودند فراهم میکرد و از سوی دیگر نسج و ترکیب نیرو های خودی کاملا از بین رفته و ارتشی همچون نیروهای پارتیزانی بوجود امده بود تا هر انکس که ترس بر وجودش حاکم نشده بود به مقابله برخواسته و سایرین با اختیاری که از فرماندهی به ایشان داده شده بود فرار را بر قرار که همانا به عبارت جنگی با تعبیر عقب نشینی تاکتیکی نام برده میشود ترجیح دهند از همان لحظه صدور دستور عقب نشینی توسط فرمانده گرو رزمی خیل سربازان و نیرو های ارشدتر صحنه را ترک می کردند و امبولانسها نیز تعدادی از مجوحان را از میدان تخلیه و به پشت جبهه منتقل می کردند شرائط بسیار بدی بر فضای منطقه دوسلک و تپه های ان که از زمان شاه سنگرهایی بتون ارمه در ان تعبیه و احداث شده بود حاکم شد که برای توصیف نیرو ها بهترین کلمه را میتوانم تار و مار بکار ببرم کم کم افتاب داغ و سوزان و نبود اب و شامیدنی وغذای نخورده و نبوده از دیروز ظهر تا لحظاتی که بسختی سپری می شدند فشار مضاعفی را بر اندک نیرو های جان برکف و دلسوز میهن وارد می کرد و چاره ای نبود جز اینکه با اندک سلاح موجود که حالا فقط یک دستگاه تانک ام چهل و هفت و یک نفر بر خمپاره انداز و تعدادی تفنگ ژ سه در اختیار تعدادی اندک نیرو ی موجود بود به مقابله ادامه دهیم و هنوز متوالیا اسمان منطقه را بمب افکن ها بشدت پوشش داده و ما را بشدت می کوبیدند و........

خدایا مگر میشود ارتش قدرتمند ایران به این شکل دچار ضعف واز هم گسیختگی و  ...شود ؟

هضم این اتفاق برای هر ایرانی وطن دوست بسیار سخت است ولی مام وطن را نتوان به این راحتی از کف دادو علیرغم دستور فرماندهی براحتی خاک را ترک کرد و میدان را برای جولان ارتش بعث باز گذاشت .پس چه میشود؟ راهی جز ایستادگی و مقاومت سلحشورانه وجود ندارد سربازی را در این مقطع باید به اثبات رساند و اصول کلی نام این واژه بسیار فداکارانه را بنمایش کذاشت سرباز نام زیبایی که باید همه وجود را برای اعتلای و صیانت از خاک این مرزو بوم فدا کرد .  

ایران عزیز در دوران پر افتخارش همیشه دستخوش حوادث تلخ وشیرین و خاطرات بیاد ماندنی از تاریخ گهربارش بوده است از داستانهای افسانه ای شاهنامه و پهلوانی رستم دستان زابلی تا ارش کمانگیر و مجاهدتهای همه سربازانی که پرچم پر افتخار ایران را در تمامی عرصه ها از جبهه های نبرد در میادین نظامی تا عرصه های فرهنگی و علم اموزی و ورزشی و ..... در دستان خود بر تارک و قله های پر افتخار به اهتزاز در اورده اند . 

دست در دست هم دهیم به مهر          میهن  خویش را کنیم اباد   

در هر حال لحظه به لحظه فشار دشمن متجاوز  بیشتر و بیشتر می شد وعقربه های ساعت به رقم سه بعد از ظهر نزدیک میشد بنابراین نیروهایی محدود با تجهیزاتی اندک برای مدت شش ساعت مقاومتی جانانه را در مقابل یکی از قویترین ارتشهای منطقه انجام داده و نگاه و مشاهده به میدان نشان می داد که تانکهای دشمن در پناه اتش توپخانه و حملات هواپیماها تا چند متری ما رسیده و ایستادن به معنای انتحار است و بس بنابراین با شدت ناراحتی هر چه تمامتر باید خاک را ترک و عقب نشینی می کردیم و......... 

 ادامه در قسمت بعدی .اوقات بکام .