بزرگان واندرزها(قسمت اول)

دنیارا حرکتی است که در ان نسلهای مختلف در همه اعصار بمیدان امده و بر تارک ان جلوس و پس از مدت زمانی که به غایت عمر نامیده شد دار فانی را به امید دیدار در دنیای واقعی و دائمی وداع کردند وانچه بر همه ما مانده است تا ما نیز از انها عبرتی گرفته و انها را تکمیل کرده و به نسلهای دیگر به ودیعه سپاریم اندرزها و نصایحی و سخنانی است که امشب بعد از انکه از جائی انها را یافتم در این پست میگذارم تا مورد استفاده همه شما دوستان خوبم قرار گرفته و شما نیز برای ایندگاه درسی پر عبرت را به ارمغان و ودیعه بگذارید : 

اهدافتان را دنبال کنید  و پشتکار داشته باشید  خداوند یاریتان خواهد کرد

کسانی که مى‏خواهند همه از آنها راضى باشند، عملاً در تلاشند که خود نباشند! همه، مجموعه‏اى از آدمها هستند با نگرشها و ذهنیت‏ها و ارزشها و عقاید و سلیقه‏هاى متفاوت، کسى که میخواهد همه از او راضى باشند، مجبور است در آن واحد، ارزشها، باورها وسلیقه‏هاى مختلفى را بپذیرد و چه وحشتناک!.
مالتس: در میان تمامى دامها و نشیب و فرازهایى که در زندگى هست، نداشتن احترام به خود از همه مرگبارتر و تسلط بر آن، ازهمه دشوارتر است.
دوست داشتن خویش براى زندگى در حکم یک ضرورت است

!تا خود را دوست نداشته باشید و از خود خوشنود نباشید، کسى‏ را نخواهید یافت که شما را دوست بدارد و شادمانى برایتان به‏ ارمغان آورد. اما اگر خود را از عشق و محبت سرشار کنید و احساس دلپذیر رضایت از خویش را در دل بپرورانید، اطمینان‏ داشته باشید که همه جا و همه کس را دوست داشتنى خواهید یافت. اگر تلاش شما به کسب شادمانى از وجود دیگران بیانجامد تلاشی بى‏اثر کرده‏اید و نفعى از آن نخواهید برد...


اگر کسى را دوست دارید و مطمئنید بدون او نمی توانید زندگى کنید، مطمئن باشید اگر به وصال هم برسید زندگى شاد و خوشى نخواهید داشت، زیرا واقعیت خود و دوستى با خویشتن را انکار کرده‏اید، اگر عشق و محبت و شادى و سرور را ازخود دریغ کنید از دیگران چه انتظارى دارید که آنرا به شما ارزانى‏کنند؟


اگر عشق و شادى و صفا و آرامش و اعتدال را از دنیایى جز دنیاى درون خویش توقع داشته باشید به خطا رفته‏اید!
 اغلب مردم، دیگران (و یا اتفاقات و پدیده‏هاى خارجى) را نقطه خشم و عصبانیت خود مى‏دانند. در حالی که دکتر وین دایر روانشناس‏ مشهور مى‏گوید: اگر پرتقالى را نصف کنید و نیمى از آن را بچلانید،آنچه از خود دارد، یعنى همان عصاره‏اش را بیرون مى‏ریزد. بنابراین اگر کسى ما را از کوره بدر کند و به عبارت بهتر بچلاند، خشم ما ظاهر مى‏شود و بیرون مى‏ریزد! خشم ما احساسى است که سالها در ضمیر باطن ما ساکن بوده است و ما به‏طور ناخودآگاه بر آن سرپوش گذارده‏ایم. پس ‏باید بپذیریم که این مردم نیستند که ما را خشمگین مى‏کنند آنان تنها خشم نهفته در درون ما را تحریک مى‏کنند!


وقتى احساس بدى در مورد خود داریم، مایلیم آنرا از خود بیرون ‏بیندازیم و این مى‏تواند به اشکال گوناگون از قبیل: خوردن بیش ازاندازه، تصادف، بیمارى و... ظاهر شود و این الزاماً یک عمل هشیارانه‏ نیست، رفتارى که با خود پیش مى‏گیریم، در تمام لحظات و به‏طور خود کار بازتاب میزان علاقه ما به خویش است.


ناپلئون گفته است:آنچه را که با عشق و اشتیاق بخواهیم و دردستیابى به آن پافشارى کنیم بى‏تردید به دست خواهیم آورد.
هر کارى را که در دست گرفتید کاملاً خود را در آن غوطه‏ورسازید . ایده‏ها، هوش، ذکاوت، آگاهى، درک، به کسانى داده مى‏شودکه با تمام وجود خود را در حرفه و یا هر کار سازنده‏اى غرق کنند، اگربخواهید براى کسب ایده‏هاى جدید مدت زمانى دست از تلاش‏ بردارید و به استراحت بپردازید بسیار راه بیهوده‏اى را پیموده‏اید... نابغه‏شدن 90% به تلاش بستگى دارد، براى اینکه در حرفه خود نابغه‏شوید خود را در آن غوطه‏ور سازید.
کسانى در زندگى موفق هستند که سماجت و استقامت ازخودشان نشان مى‏دهند، کسانى که هرگز مأیوس نمى‏شوند و عادت به‏انجام کارهایى دارند که دیگران از آنها مأیوس شده‏اند.


آیا تا کنون به برق چشمان دانشجویى که کاملاً غرق مطالعه وتحصیل است توجه کرده‏اید؟ وجود این دانشجویان پرتو خاصى‏دارد، هر کسى که کاملاً جذب کارى شود به همین گونه تابناک وپرجلا مى‏شود!
تلاشهاى تردیدآمیز هرگز کسی را به درجات عالى نمى‏رساند،چند سال قبل، با یکى از اعضاى تیم مجارستان که برنده مسابقات‏اروپایى شده بودند، مصاحبه‏اى صورت گرفت، یکى از خبرنگاران ازاین بازیکن درباره رمز موفقیتش سؤال کرد، او پاسخ داد هر وقت‏ فرصت کند توپ مى‏زند و وقتى توپ نمى‏زند درباره فوتبال صحبت‏مى‏کند و زمانى ‏که درباره فوتبال صحبت نمى‏کند درباره آن فکرمى‏کند!.

ورشال دوبرا گفته است:مهم این است که در هر لحظه بتوانیم‏ آنچه را که هستیم قربانى آنچه را که مى‏توانیم باشیم کنیم.
کرایسلر یکى از موسیقى‏دانان بزرگ، پس از اجراى یک برنامه، مخاطب یکى از حضار قرار گرفت:
آقاى کرایسلر، حاضر بودم نیمى از زندگى خود را بدهم تا بتوانم مثل شما ویلن ‏بزنم!
کرایسلر در پاسخ گفت:من هم همین کار را کردم !

لائوتسه فیلسوف چینى م 500 ق.م‏:طولانى‏ترین سفر هم بایک قدم آغاز مى‏شود.
این چه نیرو و قدرتى است؟ باور کنید نمى‏توانم بیان کنم! آنچه‏فقط مى‏توانم بگویم این است که وقتى انسان در چنان حالت روحى ‏قرار مى‏گیرد، که دقیقاً مى‏داند چه مى‏خواهد و از صمیم قلب مصمم‏است که تا زمانیکه به خواسته خود نرسیده دست از تلاش برندارد، این توان و نیروى جادویى که استقامت و پشتکار است در او ظاهرمى‏شود. الکساندر گراهام بل.
تنها کسى که می تواند شما را به تحقیق رؤیاها و آرزوها یتان‏کمک کند خودتان هستید. وقتى این موضوع را خوب بفهمید و آنرابپذیرید، دیگر هیچ چیز و هیچ کس نمى‏تواند سّد راه موفقیت شمابشود... ویلزر. ویتنى.


رى کراک معتقد بود که درد و رنج قابل تحمل‏تر از تنبلى و بطالت است.

توماس جى.واتسون، مؤسس کارخانه آى.بى.ام : راه‏دستیابى به موفقیت، مضاعف کردن میزان شکست‏هاست!من کار را از همان جایى که دیگران ترکش کرده‏اند شروع کرده و پیگیرى مى‏کنم.

موفقیت همان شکست است که پشت‏رو نشسته است!ناشناس. خولیو ایکلسیاس، در سن 20 سالگى در جریان یک حادثه‏رانندگى از ناحیه کمر به پایین فلج شد، ظاهراً او مى‏بایست بقیه عمرخود را روى صندلى چرخدار سپرى کند، اما خولیو حاضر به قبول این‏احتمال نشد، فقط براى اینکه بتواند انگشت کوچک پایش را حرکت ‏دهد، به مدت دو ماه و روزى دوازده ساعت به تمرین پرداخت. پس‏از مدتى نزدیک به دو سال توانست ذره به ذره اندام‏هاى از کار افتاده‏را دوباره بکار اندازد... نهایت همین عزم و تعهد فوق‏العاده او که باعث ‏بازسازى بدن وى شد، دوره زندگى او را تبدیل به یک پدیده‏شاخص جهانى کرد.
یکى از نکاتى که افراد موفق را از ناموفق جدا مى‏کند این است که‏افراد کوفق تلاش مى‏کنند و منتظر مى‏مانند اما افراد ناموفق فقط منتظرمى‏مانند.
کیم وو چونگ، بنیانگذار شرکت دوو:به عقیده من شاید علت اختلاف اقتصادى ملّت‏هاى شمال وجنوب اروپا را مى‏توان به عادت استراحت ظهر و خواب نیمروزى‏نسبت داد!... البته این موضوع براى ملت بر جنب‏وجوش کره خیلى ‏عجیب بنظر مى‏رسد؛ من هنوز نمى‏توانم بفهمم که چگونه فردى‏مى‏تواند در اوقات مهم و باارزش روز بخوابد!... در حقیقت من آنرا ازعلایم بیمارىِ کار در حد رفع تکلیف و ضرورت مى‏بینم.
کیم وو چونگ، بنیانگذار شرکت دوو:مهم نیست که من چه کارى انجام مى‏دهم، هر چه باشد دوست‏دارم آنرا به نحو احسن و تا انتها انجام دهم.