خوشبینى و مثبت اندیشى اگر مدام درباره شکست صحبت کنید، بگذارید به شما بگویم،که در آسمان و زمین قدرتى نیست که بتواند به داد شما برسد ویاریتان کند. اما اگر مدام درباره توانگرى و کامیابى صحبت مىکنید،باز هم بگذارید به شما بگویم، که در آسمان و زمین قدرتى نیست کهبتواند جلو توانگرى و کامیابى شمارا بگیرد. خوشبینى شکل ظاهرى ایمان است. تا ایمان و امید وجودنداشته باشد، هیچ کارى را نمىتوان انجام داد. هلن کلر: هیچ چیز به اندازه خوشبینى نمىتواند زندگى را زیباترکند، از رنجهاى آن بکاهد و راه موفقیت را هموار کند. من یک خوشبین هستم، زیرا غیر از این بودن هیچ فایدهاىندارد! وینستون چرچیل اجازه ندهید که محرومیتهاى شما، مانع استفاده از نعمتهایتانشوند ابراهام لینکلن گفته است:اغلب مردم تقریباً به همان اندازه شادهستند که ذهن خود را براى آن مهیا کردهاند نورمن ولنینت پیل،مردى که براى اولین بار اصطلاح تفکر مثبت را به کار برد این مطلب رااینگونه بیان کرده است: هم آنانى که خود را ناتوان مىدانند درستمىاندیشند و هم آن دیگرانى که خویشتن را توانا مىانگارند! هرچه بیشتر مثبت باشید انرژى بیشترى جذب مىکنید... پاداشمثبت بردن فورى است! شخصى از امرسون پرسید که براى چه خداى را شکر مىکند؟ اوجواب داد: هرروز که چشمانم را بر صبح دلپذیر مىگشایم و به ایندنیاى زیبا مىنگرم خداى را سپاس مىکنم که هنوز زندهام و دربوستان زندگى مىکنم فرصتها همیشه موجودند، این ما هستیم که بایستى آنها راببینیم و از آنها استفاده کنیم. کایزر
یا نه قدرت بیشتر، نه توانائى افزونتر و نه فرصتهاى طولانىترمىخواهیم، آنچه را که نیاز دارییم برزبان ساده بهرهبردارى کافى ازآنچه داریم است. شانس و فرصت؟ همه جا در اطراف شما پرسه مىزنند چشمبینا مىخواهد که آنها را ببیند و استفاده کند. ماردن فرصتها و شانسها اغلب در بطن مشکلات و گرفتاریها پنهانهستند. آلبرت انیشتین شانس و فرصت؟ تعجب نکنید، شما هم بهصورت ترسناک وسیاه، بدبختى و یا شکست موقتى رخ مىنماید، مواظب باشید آنرا ازدست ندهید. ناپلئون هیل دکتر جیمز آپن هایم مىگوید: عده اى فرسنگها بدنبال شادى وسرور مىدوند و عدهاى آنرا زیر پاى خود حس مىکنند. موفّقیت را کسانى مىیابند و آنرا حفظ مىکنند که با ذهنیتمثبت در تلاش دائم هستند... ما بعد از سالها تجربهاندوزى به ایننتیجه رسیدهایم که ذهنیت مثبت تنها رمز و رازى است که همهانسانهاى موفق در آن سهیمند.. ناپلئون هیل معتقد است که هر گرفتارى بهاندازه خود، همراه خودامتیاز مثبت دارد.
وقتى مىدانید ذهنیت مثبت چیزهاى خوب و ذهنیت منفىجنبهاى بد زندگى را موجب مىشود، آیا عقل سلیم حکم نمىکند کهاز این ذهنیت، آنرا که مثبت است انتخاب کنید؟!
فرصت، یعنى اینکه به خود بگوییم هر اتفاقى که براى من بیفتداز آن در جهت تعالى و یادگیرى و رشد خود استفاده خواهم کرد. پنج گام بهسوى یک باور ذهنى مثبت از خود:1 - حذف: هروقت دچار افکار منفى شدید، بلند بگویید حذف! 2 - جایگزینى: سپس باور مثبتى را به عنوان جایگزین آنبرگزینید. 3 - تأکید: حالا نوبت تقویت باور جدید است، مثلاً آن را روىکارتهایى نوشته و در محل دید قرار دهید. 4 - تجسّم: تصویرى خلاق از خود، در حالى که سرشار از باورجدید هستید بسازید و تا شش هفته هر روز این برنامه را اجرا کنید. 5 - ممارست: آنقدر ممارست به خرج دهید تا این تغییراتماندگار شود. راسکین مىگوید: با نقائص دیگران مغز خویش را خسته نکنید باهرکس که ملاقات مىکنید فقط جنبههاى خوب و قوى او را ببینید...در این صورت است که عیوب و نقائص شما مانند برگ خزان خواهدریخت و زندگیتان خیلى خوشتر مىشود؛ هرکس به شما، قیافه صلحو صفا نشان خواهد داد و هرکسى خواهد کوشید که با شما روابطدوستانه برقرار کند.
در هنگام رویارویى با مشکلى باید به دنبال موقعیتخلاصىبخش باشیم، نه اینکه در هرموقعیتى، بهواسطه اندیشیدن بهمشکلات خود را فلج کرده و متوقف شویم Walter cole کیم وو چونگ، بنیانگذار شرکت معظم دوو:واقعاً خطرى بالاتر از این در جهان وجود ندارد که ما بجاىصفت پسندیده خوشبینى، بدبینى یعنى متضاد آن را انتخاب کنیم...من هرگز از خوشبینى دست نکشیدهام، وقتى به واقعیات مىنگرم،همواره فکر مىکنم، شرایط بحرانى و لحظات خطرناک، بسیارزودگذرند... اگر تاجرى دچار بدبینى شود، لحظه پایان رشد و پیشرفت اوفرارسیده است... وقتى دیگران شمارش معکوس غیرممکنها را شروع مىکنند،من به شمارش ممکنها مىپردازم... اگر تنها یک درصد شانسموفقیت وجود داشته باشد، یک تاجر واقعى همان را به صورتجرقهاى مىبیند که مىتواند آتش بیافروزد، )چرا که( دنیاى تجارتآنگونه نیست که اگر یک را با یک جمع کنى عدد دو بدست بیاورى؛ممکن است در جایى تبدیل به ده شود!.
تعیین اهداف و نقش آن در موفقیت برخى از اهداف، آنچنان متعالى است که حتى شکست در رسیدن به آنها شکوهمند و افتخارآفرین است! ریشه تزلزل انسان، ارتباط او با آرزوهاى آسیب پذیر است. وقتى دل به آسیب پذیر بستى، تو هم آسیبپذیر مىشوى، دلبستن بهچیزى که لرزهپذیر است، انسان را مىلرزاند". انسان چون آرزوى کوچک دارد دنیاى کوچکى را انتخاب مىکند که با آن تناسب داشته باشد، دنیا را کوچک مىبیند تا آرزوىکوچکش، بنظرش کوچک نیاید. مردى که تمامى قواى جسمى و روحى و روانى خود را بر روى امرى متمرکز مىسازد برنده است. P.Talmage
هر کس، به اندازه اهدافش ثروتمند است! جوانى دورانى از زندگى است که شخص اگر هیچ چیز نداشته باشد ولى هدف داشته باشد، نیازى به رشک و غبط خوردن ندارد. آنقدر به عینىسازى و منعکسساختن تصویر اهداف خود بر صفحه ذهنتان ادامه دهید تا اهداف، به صورت جزئى از فرآیند ناهشیارتان درآیند. این تعارض در طبیعت انسان هست که آگاهانه مایل به امرى نیست اما ناآگاهانه و غیرعقلانى در پیشبردش مىکوشد. ماکسول مالتس مالتس مربیان به قهرمانان دستور مىدهند تا به موسیقى کلاسیک گوش دهند در حالى که نوارى از صداى خود آن ورزشکار درباره هدفش با ملایمت همزمان پخش مىشود... به نظر مىآید این نوع موسیقى آسایشى براى مغز ورزشکار فراهم آورد و زمینه را براى تلقیات سمعى و بصرى آماده مىکند. مهمترین چیز این است که اهدافت را روى کاغذ بنویسى! هدفت را با صداى بلند بارها تکرار کن، هر روز چند سرى...مثل اوراد و ادعیه... به تکرار آن ادامه بده، تدریجاً متوجه تغییرى در درونت خواهى شد هدفت نیز به طرزى افزونتر طبیعى خواهد نمود. اگر مىخواهى ثروتمند شوى در قدم اول باید رقمى را که مىخواهى و این که چقدر به خودت فرصت مىدهى تا آنرا بدست آوری را بنویسى، اینرازى شگفت، اما بسیار ساده است؛ مواظب باش سادگیش گولت نزند!
آنچه بیشتر مردم از آن بىخبرند این است که زندگى دقیقاً به ما همان چیزى را مىدهد که مىخواهیم. پس نخستین کارى را که باید انجام دهى این است که دقیقاً آنچه را مىخواهى انجام دهى!
پس اگر تقاضاى تو، مبهم باشد، آنچه بدست مىآورى همانقدر مبهم خواهد بود... همه رویدادهاى زندگى تو، آینهاى است که اندیشههایت رامىتاباند...
زندگى دقیقاً همان گونهاى است که تصورش مىکنى، هرچیزى که برایت پیش مىآید محصول اندیشههاى تو است... بسیارىاز افراد عقلگرا لجوجانه این اصل را رد مىکنند.
تمام موفّقان دنیا که کارهاى بزرگ انجام دادهاند همواره مخالفتهاى جدى متفکران خردگرا را نادیده گرفتهاند! در بیشتر موارد، استدلال و منطق در راه توفیق بزرگ به موانع راه تبدیل مىشوند...
تا مادامى که به آرمان "ثروتمند شدن" خو نگرفتهاى و مادامى کهاین آرمان بخشى از زندگى و اندیشهات نشده است، هیچ چیز نمىتواند به تو کمک کند تا دولتمند شوى. هدف و آرمان مانند نقشه است و تصور آن شکل را مىآفریند و آنگاه سبب مىشود که انرژى مادّى، جذب شده و به سوى آن شکل هدایت شود و جریان یابد و سرانجام در عرصه مادى تجلى گردد. حتى اگر براى متجلى ساختن آرمانهاى خود، مستقیماً دست به عمل نزنیم باز این اصل کار خود را مىکند. صرف داشتن آرمان و نگاهداشتن آن در ذهن، یک انرژى است که تصویر آن اندیشه را به خود جذب مىکند و در عرصه مادى مىآفریند. تجسم خلاق/23. افکار بلند مشکل هر چه مىخواهد باشد؛ باید قبول کرد همیشه راه حلّى هست! بهجاى آن که به مشکلات خود فکر کنید، یک لحظه به خود مشکل فکر کنید و بقیه وقت خود را صرف راه حل آن کنید. رى کراک: من همیشه بر این باور بودهام که هر کس مسئول مشکلات و پدیدآورند مشکلات خویش است. ناپلئون دو جمله بسیار زیبا دارد؛"نژاد بشر در سیطره تخیّل اوست.""ناممکن، واژهاى از لغت نامه احمقهاست." تردبدهاى ذهنى امروز، تنها مانع تحقق آرزوهاى فرداى شماست. فرانکلین روزولت.
«هنرى فورد» بنیانگذار کارخانه اتومبیل «فورد»: ناممکن وجود ندارد، به نظر من هر کسى که در روى کره زمین درباره چیزى آگاهى کامل داشته باشد دیگر کارى را ناممکن نخواهد شمرد.
"براى تغییر دادن یک خصلت بد، باید به فضیلتى که نقطه مقابل آن است فکر کرد و این فکر را به قدرى ادامه داد تا بصورت عادت درآید. مخیّله ما براى تغییر یک فکر یا یک احساس، قدرت فوقالعادهاى دارد. «کیم وو چونگ» موسس شرکت معظم «دوو»: در آن سالهاى فقر و محرومیت جوانى، حتى یک پشیز هم درجیب نداشتم. هنوز نمىتوانم افکارى را که وقتى شبها دیرگاهان از کتابخانه خارج مىشدم و یا هنگام پیمودن راه طولانى، نگاهم بهآسمان دوخته مىشد و این افکار، بر سرم سنگینى مىکرد، فراموش کنم؛ در آن موقع به نظرم مىرسید دنیا از آن من است و من مىتوانم تمام عالم را در میان بازوانم جاى دهم، هیچ چیز در ذهنم غیرممکن نمىآمد. ما فقیر بودیم امّا قلبم، مالامال از آرزوها بود و هیچ چیز را سد راه خود نمىدیدم.
ذهن بشر، پس از باز شدن به افقهاى تازه، هرگز به ابعاد اولیه خود باز نخواهد گشت. ذهن ما گرانبهاترین دارائى ماست.
ویلیام جیمز:یکى از بزرگترین اکتشافات نسل من این است که انسان با تغییر نگرشهاى ذهنى خود، مىتواند زندگى خود را تغییر دهد.
همه اندیشمندان خردمند در طول اعصار گفتهاند که بزرگترین مانع کامیابى انسان، مانع ذهنى است و او با گستردن حدود مرزهاى ذهنشى، می تواند حدومرز زندگیش را بگسترد.من از روى تجربه سوگند مىخورم که این حقیقت دارد! حکایت دولت و فرزانگی/46.
زندگى در مقابل محدودیت هایى که خودت تعیین کردهاى سرخم مىکند. حکایت دولت و فرزانگی/47.
الیوت ورزشکار معروف: مبارزه مربیان و ورزشکاران آینده، دیگر مبارزهاى براى شکستن مرزها و محدودیتهاى فیزیکى نخواهد بود، بلکه مبارزهاى است براى غلبه بر موانع روانشناختى و شکستن محدودیتهاى ذهن. زندگى کنیم یا فقط زنده بمانیم/49 این حقیقت را آویزه گوش کنید که بزرگترین محدودیت انسان در کسب ثروت و فراوانى نعمت، محدودیتى است که در ذهن براىخویش آفریده است، همینطور بزرگترین آزادى انسان نیز از ذهن اونشأت مىگیرد. توانگران چگونه می اندیشند/63 دیپاک چوپرا، در این مورد داستان شگفت و آموزندهاى را تعریف مىکند: در هند وقتى بچه فیلی را تربیت مىکنند، مربیان یک پاى حیوان را با ریسمان به درختى مىبندند. چندى نمىگذرد که بچه فیل چنان به این بند عادت مىکند که دیگر نمىکوشد خود را آزاد کند و بعدها وقتی بزرگ شد، حتى اگر ریسمان معمولىهم به پاى او ببندند، از حرکت باز مىایستد. اگر چه این نه ریسمان، بلکه یک باور است که او را متوقف مىکند. قدرتمندترین کارى که براى عوض کردن دنیا مىتوانید بکنید، عوض کردن اعتقادات خودتان درباره ماهیت زندگى و مردم و واقعیتها، و تبدیل این باورها به اعتقاداتى مثبتتر و آغاز عمل بر طبق آن است. تجسم خلاق/127.
آلدوس هاکسلى: تجربه آن چیزى نیست که براى انسان روى مىدهد، بلکه واکنشى است که او در برابر آن رویداد از خود نشان مىدهد.
ویکتور فرانکل - مردى که سالیانى از عمر خود را در اردوگاه کار اجبارى نازىها سپرى کرده است- مىنویسد:بزرگترین آزادى بشر، توانایى تصمیمگیرى و انتخاب نگرشهاى خویشتن است. زندگى کنیم یا فقط زنده بمانیم/60 کائنات ما را در هر اندیشهاى که برگزینیم و به آن معتقد باشیم،کاملاً حمایت مىکند. شفای زندگی/20
این حق حیات ماست که هر چه نیاز داشته باشیم دارا باشیم، مگر این که خلاف این اعتقاد را برگزینیم |