بزرگان واندرزها(قسمت دوم)

خوشبینى و مثبت‏ اندیشى

 اگر مدام درباره شکست صحبت کنید، بگذارید به شما بگویم،که در آسمان و زمین قدرتى نیست که بتواند به داد شما برسد ویاریتان کند. اما اگر مدام درباره توانگرى و کامیابى صحبت مى‏کنید،باز هم بگذارید به شما بگویم، که در آسمان و زمین قدرتى نیست که‏بتواند جلو توانگرى و کامیابى شمارا بگیرد.
خوشبینى شکل ظاهرى ایمان است. تا ایمان و امید وجودنداشته باشد، هیچ کارى را نمى‏توان انجام داد.
هلن کلر: هیچ چیز به اندازه خوشبینى نمى‏تواند زندگى را زیباترکند، از رنج‏هاى آن بکاهد و راه موفقیت را هموار کند.
من یک خوشبین هستم، زیرا غیر از این بودن هیچ فایده‏اى‏ندارد! وینستون چرچیل‏
اجازه ندهید که محرومیت‏هاى شما، مانع استفاده از نعمتهایتان‏شوند
ابراهام لینکلن گفته است:اغلب مردم تقریباً به همان اندازه شادهستند که ذهن خود را براى آن مهیا کرده‏اند نورمن ولنینت پیل،مردى که براى اولین بار اصطلاح تفکر مثبت را به کار برد این مطلب رااین‏گونه بیان کرده است: هم آنانى که خود را ناتوان مى‏دانند درست‏مى‏اندیشند و هم آن دیگرانى که خویشتن را توانا مى‏انگارند!
هرچه بیشتر مثبت باشید انرژى بیشترى جذب مى‏کنید... پاداش‏مثبت بردن فورى است!
شخصى از امرسون پرسید که براى چه خداى را شکر مى‏کند؟ اوجواب داد: هرروز که چشمانم را بر صبح دلپذیر مى‏گشایم و به این‏دنیاى زیبا مى‏نگرم خداى را سپاس مى‏کنم که هنوز زنده‏ام و دربوستان زندگى مى‏کنم‏
فرصت‏ها همیشه موجودند، این ما هستیم که بایستى آنها راببینیم و از آنها استفاده کنیم. کایزر

یا نه قدرت بیشتر، نه توانائى افزونتر و نه فرصت‏هاى طولانى‏ترمى‏خواهیم، آنچه را که نیاز دارییم برزبان ساده بهره‏بردارى کافى ازآنچه داریم است.
شانس و فرصت؟ همه جا در اطراف شما پرسه مى‏زنند چشم‏بینا مى‏خواهد که آنها را ببیند و استفاده کند. ماردن‏
فرصت‏ها و شانس‏ها اغلب در بطن مشکلات و گرفتاریها پنهان‏هستند. آلبرت انیشتین‏
شانس و فرصت؟ تعجب نکنید، شما هم به‏صورت ترسناک وسیاه، بدبختى و یا شکست موقتى رخ مى‏نماید، مواظب باشید آنرا ازدست ندهید. ناپلئون هیل‏
دکتر جیمز آپن هایم مى‏گوید: عده ‏اى فرسنگ‏ها بدنبال شادى وسرور مى‏دوند و عده‏اى آنرا زیر پاى خود حس مى‏کنند.
موفّقیت را کسانى مى‏یابند و آنرا حفظ مى‏کنند که با ذهنیت‏مثبت در تلاش دائم هستند... ما بعد از سالها تجربه‏اندوزى به این‏نتیجه رسیده‏ایم که ذهنیت مثبت تنها رمز و رازى است که همه‏انسان‏هاى موفق در آن سهیمند..
ناپلئون هیل معتقد است که هر گرفتارى به‏اندازه خود، همراه خودامتیاز مثبت دارد.

وقتى مى‏دانید ذهنیت مثبت چیزهاى خوب و ذهنیت منفى‏جنبه‏اى بد زندگى را موجب مى‏شود، آیا عقل سلیم حکم نمى‏کند که‏از این ذهنیت، آنرا که مثبت است انتخاب کنید؟!

فرصت، یعنى اینکه به خود بگوییم هر اتفاقى که براى من بیفتداز آن در جهت تعالى و یادگیرى و رشد خود استفاده خواهم کرد.
پنج گام به‏سوى یک باور ذهنى مثبت از خود:1 - حذف: هروقت دچار افکار منفى شدید، بلند بگویید حذف!
2 - جایگزینى: سپس باور مثبتى را به عنوان جایگزین آن‏برگزینید.
3 - تأکید: حالا نوبت تقویت باور جدید است، مثلاً آن را روى‏کارتهایى نوشته و در محل دید قرار دهید.
4 - تجسّم: تصویرى خلاق از خود، در حالى که سرشار از باورجدید هستید بسازید و تا شش هفته هر روز این برنامه را اجرا کنید.
5 - ممارست: آنقدر ممارست به خرج دهید تا این تغییرات‏ماندگار شود.

راسکین مى‏گوید: با نقائص دیگران مغز خویش را خسته نکنید باهرکس که ملاقات مى‏کنید فقط جنبه‏هاى خوب و قوى او را ببینید...در این صورت است که عیوب و نقائص شما مانند برگ خزان خواهدریخت و زندگیتان خیلى خوش‏تر مى‏شود؛ هرکس به شما، قیافه صلح‏و صفا نشان خواهد داد و هرکسى خواهد کوشید که با شما روابطدوستانه برقرار کند.

در هنگام رویارویى با مشکلى باید به دنبال موقعیت‏خلاصى‏بخش باشیم، نه اینکه در هرموقعیتى، به‏واسطه اندیشیدن به‏مشکلات خود را فلج کرده و متوقف شویم
Walter cole
کیم وو چونگ، بنیانگذار شرکت معظم دوو:واقعاً خطرى بالاتر از این در جهان وجود ندارد که ما بجاى‏صفت پسندیده خوشبینى، بدبینى یعنى متضاد آن را انتخاب کنیم...من هرگز از خوشبینى دست نکشیده‏ام، وقتى به واقعیات مى‏نگرم،همواره فکر مى‏کنم، شرایط بحرانى و لحظات خطرناک، بسیارزودگذرند...
اگر تاجرى دچار بدبینى شود، لحظه پایان رشد و پیشرفت اوفرارسیده است...


وقتى دیگران شمارش معکوس غیرممکن‏ها را شروع مى‏کنند،من به شمارش ممکن‏ها مى‏پردازم... اگر تنها یک درصد شانس‏موفقیت وجود داشته باشد، یک تاجر واقعى همان را به صورت‏جرقه‏اى مى‏بیند که مى‏تواند آتش بیافروزد، )چرا که( دنیاى تجارت‏آنگونه نیست که اگر یک را با یک جمع کنى عدد دو بدست بیاورى؛ممکن است در جایى تبدیل به ده شود!.

تعیین اهداف و نقش آن در موفقیت   برخى از اهداف، آنچنان متعالى است که حتى شکست در رسیدن به آنها شکوهمند و افتخارآفرین است!
ریشه تزلزل انسان، ارتباط او با آرزوهاى آسیب ‏پذیر است. وقتى‏ دل به آسیب ‏پذیر بستى، تو هم آسیب‏پذیر مى‏شوى، دلبستن به‏چیزى که لرزه‏پذیر است، انسان را مى‏لرزاند".
انسان چون آرزوى کوچک دارد دنیاى کوچکى را انتخاب‏ مى‏کند که با آن تناسب داشته باشد، دنیا را کوچک مى‏بیند تا آرزوى‏کوچکش، بنظرش کوچک نیاید.
مردى که تمامى قواى جسمى و روحى و روانى خود را بر روى‏ امرى متمرکز مى‏سازد برنده است. P.Talmage

هر کس، به اندازه اهدافش ثروتمند است! جوانى دورانى از زندگى است که شخص اگر هیچ چیز نداشته باشد ولى هدف داشته ‏باشد، نیازى به رشک و غبط خوردن ندارد.


آنقدر به عینى‏سازى و منعکس‏ساختن تصویر اهداف خود بر صفحه ذهنتان ادامه دهید تا اهداف، به صورت جزئى از فرآیند ناهشیارتان درآیند.
این تعارض در طبیعت انسان هست که آگاهانه مایل به امرى ‏نیست اما ناآگاهانه و غیرعقلانى در پیشبردش‏ مى‏کوشد. ماکسول مالتس مالتس

مربیان به قهرمانان دستور مى‏دهند تا به موسیقى کلاسیک‏ گوش دهند در حالى که نوارى از صداى خود آن ورزشکار درباره‏ هدفش با ملایمت همزمان پخش مى‏شود... به نظر مى‏آید این نوع‏ موسیقى آسایشى براى مغز ورزشکار فراهم آورد و زمینه را براى‏ تلقیات سمعى و بصرى آماده مى‏کند.
مهمترین چیز این است که اهدافت را روى کاغذ بنویسى!
هدفت را با صداى بلند بارها تکرار کن، هر روز چند سرى...مثل اوراد و ادعیه... به تکرار آن ادامه بده، تدریجاً متوجه‏ تغییرى در درونت خواهى شد هدفت نیز به طرزى افزون‏تر طبیعى‏ خواهد نمود.
اگر مى‏خواهى ثروتمند شوى در قدم اول باید رقمى را که‏ مى‏خواهى و این که چقدر به خودت فرصت مى‏دهى تا آنرا بدست آوری را بنویسى، این‏رازى شگفت، اما بسیار ساده است؛ مواظب باش سادگیش گولت نزند!


آنچه بیشتر مردم از آن بى‏خبرند این است که زندگى دقیقاً به ما همان‏ چیزى را مى‏دهد که مى‏خواهیم. پس نخستین کارى را که باید انجام‏ دهى این است که دقیقاً آنچه را مى‏خواهى انجام دهى!


پس اگر تقاضاى ‏تو، مبهم باشد، آنچه بدست مى‏آورى همانقدر مبهم خواهد بود...
همه رویدادهاى زندگى تو، آینه‏اى است که اندیشه‏هایت رامى‏تاباند...


زندگى دقیقاً همان گونه‏اى است که تصورش مى‏کنى، هرچیزى که برایت پیش مى‏آید محصول اندیشه‏هاى تو است...
بسیارى‏از افراد عقل‏گرا لجوجانه این اصل را رد مى‏کنند.


تمام موفّقان دنیا که ‏کارهاى بزرگ انجام داده‏اند همواره مخالفت‏هاى جدى متفکران ‏خردگرا را نادیده گرفته‏اند! در بیشتر موارد، استدلال و منطق در راه‏ توفیق بزرگ به موانع راه تبدیل مى‏شوند...


تا مادامى که به آرمان "ثروتمند شدن" خو نگرفته‏اى و مادامى که‏این آرمان بخشى از زندگى و اندیشه‏ات نشده است، هیچ چیز نمى‏تواند به تو کمک کند تا دولتمند
شوى.
هدف و آرمان مانند نقشه است و تصور آن شکل را مى‏آفریند و آنگاه ‏سبب مى‏شود که انرژى مادّى، جذب شده و به سوى آن شکل ‏هدایت شود و جریان یابد و سرانجام در عرصه مادى تجلى گردد. حتى‏ اگر براى متجلى ساختن آرمان‏هاى خود، مستقیماً دست به عمل ‏نزنیم باز این اصل کار خود را مى‏کند. صرف داشتن آرمان و نگاه‏داشتن‏ آن در ذهن، یک انرژى است که تصویر آن اندیشه را به خود جذب ‏مى‏کند و در عرصه مادى مى‏آفریند. تجسم خلاق/23.
افکار بلند                 مشکل هر چه مى‏خواهد باشد؛ باید قبول کرد همیشه راه ‏حلّى ‏هست!
به‏جاى آن‏ که به مشکلات خود فکر کنید، یک لحظه به خود مشکل‏ فکر کنید و بقیه وقت خود را صرف راه حل آن کنید.
رى کراک: من همیشه بر این باور بوده‏ام که هر کس مسئول‏ مشکلات و پدیدآورند مشکلات خویش است.
ناپلئون دو جمله بسیار زیبا دارد؛"نژاد بشر در سیطره تخیّل اوست.""ناممکن، واژه‏اى از لغت نامه‏ احمق‏هاست." تردبدهاى ذهنى امروز، تنها مانع تحقق آرزوهاى فرداى ‏شماست. فرانکلین روزولت.

«هنرى فورد» بنیانگذار کارخانه اتومبیل «فورد»: ناممکن وجود ندارد، به نظر من هر کسى که در روى کره زمین ‏درباره چیزى آگاهى کامل داشته باشد دیگر کارى را ناممکن نخواهد شمرد.

"
براى تغییر دادن یک خصلت بد، باید به فضیلتى که نقطه مقابل ‏آن است فکر کرد و این فکر را به قدرى ادامه داد تا بصورت عادت‏ درآید. مخیّله ما براى تغییر یک فکر یا یک احساس، قدرت فوق‏العاده‏اى ‏دارد.
«کیم وو چونگ» موسس شرکت معظم «دوو»: در آن سالهاى فقر و محرومیت جوانى، حتى یک پشیز هم درجیب نداشتم. هنوز نمى‏توانم افکارى را که وقتى شبها دیرگاهان از کتابخانه خارج مى‏شدم و یا هنگام پیمودن راه طولانى، نگاهم به‏آسمان دوخته مى‏شد و این افکار، بر سرم سنگینى مى‏کرد، فراموش‏ کنم؛ در آن موقع به نظرم مى‏رسید دنیا از آن من است و من مى‏توانم تمام ‏عالم را در میان بازوانم جاى دهم، هیچ چیز در ذهنم غیرممکن ‏نمى‏آمد. ما فقیر بودیم امّا قلبم، مالامال از آرزوها بود و هیچ چیز را سد راه خود نمى‏دیدم.

ذهن بشر، پس از باز شدن به افقهاى تازه، هرگز به ابعاد اولیه ‏خود باز نخواهد گشت. ذهن ما گرانبهاترین دارائى ماست.

ویلیام جیمز:یکى از بزرگترین اکتشافات نسل من این است که انسان با تغییر نگرش‏هاى ذهنى خود، مى‏تواند زندگى خود را تغییر دهد.

همه اندیشمندان خردمند در طول اعصار گفته‏اند که بزرگ‏ترین ‏مانع کامیابى انسان، مانع ذهنى است و او با گستردن حدود مرزهاى ذهنشى، می تواند حدومرز زندگیش را بگسترد.من از روى تجربه سوگند مى‏خورم که این‏ حقیقت دارد! حکایت دولت و فرزانگی/46.

زندگى در مقابل محدودیت هایى که خودت تعیین کرده‏اى‏ سرخم مى‏کند. حکایت دولت و فرزانگی/47.

الیوت ورزشکار معروف: مبارزه ‏مربیان و ورزشکاران آینده، دیگر مبارزه‏اى براى شکستن مرزها و محدودیت‏هاى فیزیکى نخواهد بود، بلکه مبارزه‏اى است براى غلبه ‏بر موانع روانشناختى و شکستن محدودیت‏هاى ذهن. زندگى کنیم یا فقط زنده بمانیم/49
این حقیقت را آویزه گوش کنید که بزرگ‏ترین محدودیت انسان ‏در کسب ثروت و فراوانى نعمت، محدودیتى است که در ذهن براى‏خویش آفریده است، همین‏طور بزرگ‏ترین آزادى انسان نیز از ذهن اونشأت مى‏گیرد. توانگران چگونه می اندیشند/63
دیپاک چوپرا، در این مورد داستان شگفت و آموزنده‏اى را تعریف مى‏کند: در هند وقتى بچه فیلی را تربیت مى‏کنند، مربیان یک‏ پاى حیوان را با ریسمان به درختى مى‏بندند. چندى نمى‏گذرد که بچه فیل چنان به این بند عادت مى‏کند که دیگر نمى‏کوشد خود را آزاد کند و بعدها وقتی بزرگ شد، حتى‏ اگر ریسمان معمولى‏هم به پاى او ببندند، از حرکت باز مى‏ایستد. اگر چه این نه ‏ریسمان، بلکه یک باور است که او را متوقف مى‏کند.


قدرتمندترین کارى که براى عوض کردن دنیا مى‏توانید بکنید، عوض کردن اعتقادات خودتان درباره ماهیت زندگى و مردم و واقعیتها، و تبدیل این باورها به اعتقاداتى مثبت‏تر و آغاز عمل بر طبق‏ آن است. تجسم خلاق/127
.

آلدوس هاکسلى: تجربه آن چیزى نیست که براى انسان روى مى‏دهد، بلکه ‏واکنشى است که او در برابر آن رویداد از خود نشان مى‏دهد.

ویکتور فرانکل - مردى که سالیانى از عمر خود را در اردوگاه کار اجبارى نازى‏ها سپرى کرده است- مى‏نویسد:بزرگ‏ترین آزادى بشر، توانایى تصمیم‏گیرى و انتخاب ‏نگرش‏هاى خویشتن است. زندگى کنیم یا فقط زنده بمانیم/60
کائنات ما را در هر اندیشه‏اى که برگزینیم و به آن معتقد باشیم،کاملاً حمایت مى‏کند. شفای زندگی/20

این حق ‏حیات ماست که هر چه نیاز داشته باشیم دارا باشیم، مگر این که‏ خلاف این اعتقاد را برگزینیم