دلتنگی

اسباب شرمندگی است که گاهی انچنان تجدید نوشتار و کتابت خاطرات و عنوان مطالب همچون مقطع فعلی سر به درازا کشیده و انقدرخلع سلاح میگردم که توان و نای برای عذرخواهی نیز نداشته و همچون فردی بیخیال نسبت بهرانچه دراطراف واکناف میگذرد بدون دغدغه و بیخیال میگردم لیکن بقول عوام مطمئن باشید دل ازبرتان برنداشته و تمامی شما دوستان را درکنارخوددیده لیکن دلتنگیم را بی تعارف برای خود دغدغه دانسته چرا که دلتنگ شدن در ظاهرراکاری نمیتوان کرد و باید باان ساخت  لیکن درباطن انقدردلم گشاد است که تمامی عزیزان دران جای خوش کرده و ازمحالات است که ازدست بروند حالیه تفاوتی ندارد چه انی که توانی را در دل نهاد و بهترین ها را انتخاب و نهایت محبت را مبذول داشت یا دوستی که دل کنده و لحظاتی را ازیاد برد و.................. 

 

لذا امید ان دارم که همچون گذشته مسیر حرکتی خویش را استمرار داده ودل درگرو دوستان داشته و برایشان درهمه حال ارزوی بهترین لحظات ووفور نعم الهی علی الخصوص نعمت بی پایان معنویت را داشته باشم .