وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

اطلب العلم

روح تکامل بخش انسان را اموزه هایی از اسلام و معنویت با اعتمادی که خداوند نسبت به پیامبران خود داشته وانها را بدین مسئولیت خطیر مبعوث کرده و از طریق  ایشان قوانین انسانساز را به بشریت منتقل فرموده اوج گرفت و پیامبر را بعنوان ختمی مرتبت به جامعه بشریت معرفی تا امامان ومعصومین ادامه دهنده طریق انها برای استمرار این انسانسازی تا حد کمال باشند و در پناه این ماموریت بشریت را امیدوار به داشتن اجتماعی احسن و اکمل کنند اسلام دین متکاملی است که همه جوانب را اطلاعاتی وسیع داشته ودر تمامی عرصه ها قوانینی سازنده و مرتبط ارائه کرده است و از انجمله ابزار لازم را برای به کمال رسیدن پرداختن به علم و علم طلبی نامیده وخاتم پیامبران در عبارتی رسا و شیوا: 

اطلب العلم من المهد الی الهد             را میفرمایند وادیبی نیز این کلام گهربار را درعبارتی: 

زگهواره تا گور دانش بجوی               می اورد لیکن مارا جه میشود که فرموده را نتوانیم اطاعت و در راه فراهم کردن ابزار لازم تلاشمان توام به نتیجه نگردیده است می خواهم قصه امروزمان را که خاطره ای است بسیار تلخ از زبان یک برادر که خواهرش رااز گلوی مرگ و انهم بدلیل اصرار بر علم طلبی نجات داده بیان کنم و اگرچه میدانم قرائت این متن شما را نیز همچون بنده به لحاظ روحی دچار اسیب می کند لیکن بازهم حسب دردی که کشیده ام و تحملش برایم سخت انرا عنوان تا شریکی را بر ای همدردی پیدا کنم و میدانم که هستند انسانهایی شریف که اماده اند تا اینچنین نمونه هایی را به کمک بشتابند اگرجه در جای جای این مکان نمونه ها فراوانند و بی صدا . 

داستان از ازمون استخدامی اغاز میشود که داوطلبی برای ورود با داشتن کاردانی رایانه اماده شده و از شهرستانی به شهرستان دیگر عزیمت و از پس امتحان سربلند برامده و کلیه مراحل را سپری میکند تا مانعی بنام اعتراض داوطلبین منطقه یا همان بومی ها برخورد میکند و بدلیل نبود مدرک رایانه در منطقه تلاش براین است تا از وجود این فرد غیربومی استفاده شود و ایشان برای کمک بیشتر و حمایتی مازاد داستان کم وکاستهای اقتصادی و  سختی زندگی را بازگو کرده و حین کلام اتفاقی ناخوشایند را عنوان میکند که خواهرش که در کلاس اول دبیرستان است باید هزینه انتقال از روستا به شهر را برای حضور در کلاس درس روزانه بمبلغ پانصد تومان بپردازد و روزی بدلیل فقر اقتصادی توان حضور در کلاس را ندارد و از فرط ناراحتی دست به خوردن ....و راهی برای نجات از این شرائط می یابد و لیکن با اطلاع والدین به بیمارستان منتپقل و با شستشوی معده از مرگ حتمی نجات می یابد و اما ......................... 

بیایید تا عدالت را در توزیع ثروت و مال رعایت کنیم تا همگان قادر به استفاده از حداقل امکانات برای داشتن زندگی اولیه ای باشند انشاالله  

 

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان اسکندری جمعه 22 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 07:39 ب.ظ

مهندس جان خدا قوت

خسته نباشید و ان شاالله انتخابات دوره آینده با تمهیدات جنابعالی

سلام
با تشکر ازشما
دعا کنیم هر انچه خیر مردم شریف است پیش اید .از محبت و حسن توجهتان ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد