وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

روزهای واپسین

قبل از اغاز سخن از شما عزیزان عذرخواهی میکنم که مدتی است بدلیل مشغله کاری بسیار زیاد موفق نشدم خدمت دوستان خوبم برسم واما بعد.......... 

همین دیروز بود ...................ولی در اصل نه دیروز بیست و هشت سال پیش که بعد از پذیرش در امتحانات ورودی مختلف که اکثرا نیز به موفقیت منجر شد بدلیل علاقه زیاد وارد بانک کشاورزی شدم تا بتوانم دوران خدمت خود را در اوج جوانی بخدمت کشاورزان و روستائیان سپری کنم و البته همچون سایر انسانها خبری از اینده خود نداشتم بنابراین در یکم اذرماه سال شصت و یک در شعبه ارسنجان که در یازده کیلومتری روستایمان واقع گردیده وارد و شروع بکار کردم وچه خاطرات جالب و ماندگاری چه تلخ و چه شیرین که البته شیرینهایش بیشتر است را با خود همراه کردم واگرچه سه ماه را برای ادامه تحصیل از مرخصی بدون حقوق استفاده کردم لیکن چه زود دوران خدمت به پایان رسید و وارد بازنشستگی شدم البته برای اتمام سال مالی و تهیه صورتحسابها و تراز پایان سال تا اواسط اولین ماه سال جدید  مانده ام تا با معرفی مدیر جدید دوران خدمت را باتمام رسانده و براساس حکم صادره وارد عرصه و دوران جدیدی از زندگی خود شوم. 

امیدوارم بتوانم روزی حداقل قسمتی از خاطرات را برایتان بیان کرده و تجارب را بنحوی منتقل کنم. 

در هرحال عمر در حال گذر است و انسانها باید بالاجبار دوران جدیدی را اغاز کنند. 

زندگی

امروز به عبارتی زیبا بعنوان دستور کار زندگی برخورد کردم که حیفم امد انرا برای استفاده شما دوستان خوب به اینجا منتقل نکنم بنابراین ملاحظه ان قطعا خالی از لطف نیست:  

زندگی ریاضیات است . خوبی ها را جمع کنید ، دعواها را کم کنید ، شادی ها را ضرب کنید ، دردها را تقسیم کنید ، نفرت ها را زیر رادیکال ببرید . عشق را به توان برسانید ....  
   
 
بهتر نیست بدان اهمیت داده و اجرا کنیم؟
 
 

بزرگداشت ایثار و ایثارگری

در راستای تجلیل از همکاران ایثارگر بانکا کشاورزی که در طول مدت دفاع مقدس در جبهه های حق علیه باطل به مبارزه پرداختند و در این راه یا جانباز و یا اسیر و یا بنوعی یکی از نفرات خانواده خود را نثار کردند تصمیم براین شد تا مراسمی با حضور ایشان و خانواده های گرامیشان برگزار گردد که دوست و همکار مان اقای خرمی که در جلسه شرف حضور داشتند گزارش گونه ای از جلسه را ارائه که جهت اطلاع شما عزیزان در ذیل میاید

دراولین روزهای آخرین ماه سال 1389 در سالن همایشهای بانک کشاورزی استان مراسمی با رویکرد تجلیل از ایثارگران هشت سال دفاع مقدس برگزار گردید.
این مراسم در هفت قسمت برگزار شد.
1-در اولین قسمت برنامه قرائت قران توسط آقای یگانگی اصل  کارشناس ارتباطات مدیریت بانک کشاورزی اجرا گردید که حاضرین در جلسه را به فیض کامل رساندند.
2- بخش دوم برنامه پخش سرود سراسر شور و عشق جمهوری اسلامی ایران بود که با طنین انداز شدن این سرود مقدس گوش و دل هر شنونده ای را به وجد می آورد.
3- قسمت سوم برنامه خیر مقدم مهندس خادم الحسینی مدیر ستادی بانک در استان بود
در این قسمت از برنامه ایشان ضمن تشکر ویژه خدمت حاج آقا موسوی نماینده محترم ولی فقیه در سپاه فتح استان از حضور پر شور خانواده های ایثارگران هشت سال دفاع مقدس قدردانی کردند
مدیر ستادی بانک از دهه سراسر غرور فجر انقلاب سخن به میان آوردند و ضمن تبریک و گرامی داشت فجر انقلاب  ،میلاد باسعادت پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) و فرزند پاکش امام جعفر صادق (ع)و هفته وحدت را به همه مسلمانان جهان تبریک و تهنیت گفتند
وی ایثارگران را سمبل شجاعت و شهامت در جبهه های حق علیه باطل و دفاع مقدس دانستند و با اشاره به جمله بنیانگذار انقلاب امام خمینی (ره):ملتی که شهادت برای آن افتخار است پیروز است/گفتند که ملت ما با پیروی از رهنمود های امام راحل توانستند استعمارگران شرق و غرب را به زانو بنشانند
مدیر ستادی بانک در استان گفتند تجلیل از ایثارگران را  که از جان و مال و خانواده خود گذشتند تا ملتی با آسو دگی زندگی کند وظیفه همه ملت از جمله مسولین نظام جمهوری اسلامی ایران برشمدند. 

مهندس خادم الحسینی به ایثارگران هشت سال دفاع مقدس بانک کشاورزی اشاره کردند و افزودند این عزیزان با تمام شدن جنگ تحمیلی در جبهه ای دیگر و در نهادی مقدس مشغول به خدمت هستند که اگر نگویم بیشتر از جبهه ی جنگ است کمتر از آن نیست چرا که این جبهه ای دیگر برای استقلال و خودکفایی ایران اسلامی است
مدیر ستادی بانک در استان از بخش کشاورزی به عنوان پایه اصلی توسعه سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی کشور یاد کردند و افزودند بانک کشاورزی تنها نهاد مالی تخصصی است که وظیفه تامین اعتبار جهت شکوفایی و استقلال کشور را به عهده دارد
ایشان در قسمت دیگر از بیانات خویش به 20شعبه ای که در استان مشغول خدمت هستند اشاره کردند وافزودند  سیاست بانک خدمت به مناطق کمتر توسعه یافته در راستای سیاستهای دولت خدمتگزار درکشور است
مدیر ستادی بانک به بعضی از خدمات بانک از جمله بیمه محصولات کشاورزی و تمدید تسهیلات اشاره داشتند که بانک کشاورزی یار و یاور تولیدکنندگان و کشاورزان بوده و خواهد بود .
مهندس خادم الحسینی در پایان شعار اصلی انقلاب  یعنی استقلال آزادی جمهوری اسلامی را با خودکفایی در محصولات کشاورزی و تلاش کارگزاران و خدمتگزاران مردم محقق دانسته وتاکید کردند بدون شک تحقق این امنر در تلاش و کوشش تمامی مردم بویژه کارگزاران و خدمتگزاران این مرزو بوم خواهد بود. 

4-بخش چهارم برنامه حاج آقا موسوی نماینده ولی فقیه در سپاه فتح استان کار ایثارگران در نهادهای مالی را عمل صالح شمردند و از ایثارگریهای ایشان در جبهه های جنگ تحمیلی تجلیل کردند
حاج آقا موسوی ایثارگران را ولیان نعمت خطاب کردند و گفتند آنها باید قدر این موقعیت را بدانند
نمانده ولی فقیه در سپاه استان به خانواده اشاره کردند و به نقل حدیثی از پیامبر(ص)پرداختند که :بهترین کس آن کسی است که بهترین کس برای خانواده اش باشد
حاج آقا موسوی به نقش انقلاب در تحولات اخیر خاورمیانه اشاره کردند که آنچه امروزه در خاورمیانه اتفاق می افتد ناشی از انقلاب اسلامی در ایران است
نماینده ولی فقیه در سپاه استان به رزق و روزی حلال اشاره داشتند که حلالترین نان ،نان کشاورزی است
حاج آقا موسوی در پایان خانواده ها را به مراقبت از فرزندانشان دعوت کرد که دشمن دیگر با اسلحه به جنگ ملت ما نمی آید و امروزه با نیرنگ فرهنگی قصد ضربه به جوانان ما را دارد.
5- قسمت پنجم برنامه اهدا لوح سپاس به خاطر یک سال خدمت صادقانه همکاران عزیز در بانک کشاورزی بود که لوح یادبودی از دست مهندس خادم الحسینی و حاج آقا موسوی دریافت نمودند
1)جناب آقای علیزاده به عنوان کارشناس نمونه استان
2)جناب آقای سعید پرهیزگاری کارمند نمونه استان
3) جناب آقای محمد جواد رازدشت رئیس شعبه نمونه استان
6- بخش ششم برنامه اجرای موسیقی زیبای سنتی بود که با اجرای هنرمندان خوب استان اجرا گردید
7- قسمت پایانی برنامه پذیرایی شام بود که توسط مدیریت بانک در استان تدارک دیده شد

یک تجربه

اول از همه سلام و وقت بخیر خوب کم کم  داریم به روزهای پایانی سال هشتادو نه هم نزدیک میشیم حس میکنید چه سریع داریم زمان را پشت سر میذاریم و عمر به پایان میرسه وشاید فرصت هم نکنیم به گذشته خودمون سری بزنیم و بپرسیم این مدتی که خداوند بهمون فرصت داد تا تو دنیا باشیم چه کردیم ؟  

ایا موفق شدیم ان رسالتی که بعهدمون گذشتند را به انجام برسونیم یا نه توجهی بهش نداشتیم ؟ولی بازم فرصت داریم بنظرم یه کم بخودمون بیایم و چاره اندیشی کنیم و اندوخته ای را تهیه کنیم بهرحال میعادگاهی داریم که باید انجا به خیلی چیزها جواب بدیم سعی کنیم توشمون غنی باشه ودر دیدار با افرینش گیتی سرمون پایین نیندازیم و سرفراز باشیم. 

و اما مطلب اصلی :

 یادتون هست گفتم جریان بنزین زدن را براتون تعریف میکنم حالا فرصتی دست داد تا بقولم وفا کنم : 

چند روزپیش ماموریت داشتم تا به پایتخت برم اداری بود و سرم شلوغ ولی باید خودم را به فرودگاه میرسوندم برا همین کار سوخت گیری اتومبیل را با عجله انجام دادم تو یکی از پمپهای شیراز کارت سوخت را وارد کردم و رمز دادم و شروع به سوخت گیری سعی کردم سریع کارم را تموم کنم که تو حین عمل جوانی که روبروم قصد سوخت گیری داشت جلو امد و سوال کرد : 

اقا بنزین فروشی نداری ؟ 

عرض کردم شرمنده معذرت میخوام و مشغول کارم شدم یه سمند هم پشت سر من داشت سوخت گیری میکرد و قبل از من کارش انجام شد بنابر روال رفتاری سعی کردم ایشان هم منتظر نباشند سریع کار را تمام کردم و چک پولی به مسئولش دادم و مابقی را قرارشد از پنجره اتومبیل بگیرم و این اتفاق افتاد و حرکت کردم اولین دور برگردان متوجه برنداشتن کارت سوخت شدم و سریع روبروی پمپ پارک کردم و امدم سراغ پمپ دیدم کارت نیست واقعیتش با این سرعت فقط میتونستم به کارگر پمپ شک کنم ولی .... 

بهش گفتم و گفت ندیدم اگر دیده بودم تقدیم میکردم و رفتم سراغ دفتر و کسی نبود تلفن انجا را گرفتم و رفتم فرودگاه از انجا تماس گرفتم و جریان را به مسئول مربوطه گزارش کردم و قرار شد پس از اتمام ماموریت بهشون سربزنم و راهنمایی بشم بعد از دو روز مراجعه کردم واز طریق فیلمهای ذخیره شده از دوربین پمپ متوجه شدم همون جوانی که ازم سوال کرد در یه عملیات سریع و بدور از چشم کارگر پمپ کارت را از محلش خارج و درون جیب گذاشت و بدون اینکه سوخت گیری کنه درب باکش را بست و بسرعت از محل خارج شد و غافل از اینکه قیامت هست و فیلم اعمال نشون داده میشه ...... 

خوب براساس اراده و پشتکاری که دارم قرار گذاشتم تا ته قضیه برم و این عمل را تقبیح کنم و فرد را شناسایی و اگرچه کارت رمز داره لیکن یه تذکر اصلاحی به رباینده بدم برا همین شماره پلاک را یادداشت و موضوع را پی گیری و براساس ادرس صاحب اتومبیل که یه پیکان سفید رنگ برانندگی جوانی بود رفتم و..........  

اخرین خبر:

حالا مدت نه ماه هست که صاحب اتومبیل اتومبیل را عادی به کسی دیگه واگذار کرده و من هم در پی ادرس ان شخص رباینده تا ..... 

قطعا نتیجه را در ادامه بهتون خبر خواهم داد (البته اگر دوست داشته باشید) 

این را گفتم تا ازش تجارب زیادی کسب کنید با امید باینکه مورد توجه قرار بگیره.