وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

تحول در احوال

(یامقلب القلوب والابصاریامدبرالیل  والنهار؛یا محول  الحول والاحوال ؛حول حالناالی احسن الحال)  

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد    عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

ارغوان جام عقیقی بسمن خواهد داد    چشم نرگس به  شقایق نگران خواهد شد

این تطاول که کشید از غم هجران بلبل   تا سراپرده گل   نعره   زنان خواهد شد 

گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر   مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد

ای دل ار عشرت امروز بفردا فکنی          مایه نقد بقا را که  ضمان  خواهد  شد؟

گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت    که به باغ امداز اینراه و از ان خواهدشد

مطربا مجلس انس است غزل خوان وسرود   چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد

خداوند منان را سپاس که سالی دیگر فرصت حیات برای خدمتگزاری بمردم شریف وفهیم ایران اسلامی را به ما ارزانی داشت اینک که خالق مهربان زمان حیات مجدد به طبیعت زیبا را هدیه می کند تحول در احوال را با قلوب سرشار از صداقت وتدبیر برای تحول در جامعه جشن میگیریم.

خجسته عید باستانی را که با میلاد حضرت پیامبر (ص)تقارن پیدا کرده را محضر مبارک همه مردم شریف ؛ نجیب  تبریک وتهنیت عرض کرده و پیشرفت و سربلندی شما عزیزان وکشور همیشه پیوزمان را از خداوند متعال خواستارم .

سکوت

  • چند روزی است خداوند متعال سعادت میزبانی یک انسان شریف و با احساسات مثال زدنی را نصیبم کرده او هم همچون خیل عظیم از حمایت کنندگان به لحاظ روحی شرائط مناسبی را ندارد اگرچه سعی میکنم که با صحبتهایم ایشان و دوستان دیگر را دعوت به ارامش کنم لیکن از بدو خلقت انسان ظلم وجفا وحق کشی وازه ای منفور بوده است وهر زمان ودر هر مکان به کسی ظلم شود عده ای ناخوداگاه وبر مبناو منش پاک انسانی با ان به مخالفت برخآسته اند اگرچه نتوانسته اند حقانیت خود را به اثبات برسانند لیکن ظالمین را روسیاه و منفور جامعه کرده اند بنابراین هم ایشان  سعی کرده اند که با هر وسیله ای  حتی با سکوت خود همچون ائمه خود صدای بیدادگری ظالمین و مظلومیت مظلومین را به تاریخ منتقل کنند و این عاملی بود تا مهمان من بعد از رفتن به خیابان هدیه ای ارزشمند را برای ماندگاری در تاریخ بشریت به من ارزانی دارد حدس میزنید چه بود:        اری لوحی زیبا با عبارتی بسیار پر محتوا با هم بخوانیم که خود همه چیز را در عبارتی کوتاه باز گو میکند :     (برای ارزوهایی که می میرند   سکوتی میکنم سنگین تر از فریاد.  )     خوب نظر شما با کار شهباز چیست؟؟؟    

بروز احساسات

  • الان ساعت ۱۸۰۳۰وشب هنگام در اخرین لحظات شیرین وخاطره انگیز سال ۱۳۸۶ است و کم کم عده ای از هموطنان در صددبرگزاری  مراسم چهارشنبه سوری هستند و من هم همچون ایام گذشته در محل کار مشغول انجام وظیفه ؛تلفن همراهم زنگ می زند :الوووو  سلامی چوبوی خوش اشنایی طبق روال معمول ولی از صمیم قلب حال واحوال و تعارفات و....اظهار نگرانی از اتفاق بیش امده واعلام ناراحتی جند شبانه روزی اهل خانواده و...صدایش از ادمهایی از نوع خودم ؛خیلی اشناست طبق معمول همه تماسها ابراز نگرانی شدید از اینکه نگذاشتند به ارزویش برسد دلش میخواست من نماینده اش باشم می گفت من تورا میشناسم هنوز اثار خدماتم را فراموش نمی کند می گفت من با خودم میگفتم زمان جبران زحمات او نزدیک است و.....دلداریش دادم گفتم تقدیر الهی است ناراحت نباش خدایمان کریم است ولی .....نه خیلی ناراحت است برای زحماتم برای تضییع حقم وحقش ؛خدایا با چه زبانی راضیش کنم هرچه می گویم ارام نمیشود؛گفتمش هرجا که باشم خاک کف باهایتانم ؛کوچک همه شما انسانهای قدر شناس؛افتخارم این است که شما سرمایه ام هستید به همه شما عشق می ورزم و......مگر راضی میشود ؟؟اما چه کنم صدای اهل وعیالش که می گویند سلام ما را هم برسان و..اری می گوید همه در خدمتیم کوچک و بزرگ فرقی ندارد و ادامه که می خواهم زنده باشی و بزرگتری فرزندانم را بعهده بگیری و... دیگر چه بگویم خدای من اینها از من جه دیده اند که اینقدر محبت میکنند مگر من جز انجام وظیفه انهم با قصور وشرمندگی چه توانسته ام بکنم .یادم می اید به حرفها ونصایح مرحوم  عموی بزرگوارم و یادم میاید به  خدمات ماندگار مرحوم ابوی و..... او دست بردار نیست میگوید خواسته دارم قسم میدهم دستم را برنگردان ؛خواهشم را رد نکن ؛میگویم امرتان را بفرمایید و با سادگی تمام و صداقت روستایی می خواهد که وقتی من به جمال اباد امدم گوسفندی را که همه سرمایه اش است برایم هدیه بیاورد !!!!!!!  دست اخر می گویم وظیفه من است بیایم وا ز نزدیک و در روستای عباس اباد به منزل شما (مشهدی حیدر قلی عزیز دلم وهمه سرمایه ام و ..) جلو شما با کمال میل زانو بزنم و دست شما را از صمیم قلب ببوسم و.........                            اما کجایند دلسوختگان بظاهر انسان که میخواهند به هر قیمتی شده بر گرده این جمع سوار باشند این است صداقت و......      خداوند اخرو عاقبت همه ما را ختم به خیر کند. انشا الله  

توصیه

با اتمام سال وبر اساس اداب و سنن و فرهنگ ایران زمین شب چهارشنبه اخر سال را با مراسمی بنام چهارشنبه سوری به سرانجام می بریم در این میان گاه اتفاقاتی ناهنجار می افتد که ارامش جامعه  را دچار اختلال کرده و باعث رنجش خاطر همنوعان انهم در ایام وروزهای عید سعید باستانی می شوداگرچه بمعنای واقعی هیچ سلیقه ای با شادی ونشاط مردم نباید مخالفت کند لیکن باید توجه داشت هر گونه حرکتی از ناحیه هر فرد ویا گروه بایستی بنحوی باشد که به سایر افراد جا معه اسیب وارد نکرده وسلب اسایش نکند بنابراین برای احترام به حقوق همنوعان خود بشدت مراقب حرکات وسکنات خود باشیم به عبارتی با هم و برای هم باشیم .تجاربی تلخ از گذشته نشاندهنده ندامت برخی از افراد در بروز اتفاقاتی ناخوشایند است بیایید از اینگونه اتفاقات تجربه بیاموزیم و با درایت از امکانات و مواهب خدادادی بنحوی شایسته استفاده کنیم.

سخنی با نمایندکان(بر گرفته از سایت بازتاب)

در واپسین روزهای سال، انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد و مردم غیور ایران، با رعایت اصول و پایبندی‌های خود و در آزادی کامل، نماینده مورد نظرشان را به مجلس فرستادند.
بررسی نتایج انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، نشان می‌دهد که مردم در برخی حوزه‌های انتخاباتی، فارغ از وابستگی‌ها و جناح‌بندی‌های سیاسی، آرای خود را به کاندیدای مورد نظرشان دادند؛ داوطلبانی که شاید برخی از آنان در اصل و نسب هم خطه‌ای و هم‌محلی و همشهری به شمار نمی‌رفتند.

امروز بر همه روشن است که فارغ از موقعیت جغرافیایی مردمی که در انتخابات شرکت می‌کنند، در تمامی حوزه‌ها آدم‌های خوشنام حتی اگر وابستگی حزبی نداشته باشند، شانس پیروزی دارند و احزاب نیز می‌توانند در موفقیت آنها کمک کنند، اما این کاملا اشتباه است که قدرت و درک سیاسی و اجتماعی مردم را در انتخابات نادیده بگیریم و گمان کنیم آنان به خاطر وابستگی صرف حزبی به نماینده خاص رأی می‌دهند.

هرچند در برخی مناطق محروم این سرزمین پهناور، محرومیت و بی‌توجهی برخی مسئولان تاب و توانی برای مردم نگذاشته است و مردم هر روز از نظر مادی صعیفتر و کم‌توانتر می‌شوند و هر روز غول تورم را در جلوی دیدگان خود می‌بینند و مردم کلان‌شهر‌ها، نفس‌هایشان در آلودگی‌های بی اندازه اجتماعی و آب و هوایی، دیگر عطر فرا رسیدن بهار را درنمی‌یابد، با این حال، همگان عشق ایران را در دل و جان می‌پرورانند و با این عشق و امید، بر سر صندوق‌های رأی حاضر شدند و نشان دادند که اتحاد و همبستگی بی‌مانند مردم ایران، می‌تواند باعث پیروزی بر مشکلات و پشتیبان مسئولان در لحظات سخت شود.

مردم ایران این اتحاد و همبستگی را در این میدان انتخابات به عرصه ظهور رساندند و از طرفی، همین مردم در حوزه‌های گوناگون نشان دادند که قهر این مردم فهیم و قدرشناس از نمایندگان سابق که به جای تکیه بر قدرت مردم و رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی آنان، سعی در نشان دادن وابستگی حزبی خود داشتند و تکیه‌گاه خود را به جای مردم بر احزابی قرار دادند که برخی از این احزاب در بیشتر مواقع نمی‌توانند حتی یک سخنرانی، گردهمایی و راهپیمایی انجام دهد، موجب شکست این نمایندگان در عرصه انتخابات شد.
باید ایمان داشته باشیم که برتری نمایندگان، به عملکرد و میزان خدمات آنان برای مردم بستگی دارد، نه به تعلق حزبی آنان و برتری قدرت بین جناح‌ها که دردی از دردهای بی‌شمار مردم دوا نمی‌کند.

نماینده برگزیده، بدان که نماینده پارلمان در کشوری هستی که به اندازه تاریخ قدمت دارد، هر چند ایران در دهه‌های اخیر به خاطر عوامل گوناگون همچون جنگ تحمیلی و تحریم و... پیشرفت چندانی در مقایسه با دیگر کشورهای مجاور نداشته، اما این دلیل نمی‌شود که مردم، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود را به فراموشی سپارند و نمایندگان برگزیده نیز به دنبال آن، تلاشی دوچندان برای رفع آن نکنند؛ این کمترین قدرشناسی است که باید کسانی که بر صندلی‌های مجلس تکیه می‌زنند، در برابر بزرگ‌منشی مردم ایران انجام دهند.

نماینده برگزیده، بدان که مردم ایران، فارغ از عواملی چون دین و آیین، نژاد، سطح سواد، قومیت و بضاعت مالی، همواره برای عظمت ایران و ایرانی در انتخابات شرکت کرده و نه تنها در عرصه انتخابات که در میدان جنگ و دیگر عرصه‌ها و هر جا که نیاز بوده، با همه وجود حاضر شده است؛ امروز شما باید دین خود را به این مردم فهیم و همیشه پشتیبان نظام و میهن ادا کنید.
نماینده منتخب، نباید گروهی از مردم را به دلیل برخورداری از برخی فاکتورها، از گروهی دیگر جدا کنید، شما نماینده شخص گروه یا حزب نیستید؛ نه تنها نماینده کسانی هستید که به شما رأی دادند، بلکه نماینده همه کسانی هستید که در انتخابات شرکت کردند، حتی اگر به شما رأی ندادند.

نماینده عزیز، نباید رأی عده خاص و یا کمک‌های مادی و یا معنوی حزب خاص، باعث شود که آنان ادعا و مطالبه امتیازات بیشتر منزلتی را از شما نمایندگان خود داشته باشند.
نماینده برگزیده، حال که انتخاب شدی، ببین چقدر از برنامه‌های بعضاً فی‌البداهه که برای ریشه‌کنی فقر و کاهش نابرابری اجتماعی دادی، اجر شدنی است؟ آیا هنوز هم به آن برنامه‌ها پایبندی و هنوز هم به فکر اجرای برخی برنامه‌های مطرح در زمان رأی‌گیری ـ که فاقد مبانی نظری قوی و تئوریک بوده و اثرات جانبی و دراز مدت این قبیل برنامه‌ها سنجیده نمی‌شود ـ هستی؟
کاندیدای سابق، اکنون نماینده یک حوزه یا شهر نیستی، بلکه نماینده ایرانی هستی که در هر جای این مرز و بوم با امید و عشق به میهن زندگی می‌کنند.

نماینده مجلس، باید بدانی که مدافع حقوق همه مردم باشی؛ تحت فشار افکار عمومی یا بازی‌های حزبی و جناحی محرومان حوزه انتخابی خود و جامعه را به فراموشی نسپاری.
و سخن آخر: ای نماینده‌ای که بر صندلی‌های وکالت مردم تکیه خواهی زد، باید بدانی که اگر صدای مردم محروم و دردمند درنمی‌آید، علتش این نیست که دردی ندارند یا به درد خود راضی‌اند، بلکه آنان هنوز منافع جامعه و مملکت را بر منافع شخصی خود مقدم می‌دانند. باشد شما که نماینده این ملت صبور و بزرگ هستید، منافع آنان و جامعه را بر منافع خود و حزب خویش ترجیح دهید.

اینجا قلعه رئیسی است .

  • خداوند را شاکرم که از اوان کودکی با توجه به خدمت گذار بودن مرحوم ابوی شناخت دست چب وراستم را با الفبای خدمت به بندگان مخلص خدا اغاز کردم و همیشه ایام یار ویاور مظلومان ومحرومان جامعه خود بودم ارادت به مردم درخون اینجانب و خانواده از بزرگان وابا اجداد به ارث رسیده و بقول علم روز از ژنتیک ناشی می شود بنا براین نوکری مردم بعنوان ارزشی والا در مرام ومسلک ما دیده می شود یادم می اید که در ملاقات با مرحوم عمویم که نامش جاوید ماند هر زمانی که ابراز خستگی میکردم ایشان با عبارتی ؛بابا جان کار برای مردم اسباب ارامش است بنابراین ناراحتی را با کار بیشتر ارام کن؛به من انرژی مضاعف میداد و تبلور عینی خادمی برای مردم را که منجر به استقبال بی نظیرشان از مخلص خودشان بود را در این می بینم . اینها را اوردم تا از کار دیروز(۲۶/۱۲/۱۳۸۶)بگویم:  مدتی بود که منتظر فرصت بودم  تا مسیر سخت و کوهستانی شهرک محروم وکمتر توسعه یافته قلعه رئیسی در شهرستان کهگیلویه را تا مرکز شهرستان یعنی شهر دهدشت را از جلو کشاورزان ودامداران و تولید کنند گان منطقه بردارم بنابراین طرح افتتاح وراه اندازی بانک کشاورزی را ارائه کردم و خوشبختانه مسئولین هم موافقت کردند و مجوز را از بانک مرکزی اخذ و برای را ه اندازی عازم شدیم مسیر یاسوج تا دهدشت وسبس دهدشت تا انجا را از ۵.۵صبح تا ۱۱.۵طی کرده و برای اولین بار به انجا رسیدیم  مردم دوست داشتنی و کم توقع با چهره های افتاب سوخته ای که نشان از رنج ومشقت عمر با برکتشان را می داد همه خوشحال از امدن مسئولینشان به محلشان من و معاون محترم فرماندار کهگیلویه وبخشدار و سایر مسئولین منطقه همه بودند تا یاری رسان انهایی باشند که با حداقل امکانات بیشترین تلاش را برای ارامش ایرانی بکنند و خود از دسترنجشان تنها اندکی اسایش نصیب کنند مراسم با تلاوت کلام  الهی که بدان بیشتر از سایرین اعتقاد دارند اغاز شد و بعد از ان سخنانی برای بیان هدف از این اقدام توسط بنده حقیر وبعد هم قیچی کردن نوار برای افتتاح شعبه ای از بانک وتوزیع شیرینی وشکلات وشادی مردم ؛مردمی که باید همه مان با شادیشان شاد و با محرومیتشان غمگین ولی ایا اینچنین است ؟؟؟در هر حال باز هم خداوند را شاکر شدم که نعمت ارادتمندی خالصانه را برای من فراهم کرد تا در روزی دیگر از عمرم بتوانم منشا خیر باشم انهم در جایی که مردمش اعتقاد فراوانی به برکت الهی دارنداری اینجاقلعه رئیسی است یکی از مناطق محروم کشورمان که باید به یمن وبرکت انقلاب اسلامی هر چه سزیعتر امکانات رفاهی برای انها فراهم شود .  انشاالله