عید رمضان امد و ماه رمضان رفت صد شکر که این امد و صد حیف که ان رفت
رمضان ضیافت است و حج زیارت وبنظر هردو را درسبک و سیاقی باید یکی دانست حج بجهت این والااست که با تشرف به درگاه و محضر ذات لایتناهی گناهان بخشوده و زندگی را سراغازی دیگر است ورمضان نیز با همین، دلیل و بسیار معشوف و لذتبخش برای کسانی که در این ماه به ان هدفی نائل شدند که در سفر حج بایست بدان میرسیدند وبنابراین درصورت اجرای دستورات الهی و انجام طاعات و عبادات قطعا بازگشت بخویشتن خویش را در پایان یکماه با شبهای قدر و .. .. به شادی و شعف خواهند نشست که توشه بار اخرت خویش را از همینجا مهیا که شاید خدای ناخواسته دیگر عمری برای تکرار این ماه در اینده باقی نمانده باشد.
اینجانب نیز بسهم خود حلول ماه شوال و فرارسیدن عید سعید فطرت را خدمت تمامی خوانندگان ارجمند تبریک وتهنیت عرض کرده وارزوی سعادت وسربلندی را از خداوند متعال برایتان داشته و قبولی طاعات و عباداتتان را خواهانم.
اگرچه مدعی شدن برای وجود بیشترین اسیب در حوادث غیرمترقبه در کشور عزیزمان شاید یک نوع ناسپاسی نسبت به درگاه یزدان پاک باشدلیکن امار و شواهد موید این است که در حال حاضر کشورمان جزئ ده کشور بلاخیز جهان در وقوع حوادث غیرمترقبه میباشد اینگونه حوادث همچون سیل ،زلزله،بارانهای سیل اسا ،سرما،یخبندان ،خشکسالی و....بیشترین خسارات را به مردم و تولید در این گوشه از کره خاکی وارد کرده وشاید سالی نبوده که این کشور درگیر اینگونه حوادث نگردددر این میان انچه مهم است حضورمسئولیت طلبانه و با احساس و دلگرم کننده مردمی است که در بیشتر مواقع انهم زمان های حساس با حس همنوع دوستی و علیرغم وجود مشکلات عدیده در زندگی خویش با اگاهی تمام وارد شده و قسمت عظیم از بار گران حوادث را برای جبران خسارات وارده به همنوعان خویش تحمل کرده اند و این بار نیز همچون گذشته در دیار ترک تباران ودر سه شهرستان این کشور عزیز : ورزقان و هریس و اهر در استان خوب اذربایجان شرقی زلزله عظیمی انهم با ریشتری معادل شش و دو دهم زندگی تعداد بیشمار از افراد این اب و خاک را به خاک وخون کشید.
انچه برایم بسیار جای تعجب بود وضعیت بسیار بد و نامطلوب ساختمانهای روستاهای اسیب دیده ای بود که متاسفانه با مشاهده ان انسان اه از نهادش برخواسته و به این می اندیشد که با اینهمه امارهای متعددارائه شده در بحث نوسازی و بازسازی منازل مسکونی روستایی با اجرای طرحهایی همچون احداث واحدهای بنیاد مسکن انقلاب اسلامی چرا این منطقه بدین شکل اسیب جدی دیده است وچرا اینهمه انسان در این شرائط جان عزیز خود را ازدست داده اند؟
درهرحال جا دارد بعنوان یک ایرانی مراتب تسلیت و تعزیت خودرا به محضر کلیه بازماندگان این ضایعه اسف بار تقدیم داشته و برای همه درگذشتگان تقاضای علودرجات روح ایشانرا از محضر رب ودود داشته و برای بازماندگان صبر جزیل و جمیل خواستار شوم.
بجاست که از کلیه عزیزانی که دراین مدت از اسیب دیدگان حمایت کرده بخصوص ورزشکاران و جامعه هنری کشور نیز تقدیر وتشکر ویژه داشته باشم.
امیدوارم که دیگربار شاهد اینگونه حوادث در کشورمان نباشیم والبته که مانیز باید با برنامه ریزیهای مطلوب امادگی لازم را برای مواجه با اینچنین رخدادهایی دهشتناکی را داشته باشیم.
باارزوی قبولی طاعات و عبادت شما عزیزان در این ایام که روزهای دعا و نیایش و شب زنده داری و قدر میباشد.
درسالیانی نه چندان دور که از بشریت موجود در کره خاکی بدلیل قدرت وفرصت طلبی تعداد محدود از جهانخواران از زمین و زمان بوی جنگ و کشت و کشتار برخواسته و قدرتهای استکباری برای رسیدن به امیال خویش سرناسازگاری را با محدود کشورهای همسایه و غیر همسایه برداشته بودند حسب پیشنهاداتی مجمعی بنام المپیک با هدف گردامدن نخبگان و منتخبین ورزشی صادر و دیری نپائید که به مامنی بسیار باشکوه و ارزشمند برای رسیدن به صلح و دوستی و برابری و .....تبدیل شد دراین اثنا این میدان بین المللی و جهانی نمونه ای بارز و گویا از رشد کمی و کیفی هرکشور گردید وبه معناوعبارتی دیگر همزمان با توسعه همه جانبه در زمینه های مختلف فرهنگی اقتصادی اجتماعی سیاسی و....ورزش نیز تحت تاثیر این نوع از جهش قرار گرفت وبراین اساس در رقابتهایی که نشات گرفته از رفاقت بین دول مختلف بود اصولا کشورهایی از رقبا پیشی گرفتند که در برنامه ریزیها و اجرا و نظارت بران علاوه بر توسعه مداری و نگرش به اینده ملت خویش نظارت را نیز سرلوحه امور خود قرار دادند ولذا سنجش کشورها را که در طرحی بنام کسب مدال عنوان و مورد استفاده قرار دادند در طلا نقره و برنز به مرحله اجرا در اوردند وادامه این روند بشکلی صورت گرفت که امروز در لندن مرکز کشور انگلستان برای سومین مرتبه و سی امین بار در بیست و هشت رشته مختلف تعداد کثیر از ورشکاران دول مختلف از پنج قاره گردهم امده وبرقابت در کنار رفاقت میپردازند که این صحنه بسیار بیشتر از سایر صحنه ها درون خود شاهد زیبائیهای بیشماری است .
اگرچه کشورهای میزبان برای اجرای این برنامه هزینه های زیادی را متحمل میشوند لیکن معرفی اداب و سنن و ...بهترین منبع کسب درامد و پوشش هزینه هاست تا خیل عظیم جوانان کشورهای مختلف برای مدتی محدود گرد هم امده و فارغ از تنشهای سیاسی و جنگ افروزیهای داخلی و خارجی که اصولا از جاه طلبی حاکمان نشات میگیرد نوید صلح و دوستی را به ارمغان اورند .
انچه امروز در صحنه المپیک لندن مشاهده میشود رقابت کشورهای توسعه یافته از جمله امریکا و چین و بریتانیا و ....در بالای جدول است ودراین میان کشور عزیزمان ایران نیز با درخشش ورزشکارانی در رشته های کشتی وزنه برداری و برای اولین بار در تاریخ ورزش دو ومیدانی صاحب مدالهای مختلفی گردید که نشات گرفته از تکنیکهای فردی و حمایتهای بی دریغ مردم نوعدوست از ورزشکاران خود میباشد .
اینجانب ضمن تبریک پیروزیهای اخیر دلاور مردان عرصه ورزش کشور ارزوی توفیقات بیشتر میهن عزیزمان را در زمینه های مختلف توسعه ای از انجمله سروسامان گرفتن و ضعیت اقتصادی مردم و برون رفت از دغدغه های موجود را در این ایام پرخیر و برکت از خداوند متعال خواستارم.
انشاالله
ورزش و سرگرمی از ارکان مهم زندگی انسانهاست وبدین لحاظ ضرورت بکارگیری این اهرم و ابزار در جهت سالم سازی جامعه وبانشاط کردن و پویایی ان برهیچکس پوشیده نیست لیکن افراط و تفریط بعنوان افیونی در ایجاد اختلال در برنامه های انسانسازی و سایر برنامه ها تاثیرات بسیار شومی را بر جوامع وارد میکند که نتیجه ان دلزدگی و برون رفت قاطبه اهالی بویژه کسانی است که از دور دستی بر اتش داشته و برای بالندگی جامعه ازخود مایه گذاشته و خود را فدامیکنند.
متن ذیل را از یکی از سایتهای خبری برداشت کرده که امید شما نیز با قرائت ان پی به چالشهای جامعه ما در الگو ونمونه قرار دادن افراد ببرید:
زمان وزارت جناب آقای زنگنه علیرغم آنکه استعفا داده بودم و پستی نداشتم و در دانشگاه صنعتنفت مشغول بودم، به درخواست وزارت، سخنران ویژه جشنواره «نفت و سینما» در خوزستان بودم.
عنوان سخنرانیام «مرثیه ای بر مظلومیت صنعتنفت» بود، مجری برنامه که مرا معرفی کرد جناب آقای ناصر تقوایی بود. یک صفحهای از سوابق مرا گفت و یک تشویق مختصری شد. پس از سخنرانی من، مجری اعلام کرد و اینکه سخنرانی خانم... (یکی از هنرمندان جوان) بود و سالن از تشویق منفجر شد. وقتی این صحنه را دیدم کلاً ناراحت شدم، به دلیل این عدم توازن بین طبقات اجتماعی و لذا از آقای تقوایی خواستم چند دقیقهای مجدداً صحبت کنم و گفتم اگر این صحنه را قبل از سخنرانی میدیدم عنوان سخنرانیام را «مرثیهای برای مظلومیت مدیران صنعتنفت» انتخاب میکردم. چند شب پیش که برنامه 90 را که به مدت سه ساعت و هر هفته پخش میشود و میلیونها بیننده دارد را میدیدم که راجع به بازیکنان و قراردادهای میلیاردی و دفاعهای آنچنانی از بازیکنان و یادآوری از پیشکسوتان و غیره صحبت میکرد، دیدم که کجا زندگی میکنیم و آفرین گفتم به آقای فردوسیپور که عاقلتر از ما بود، به جای آنکه در حرفه مرتبط به تحصیلاتش در دانشگاه صنعتی شریف و مهندسیاش برود فهمیده چه کاری را انتخاب کند، چرا که اگر دنبال آنها میرفت امروز مثل همه نخبگانی میماند که در صنعتنفت و زیر بمبارانها در 8 سال دفاع مقدس کار کردند و شاید حتی نگهبان ادارهشان هم آنها را نشناسد و برعکس یا مبلسازانی که از زمانی که به فوتبال آمدند مشهور شدند و کلی در برنامه 90، سخن میگویند.
در فوتبال اگر بازیکنی را در یک بازی نیمکتنشین کنند و یا زودتر او را تعویض کنند، کلی سوژه برای برنامه 90 درست میشود، در حالی که اینهمه مدیر نیمکتنشین شدند و در حالی که هنوز زخمی نشده و کلی انرژی و تجربه و دانش کسب کردهاند از بازی خارج می شوند، یک برنامه 90 برای مدیران وجود ندارد که صدایش درآید.
حداکثر مجموع حقوقی که یک مدیر نفتی با رتبه D و با سیسال سابقه با 120 ساعت اضافهکار و از ساعت 6 صبح تا 10 شب (نه یک بازی و چند ساعت تمرین در هفته) در مدت یکسال دریافت می کند، حدود 30 تا 40 میلیون ماکزیمم 2 تا 3 میلیون تومان در ماه است و کلی هم در پایان سال باید به دادگاه برود و برای تصمیماتش پاسخ دهد.
مقایسه کنید با دستمزد یک فوتبالیست، یک سرمربی و... حداقل برای یک بازیکن بازی خداحافظی میگذارند، در تاریخ هم ماندگار است. هنوز میگویند علی پروین سلطان، علی دایی، کریمی و قلعهنویی ژنرال. کدامین مدیر اینچنین در تاریخ مانده است. باید بگوییم که محدوده تأثیرگذاری یک مدیر نفتی مثلاً مدیر مناطق نفتخیز یا پالایش یا فلات قاره را مقایسه کنید با تأثیرگذاری حتی یک پزشک بزرگ، یک استاد دانشگاه (که خود من افتخار میکنم این سمت را داشتهام) و یک بازیکن، یک هنرمند میزان ماندگاری آنان را، قدرشناسی از آنان را. اشکال کار و گله من از جامعه نیست بلکه از خود جامعه مدیریت است. در هر حرفه، افراد آن حرفه قدر هم را میدانند و هوای هم را دارند. بهجز در حرفه مدیریت که خودشان متولی خوبی برای این امامزاده نیستند. وزیری که مدیرش را در خیابان برکنار کرده، دستور بازنشستگی میدهد و دستور میدهد برایش مجلس تودیع برگزار نکنند و دستور میدهد تا میشود برایش پرونده بسازند. خودش هم به همین روش برکنار میشود اما امروز مثلاً بهمنی را میبینیم، از زمانی که در 1364 حکم قائممقامی معاونت جنگ و بازسازی را به ایشان دادم تا مدیریت عامل شرکت حفاری قهرمان کنترل چاه 50 چاههای کویت، چاه کنگان، آثار ماندگار در شرکت حفاری و رکوردهای زیادی زده و عملکرد فوقالعادهاش در شرکت ملی حفاری و در زمانی که حتی مشکل استخدام مربی فوتبال بالای 65 سال حل شد، اما بهمنی را سر 60 سال باید بازنشست کرد. البته به مراتب به نفع اوست اما چقدر به عمد تاریخ را فراموش میکنیم و آثار یک فرد را چقدر سریع مدفون میکنیم و آن هم توسط مدیرانی که قطعاً خود به همین سرنوشت دچار خواهند شد و خود قربانی سنتی خواهند شد که پایهگذاری میکنند. ورزشکارانی که بهمنی در تیمهای ورزشی شرکت ملی حفاری استخدام کرده، امروز مشهورتر از او هستند و بیشتر مورد ارجگذاریاند. ترکان در حالی که هر 2، 3 روز دیالیز میشد به سرنوشتی شاید بدتر از بهمنی دچار شد. فردی که در کارنامه خود استانداری، چندین وزارت و چندین سمت مدیریت شرکتهای بزرگ را داشته، نعمتزاده چندین سمت وزارت و مدیریت چندین شرکت، داشتن سلامت و یا مهندس نوذری، مهندس سلطانپور که پایهگذار صنایع دریایی کشور بود و صدها مدیر مشاور واقعاً برای این شکل استانداردهای دوگانه و چندگانه در جامعه مرثیهای برای مظلومیت مدیران صنعتنفت باید سرود و تفاوت دیگر این مدیران با فوتبالیستها این است که با همه بیمهری و اینگونه برخوردها قهر نمیکنند، در حالی که اگر به یک فوتبالیست بازوبند کاپیتانی را نمیدهند، کلی جنجال در برنامه 90 برپا میشود. بیاییم تا دیر نشده بهجای ساختن موزه بینام و نشان مدیران، کارگاههای فعال و زندهای بسازیم، و این سرمایهها قبل از آنکه لژیونر شوند، و بهجای نفت به صنعت مهاجرت کنند و شاید فردا به خارج، آنها را در خانواده نفت نگهداریم و جذب کنیم و یا حداقل از مهاجرتهای آینده جلوگیری کنیم و اگر امروز نگران جذب دو فوتبالیست توسط قطر باشیم باید نگران جذب خیل عظیم مدیرانمان در صنایع نفت و گاز رقبا باشیم. باید یادی کنیم از مرحوم عبداللهپور (طرفی) از متخصصین صنعتنفت که قبل از فوت هفت جلد کتاب ماندگار درباره مدیران صنعتنفت از بدو تأسیس تا سال 1375-1374 (یعنی حدود 9 سال)را به نگارش درآورد و یک سند ماندگار از خود باقی گذاشت. خداوند او را بیامرزد. اما بهجای آنکه مدیرانمان را در کتابها نگهداریم آنها را در صحنه زندگی ماندگار کنیم.
- تشخیص هندوانه رسیده:
اگر در گرمای تابستان و حین عرقریزی و عطش به خوردنیای دلچسب فکر کرده باشید، احتمالا مواقعی را به یاد خواهید آورد که هوس خوردن هندوانه، طالبی، یا خربزهای شیرین و خنک گوشهای از ذهنتان پرکشیده است. البته در ماه رمضان هم زینت بخشیدن هر سفره افطاری با این سه میوه خوشمزه فصل تابستان خالی از لطف نیست ...
اما برای چگونگی تشخیص رسیده بودن این میوه ها، لطفا راهنمای درج شده در ادامه ایمیل را بخوانید تا پس از عملی کردن چنان هوس و آرزویی، حالتان از هدر رفتن پول و خرید محصولی پوک و بیمزه گرفته نشود
پوستی نازک، صاف و براق دارد.
اگر بین دو دست، نزدیک گوشتان بگیرید و اندکی فشار دهید، صدای قرچمانندی حاکی از ترک برداشتن محتویاتش خواهد داشت (به این روش هم خیلی اطمینان نکنید چون ممکن است نشانه پوکی آن باشد!).
با کف دست یا پشت ناخن انگشتتان، به آن ضربات کوتاه و متوالی بزنید. در صورتی که صدای بم، آهسته و طبلمانندی مثل تاپتاپ داد، رسیده است و در صورتی که صدایی زیر و بلند مثل تقتق داشت، زمان چیدن یا خوردن آن نرسیده است.
به قسمتی که هندوانه از بوته جدا شده نگاه کنید؛ اگر هنوز مقداری از ساقه به آن چسبیده، احتمال شیرین بودنش اندک است، چون هنوز نارس و کال به بازار آمده، اما اگر ساقه کاملا از هندوانه جدا شده و تورفتگی ایجاد کرده، بهدلیل رسیدگی، آسانتر چیده و جدا شده، بنابراین شیرینتر است. هر قدر ترکهای ریز در این قسمت بیشتر باشد، هندوانه شیرینتری انتخاب کردهاید.
- تشخیص طالبی رسیده:
پوستی زبر دارد.
اگر آن را از نزدیک بو کنید، عطر خوبی دارد و بوی خوشایندی میدهد.
سر طالبی، آنجا که شبیه دکمه به نظر میرسد، اندکی نرمتر است (مواظب باشید همه قسمتها نرم نباشد چون در این صورت احتمالا از رسیدگی هم گذشته و در حال ترشیدن است).
یا رنگی زرد و فقط اندکی متمایل به سبز دارد؛ یا زردی آن کمرنگ و کرممانند است.
خطوط آن سبز کمرنگ است (خطوط سبز با تیرگی بیشتر، معمولا نشانه ماندگی محصول در مغازه است).
- تشخیص خربزه رسیده:
برعکس طالبی، هیچ قسمت آن نرم نیست (هرقدر نرمتر باشد نشانه اسیدی شدن بیشتر یا قرار داشتن در آستانه ترشیدگی است)همانند هندوانه، ساقه یا ریشه آن، هنگام برداشت براحتی از خربزه جدا شده و برآمدگی اندکی دارد یا حتی فرورفتگی ایجاد کرده است.
همانند طالبی، پوستی زبر و زرد دارد.
راههای طولی آن به رنگ سبز کمرنگ است.
سراغ خربزههای نوبر نروید! چون معمولا بیمزهاند. خربزه شیرین حدود یک ماه بعد از نوبرانه به بازار میآید.
انشالله که طاعات و عبادات در این ماه سراسر برکت و صیام مورد قبول حق واقع گردد.
با این سوال که ایا نمیشود هزینه های اینچنینی را به افراد محروم و نیازمند بخصوص در روستاها اختصاص داد توجه شما را به ادامه مطلب که در یکی از پایگاهای خبری درج شده جلب میکنم:
«افطاری در سالن» سبک جدیدی است که خانواده های تهرانی را درگیر خود کرده. برای بعضی ها هم کم زحمت تر است و هم مجلل تر و صد البته گران قیمت تر، دست بر قضا مشتری های خاص خودشان را هم کاملا قانونی دارند.
به گزارش دنیای اقتصاد، نگاه کنید به منوها، ما دیگر درباره آش رشته و حلوا و ... صحبت نمیکنیم. میگویند: ژیگو بره، چیکن فینگر با موس شکلاتی!
همه چیزمان عوض شده؛ تغییر و تحول سال به سالی، که دیگر سرعتشان خیلی بالا رفته؛ از آن روزی که تسبیح و جانماز و مهر چینی به بازارهای ایران رسید... مشخص شد تغییرات در حال گسترده تر شدن هستند.
چای ساز های برقی خارجی جای آن سماور های المنتی قدیمی را گرفتند، سماورهایی که مادر بزرگ همیشه کنار سفره های افطار و سحر می آورد. البته همان سماور المنتی ها هم خودشان جای سماور نفتی و ذغالی را گرفته بودند و امروز نمیتوانند گله ای کنند.
به نوشته دنیای اقتصاد، پیش تر از این 8-7 سال گذشته، خانه ها بزرگتر بودند، تعداد خانه های یک نفره و دو نفره انقدر بالا نرفته بود، بزرگ فامیلی بود و روز اول ماه مبارک معمولا همه خانه بزرگترها مهمان بودند. سماری کنار سفره بود و حلوا و شله و شیربرنج همگی دست پخت مادر بود که با کمک عروس ها و دختر ها درست شده بود.
اما دیگر از آن سال ها خیلی گذشته، همه چیزمان عوض شده و افطارها هم تغییر کردند. خیلی ها بر این باورند که تجمل زیاد در سفره های افطار خوب نیست و ابعاد معنوی آن را به حاشیه میراند، نهایتا همان سفره های خوش آب و رنگ مادر بزرگ بس بودند.
اما بخواهیم و نخواهیم تالارها و هتل ها و رستوران ها که خیلی هایشان هم مدیریت شبه دولتی دارند، در شب های ماه مبارک رمضان سبک جدیدی را در این چند ساله ابداع کردند.
پدران ما به یاد نمی آورند سر سفره افطارغذاهایی شبیه: «استرفرای فیله گوساله با سبزیجات
»، «چیکن فینگر» یا «چیکن آلاشریمپ » خورده باشند، اما امروز هستند کسانی که سر میزهای افطارشان از این غذاها هم هست و قیمت بالایی هم برایشان می پردازند.
«افطاری در سالن» سبک جدیدی است که خانواده های تهرانی را درگیر خود کرده. برای بعضی ها هم کم زحمت تر است و هم مجلل تر و صد البته گران قیمت تر، دست بر قضا مشتری های خاص خودشان را هم کاملا قانونی دارند.
غذاهای خارجی و سبک های غیر سنتی غذا مثل غذاهای گیاهی برای افطار وارد منوهای این افطاری ها شدند، افطاری هایی که دیگر آن صمیمیت و مهربانی خانه مادر بزرگ را ندارند.
در این جا به معرفی بعضی رستوران ها و منوها پرداختهایم.
هتل اسپیناس
افطاری مخصوص اسپیناس: نان تازه، کره، عسل مربا، چای، شیر گرم، نسکافه، پنیر، سبزی خوردن، مغز گردو، خرما،زولبیا و بامیه
به انتخاب میزبان: شله زردیا شیر برنج و فرنی، آش رشته،آش جو،سوپ جو
غذای اصلی : باقالا پلو با گوشت بره، زرشک پلو با مرغ، جوجه کباب، کباب لقمه، ته چین مرغ، خوراک زبان، برنج ساده زعفرانی و خورشت انتخابی
به انتخاب مهمان: ماهی قزل آلا یا شیر
اردور: سالاد شیرازی، سالاد کلم، سالاد فصل، سالاد الویه، سالاد سیب زمینی، برانی، ماست و خیار
دسر: ژله میوه ای، سالاد میوه ای، کرم کارامل، موس شکلات
نوشیدنی: نوشابه، دوغ، آب معدنی
قیمت برای هر نفر : 000، 570 ریال + 5 درصد
افطاری اسپینه
افطاری شامل:نان تازه، کره، عسل، مربا، پنیر، سبزی خوردن، مغز گردو، خرما، زولبیا و بامیه، چای، شیرگرم، نسکافه
به انتخاب میزبان: شله زرد یا شیر برنج و فرنی، آش رشته یا آش جو یا سوپ جو
غذای اصلی: باقلا پلو با گوشت بره، زرشک پلو با مرغ، ته چین مرغ، کباب لقمه، برنج ساده زعفرانی و خورشت انتخابی
اردور:سالاد شیرازی، ماست و خیار، سالاد فصل
دسر: ژله میوه ای، سالاد میوه ای
نوشیدنی: نوشابه، دوغ، آب معدنی
قیمت برای هر نفر:000، 380 ریال+ 5 درصد
هتل هما
افطاری : نان و پنیر سبزی خوردن، مغز گردو، خرما، زولبیا و بامیه، شیر گرم، چای، کره، مربا، عسل
انتخابی از سه نوع: فرنی، شله زرد یا شیر برنج
انتخابی از سه نوع: آش رشته، آش جو یا سوپ جو
غذای اصلی: ماهی شیر، جوجه کباب 80 درصد، باقالا پلو با گوشت بره، ته چین با گوشت مرغ، ژیگو بره، چیکن فینگر
انتخابی از سه نوع خورش: قیمه سیب زمینی، قورمه سبزی، بادمجان
خورشت فسنجان، پلو سفید، سبزیجات پخته، قارچ سرخ شده
انواع سالاد: سالاد فصل، سالاد روس، ماست و خیار و گردو و کشمش
انواع دسر: ژله میوه ای، کرم کارامل، پلیمبر یا کیک بستنی، نوشابه
قیمت برای هر نفر: 000، 415 ریال+ 15 درصد سرویس+5 درصد عوارض
تالار الهیه زیتون
منوی غذا : 8 مدل غذا 3نوع دسر 3 نوع سالاد چای و نوشابه هر نفر 100000هزار ریال
منوی ویژه افطار: هر نفر 60000 هزار تومان
تالار باغ بهشت(تالار پارادایس)
افطاری: نان و پنیر و سبزی هندوانه خرما سوپ جو زولبیا بامیه
هر نفر 110000 ریال
منوی غذا زرشک پلو یا باقالی پلو : هر نفر 140000 ریال
به انتخاب میزبان: 17 نوع غذا هر نفر از 220000 تا 650000 ریال
غذای قریشی
منوی افطار: چای نان پنیر کره سبزی تازه مغز گردو شیر تازه، خرما، زولبیا بامیه، عسل یا مربا، حلیم یا آش رشته یا انواع سوپ
قیمت برای هر نفر: 65000 ریال
تالار بزرگ ابریشم
افطاری: نان و پنیر چای خرما سوپ. هر نفر 38000 ریال
نان و پنیر چای خرما سوپ مغز گردو زولبیا بامیه. هر نفر 50000 ریال
آدرس: اتوبان ارتش بالاتر از مینی سیتی شهرک قائم میدان اول
تلفن: 22464961
تالار فرمانیه
منوی مخصوص ماه مبارک رمضان : آش رشته یا سوپ، سبزی خوردن با پنیر و گردو، نان تازه ، شله زرد ، زولبیا و بامیه
کباب ها : جوجه کباب 100 درصد، کباب لقمه
خورشت ها : خورشت فسنجان با مرغ ، خورشت انتخابی
پلو ها: باقالی پلو با گوشت بره ، ته چین مرغ ، زرشک پلو با مرغ ، برنج سفید زعفرانی
سالادها : سالاد الویه ، سالاد فصل ، سالاد شیرازی ، ماست و خیار ، سینی سبزیجات پخته ایرانی و فرنگی
خوراکها : خوراک زبان با سس تلخون ، رولت گوشت ، استرفرای فیله گوساله با سبزیجات ، چیکن فینگر ، چیکن آلاشریمپ ، ماهی سرخ شده با سبزیجات (قزل آلا)
دسرها : چای ، مربا ، کره ، خرما ، کرم کارامل ، پلمبیر ، ژله میوه ، نوشیدنیها ، چای ، شربت
قیمت منوی افطار برای هر نفر: 580000 ریال
تالار بامیکا
منوی افطاری: نان پنیر سبزی خرما زولبیا بامیه، سوپ یا آش
منوی غذا: 3 نوع غذا باقالا پلو چلو کباب زرشک پلو+نوشابه آب معدنی
هر نفر 100000ریال +15، درصدحق سرویس+5 درصد حق مالیات