سیروسفرراتجربه اموختن است و تلمذپربارشدن واینچنین است که :
بسیارسفرباید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی تا سر نکشد جامی
ازمحضر اساتید تلمذی کردم واینچنین درسی اموختم که شما را نیز بدان اشارتی میکنم تابیشترازگذشته انانی که از نعمتش برخوردارند مواظب باشند :
موجود نازنینی به نام بابا"
در داستانهای هزار و یک شب آمده است که
" مردی بود عبدالله نام که از راه صید ماهی
با درویشی و مسکنت خانواده خود را روزی می رساند....
روزی صید سنگینی به دامش افتاد،
که گمان برد ماهی بزرگ و پر برکتی است
اما وقتی دام را به ساحل آورد و باز کرد
مردی را دید به شکل و شمایل خویش که از دام بیرون آمد.
پرسید کیستی و نامت چیست؟
و در این حوالی به چه کار آمده ای
گفت من جفت و همزاد تو هستم که
در قعر دریا زندگی می کنم و نامم عبدالله است.
من عبدالله دریایی و تو عبدالله زمینی،
به دیدن تو آمده ام
و سبدی از جواهرات جانانه و
شاهانه برایت هدیه آورده ام.
عبدالله گفت قدمت مبارک، خوش آمدی و
چه خوشتر که چندی میهمان ما باشی.
او را به خانه برد و آنچه رسم مهمان دوستی بود بجا آورد
تا زمانی که عبدالله دریایی یاد وطن کرد و
نزد یاران دریایی بازگشت.
یاران دور او را گرفتند که
از عجایب و غرایب روی زمین بر ما حکایت کن
گفت عجایب بسیار دیدم اما
از همه عجیبتر موجودی بود که او را "بابا" می گفتند
این مرد مظلوم و محجوب هر روز صبح از خانه بیرون می رفت
تا شام کار می کرد و به هر زحمتی تن می داد
وآنچه خانوده اش نیاز داشت برای آنها می آورد
و تازه خرده می گرفتند که این چیست و آن چیست،بهتر از این می باید
و باز فردا مرد عازم کار می شد و وعده می داد که همه خواستها را چنانکه پسند آنها است بر آورد.
یاران گفتند این ممکن نیست،
آن مرد می توانست وقتی می رود دیگر باز نگردد
شاید زنجیری به پایش بسته بودند و
شب اورا خانه می کشیدند
گفت من هم همین گمان را داشتم
اما خوب نگاه کردم و دیدم هیچ زنجیری به پا ندارد
صبح با پای آزاد می رود و شام با پای آزاد باز می گردد.
اصحاب دریا نمی دانستند که
در جهان زنجیرهای پنهانی هست
که مردان را می برد و می آورد:
زنجیر زلفت هر طرف دیوانه وارم می کشد
با اشتیاقم می برد، بی اختیارم می کشد
مهدی الهی قمشه ای
این سودای عشق است که
مرد را به قعر دریا می کشاند
تا مرواریدی صید کند و
به گردن نازنینی بیندازد که اورا دوست دارد
اینهمه شور و غوغای شعر و غزل
و اینهمه عربده مستانه و زمزمه شاعرانه
که بازار جهان را به خریداری گرم کرده
و کالای عشق را رونق بخشیده، از کجاست؟
بلبل اگر نه مست گل است این ترانه چیست
گر نیست عشق، زمزمه عاشقانه چیست
سلمان ساوجی
زمزمه همین بلبلان بیدل و مردان مقبل است
که فضای هزاران هزار خانه را گرم کرده
و آوای جان بخش عشق من، عشق من را
چون نسیم عطر گردان بهشتی همه جا به طنین آورده است.
و آفتاب نگاه این عاشقان است
که کودکان در آن نشو و نما می کنند تا زنان و مردان شوند
و زنان به ذوق کرشمه معشوقی
بالهای بهشتی خود را به سر مردان می گشایند
چه خوشتر که زنان قدر عشق و جان فشانی مردان را بدانند
و مردان قدر این فرشته رویان فرشته خو را
که چون چراغ جادوی علاء الدین هزار کار شگفت از ایشان می آید
بیش از پیش دریابند
و فرزندان نیز منزلت رفیع این صورت فلکی دو پیکر را
که چون دو ستاره فرخنده فال پدر و مادر
در آسمان اقبالشان بهم پیوسته اند،
هر دم بیش از پیش قدر شناسند.
قدرآیینه بدانیم چو هست
نه درآن وقت که افتاد و شکست
حسین الهی قمشه ای
برگرفته از داستانهای هزار و یک شب
مدتی است سعادت نداشتم خدمت برسم وبهانه ای جزامورات زندگی نیست که همه ما بنوعی درگیر ان هستیم اگربفکرمان برسد که سالخوردگی و پیری نیز دخیل است که وای واویلاست که ازاین عبارت و اصطلاح بشدت برحذرم لیکن بهترهمان که بگویم زندگی تند و سریع که روزها و شبانش بشدت درحال گذراست نیز مارا درگیر خود کرده است و برخلاف میل باطنی که دوست دارم باهمین صفحه بادوستان خوبم ارتباط موثری را داشته باشم لیکن بازهم مجال کمتری پیدا میکنم و بنابراین کاری جز اظهار شرمندگی به درگاهتان نمیتوانم انجام دهم وهمین بهترکه تقاضای بخشش کنم.
دوست عزیزم که همیشه در رکابشان بتلمذ می ایستم بازهم ماراشرمنده خود کرده اند و این بار از انصاف و....سخن بمیان اورده اند امیدوارم که همچون من حقیر به مذاقتان سازگار افتد:
نمک شناس!
او دزدى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند. روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند.
در حین صحبتهاشان گفتند: چرا ما همیشه با فقرا و آدمهایى معمولى سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟! بیائید این بار خود را به خزانه سلطان بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد.
البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها تمامى راهها و احتمالات ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام بهترین راه ممکن را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند.
خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى و ... بود. آنها تا مى توانستند از انواع و اقسام طلاجات و عتیقه جات در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند. در این هنگام چشم سر کرده باند به شى ء درخشنده و سفیدى افتاد، گمان کرد گوهر شب چراغ است، نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد، معلوم شد نمک است!
بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت خشم و غضب دستش را بر پیشانى زد بطورى که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمد یا نگهبانان خزانه با خبر شدند. خیلى زود خودشان را به او رسانیدند و گفتند: چه شد؟ چه حادثه اى اتفاق افتاد؟ او که آثار خشم و ناراحتى در چهره اش پیدا بود گفت : افسوس که تمام زحمتهاى چندین روزه ما به هدر رفت و ما نمک گیر سلطان شدیم، من ندانسته نمکش را چشیدم، دیگر نمى شود مال و دارایى پادشاه را برد، از مردانگى و مروت به دور است که ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم و ...
آنها در آن دل سکوت سهمگین شب، بدون این که کسى بویى ببرد دست خالى به خانه هاشان باز گشتند. صبح که شد و چشم نگهبانان به درهاى باز خزانه افتاد تازه متوجه شدند که شب خبرهایى بوده است، سراسیمه خود را به جواهرات سلطنتى رسانیدند، دیدند سر جایشان نیستند، اما در آنجا بسته هایى به چشم مى خورد، آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در میان بسته ها مى باشد، بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد خزانه را نبرده است و گرنه الآن خدا مى داند سلطان با ما چه مى کرد و ...
بالاخره خبر به گوش سلطان رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد، آنقدر این کار برایش عجیب و شگفت آور بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود مى گفت : عجب ! این چگونه دزدى است ؟ براى دزدى آمده و با آنکه مى توانسته همه چیز را ببرد ولى چیزى نبرده است ؟ آخر مگر مى شود؟ چرا؟... ولى هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را در آورم ...
در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده در امان است او مى تواند نزد من بیاید، من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم.
این اعلامیه سلطان به گوش سرکرده دزدها رسید، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت : سلطان به ما امان داده است، برویم پیش او تا ببینیم چه مى گوید. آنها نزد سلطان آمده و خود را معرفى کردند، سلطان که باور نمى کرد دوباره با تعجب پرسید: این کار تو بوده ؟ گفت : آرى.
سلطان پرسید: چرا آمدى دزدى و با این که مى توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟
گفت : چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت ...
سلطان به قدرى عاشق و شیفته کرم و بزرگوارى او شد که گفت : حیف است جاى انسان نمک شناسى مثل تو، جاى دیگرى باشد، تو باید در دستگاه حکومت من کار مهمى را بر عهده بگیرى، و حکم خزانه دارى را براى او صادر کرد.
آرى او یعقوب لیث صفاری بود و پس از چند سالى حکمرانى در مسند خود سلسله صفاریان را تاسیس نمود. یعقوب لیث صفاری سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) قرون متوالی است که در آرامگاهش واقع در روستای شاهآباد واقع در 10 کیلومتری دزفول بطرف شوشتر آرمیده است. گفتنی است در کنار این آرامگاه بازماندههای شهر گندی شاپور نیز دیده میشود
ما معتقدیم که ” عصرِ ارتباطات ” نام ِ دروغینی بیش نیست . مثل ِ همان پدر و مادرهایی که دخترهای سبزه ء خود را ” سپیده ” مینامند و پسرهای کچل خود را ” زلفعلی ” و «سندرمِ داون» دارهای خود را ” فهیم” می خوانند ، سیاستمداران و مدیران و بزرگان ِ بشریت هم به دروغ این عصر را ” عصر ِ ارتباطات ” مینامند!
سرمنشاهمه خصائل و رفتارهای اجتماعی وهرانچه بانام ادراک وشعورنامیده میشودازقسمتی کوچک بظاهر اما بزرگ در محتوی است که دربالاترین قسمت از بدن انسان واقع شده لذاباعنایت به اهمیت موضوع بسراغ عوامل تخریب این مهم برامده و از نوشتارهای موجود استفاده میکنیم:
نخوردن صبحانه
اشخاصی که صبحانه نمی خورند، قند خونشان پایین می آید. باید بدانید که تنها منبع غذایی مغز، قند خون است. در نتیجه کاهش قند خون، باعث تخریب و اختلال در عملکرد مغز می شود.
بیش از حد غذا خوردن
در افرادی که بیش از مقدار مورد نیاز بدنشان، غذا مصرف می کنند، خون رسانی به مغز مشکل می شود و به همین جهت، قدرت فکری آنها پایین می آید.
کشیدن سیگار
اشخاص سیگاری باید بدانند که سیگار کشیدن باعث جمع شدن و کوچک شدن مغز می شود و این عامل باعث به وجود آمدن بیماری آلزایمر (فراموشی) می گردد.
مصرف کردن بیش از حد مواد شیرین
وجود قند اضافی در بدن، باعث توقف جذب پروتئین و سوء تغذیه ناشی از آن و در نتیجه انحطاط مغز می شود.
آلودگی هوا
مغز بیشترین مصرف کننده اکسیژن در بدن می باشد. ورود هوای آلوده به بدن موجب کاهش اکسیژن بدن می شود و به همین علت توانایی مغز پایین می آید.
کمبود خواب
خوابیدن باعث استراحت مغز می گردد. اگر کمبود خواب به مدت طولانی ادامه یابد، موجب تسریع مرگ سلول های مغزی می گردد.
کارکردن در بیماری
کار کردن زیاد یا درس خواندن در هنگام بیماری، ممکن است موجب کاهش کارآیی مغز و آسیب آن گردد.
تفکر کم
فکر کردن باعث به جریان انداختن خون در مغز می گردد. کسانی که تمرکز و تفکر را کنار می گذارند، موجب کوچک شدن مغز خود می شوند.
به ندرت صحبت کردن
بحث کردن و صحبت های عقلانی با افراد دیگر، باعث افزایش کارآیی مغز می گردد.
بعدازمدتهاانتظاردیشب طی مراسمی که اکثرملل شاهدوناظربران بودندوازطریق صفحه جعبه جادویی تماشاگربودندمراسم قرعه کشی مسابقات فوتبال جام جهانی 2014درریودوژانیرو برزیل باحضوربزرگان این ورزش و ازجمله ریاست جمهور این کشور برگزار گردید و تیم ملی ایران درگروه ارژانتین نیجریه بوسنی و هرزه گوین قرار گرفت که البته امیدواران به این تیم وتحلیل گران همیشه اماده پیش بینی مسیر موفقیتهای ورزشکاران ایران را برای رسیدن به فینال...........................هموارپیش بینی میکنند که در نوع خود بسیار جالب و طرب انگیر است چراکه البته انسان به امید زنده است و اکنون که وعده و وعیدها زیاد است چه بهتر است که مشتاقان این ورزش جهان شمول نیز تا اواسط خرداد ماه سال اینده در امیدواری ناشی از این پیش بینی ها همچون سایر مواردی که در انتظارش هستیم بمانند تا شاید روزی ...................
درضمن لازم میدانم که درپایان این مزاح فوتبالی درگذشت اسطوره مقاومت با اپارتاید و نژادپرستی را خدمت کلیه علاقمندان به ازادی و مروت ومردانگی تسلیت عرض کنماری نلسون ماندلا مردی که سالیان سال و شاید قرنهانام نیکش در اذهان عمومی ماندگار و جاوید بماند.
جهان روبه تزاید درجمعیت و افزایش کمی و تنوع بیماریهاانسان را بنوعی باخود درگیرکرده ومشکلات فراوانی را برای این معضل بزرگ بوجوداورده است دراین میان اتنفاقات روزمره و حوادث غیرمترقبه و تصادفات جای خودرا دااشته واما بیماری هاچرا بدین روال انسان را درخودرانده و ازار میدهدجای سوال داردازانجمله بیماریهایی که تعدادی را باخودهمراه کرده است عدم تعادل در کارکرد غده تیروئید که در ناحیه پائینی گردن و درجلو واقع شده میباشدکه دراین رابطه مطلبی را امروز مطالعه کرده و برای استفاده سایر عزیزان نیز دراینجا می اورم انشالله که شما اسیر این بیماری نشده باشید:
چاقی مفرط، افزایش وزن، ریزش مو، خشکی پوست، اختلال در خواب، ضعف و خستگی، تحمل نکردن سرما، یبوست، فراموشکاری، کم خونی، کاهش سوخت و ساز بدن، ورم صورت، اختلال قاعدگی، پوست سرد و خشن، کاهش تعریق و...
/section>/section>چاقی مفرط، افزایش وزن، ریزش مو، خشکی پوست، اختلال در خواب، ضعف و خستگی، تحمل نکردن سرما، یبوست، فراموشکاری، کم خونی، کاهش سوخت و ساز بدن، ورم صورت، اختلال قاعدگی، پوست سرد و خشن، کاهش تعریق و...
اگر شما به برخی علائم فوق مبتلا هستید، پیشنهاد می شود به یک متخصص برای بررسی وضع تیروئید مراجعه کنید. اینها علائم کم کاری تیروئید است؛ بیماری شایعی که پس از دیابت، شایع ترین بیماری غدد درون ریز بدن است اما چرا کم کاری تیروئید طیف وسیعی از علائم را به همراه دارد؟ وظیفه هورمون های تیروئید که آن را «تیروکسین» می نامند، تنظیم سوخت و ساز بدن و فعالیت دیگر ارگان های بدن است و کمبود آن باعث علائم مختلف و متفاوتی در بدن می شود.
علت دقیق این بیماری مشخص نیست، ولی کم بودن ید بدن، مصرف بعضی داروهای اعصاب و روان، بیماری های سیستم ایمنی و التهاب تیروئید می تواند از علل آن باشد. زنان بیشتر از مردان به این بیماری مبتلا می شوند.
درمان اصلی کم کاری تیروئید، مصرف داروی لووتیروکسین البته با نظر پزشک است که در بسیاری از بیماران شاید تا پایان عمر ادامه می یابد. اما روش های طبیعی و تغذیه ای وجود دارد که می توان وضع بیمار را بهبود بخشیده و به درمان کمک کند.
مصرف برخی مواد غذایی در کم کاری تیروئید ممنوع است؛ از جمله کلم، شلغم، سویا، بادام زمینی، آجیل و اسفناج، این مواد غذایی باعث اختلال در کار غده تیروئید می شود.
خوردن گلابی و هلو و ارزن نیز توصیه نمی شود. بیمارانی که کم کاری تیروئید دارند، بهتر است مصرف چربی، قند و پروتئین های حیوانی را تا حد امکان کاهش دهند، چون این افراد به دلیل اختلال در سوخت و ساز مستعد چاقی و افزایش وزن هستند بنابراین بهتر است رژیم کم کالری داشته باشند، به جای آن مصرف بیشتر میوه و سبزیجات، بویژه سبزیجات پخته کاملا توصیه می شود.
مصرف نمک یددار در پیشگیری و درمان کم کاری تیروئید ضروری است، اما نمک یددار را هرگز نباید در معرض نور قرار دهید، بنابراین از نمکدان یا ظرف شیشه ای برای نگهداری آن استفاده نکنید. نمک را به مقدار کم و در پایان پخت غذا اضافه کنید، اگر از ابتدا این نمک مورد استفاده قرار بگیرد تاثیر خود را در طول پخت از دست می دهد.
نکته مهم آن که زیاده روی در مصرف نمک یددار خود باعث مشکل تیروئید می شود. بیماران کم کاری تیروئید مستعد کم خونی هستند، بنابراین مصرف مواد غذایی غنی از آهن مانند جگر توصیه می شود.
دریافت مقادیر کافی از انواع ویتامین ها بویژه ویتامین ب کاملا توصیه می شود؛ زیرا ویتامین های گروه ب در تولید هورمون تیروئید نقش دارند، مصرف مکمل های غذایی و مولتی ویتامین ها با نظر پزشک معالج برای این بیماران جایز است.
غذاهای دریایی مانند میگو، ماهی تن، ماهی ساردین و جلبک دریایی به دلیل غنی بودن از مقادیر بالای ید می تواند مفید باشد. البته توجه داشته باشید ماهی آب های شور نسبت به انواع پرورشی مفیدتر است.
گیاه جینسینگ در تامین سلامت و تحریک و ترشح هورمون تیروئید و افزایش متابولیسم بدن موثر است. گیاه کوهوش و پنج انگشت نیز در کنترل کیفیت تیروئید موثر است.
توجه داشته باشید هیچ داروی گیاهی یا روش دیگری جایگزین داروهای کم کاری تیروئید که پزشک شما تجویز کرده، نخواهد شد و روش های فوق صرفا به عنوان روش های کمکی می تواند موثر باشد، نه جایگزین دارو.
دکتر امیرهومن کاظمی