وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد
وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

فایده گاو

معلمی از دانش آموزان خواست فایده گاو
را بنویسند
و این انشاء آن دانش
آموز است .   
با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که
در تربیت ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم
.
اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز می کنم.

البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در می یابیم که گاو بودن
فواید زیادی دارد.
من مقداری در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو
بودن این است که آدم دیگر آدم نیست. بلکه گاو است.
هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء
باشد.
بیایید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم. ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد.
مثلا در مورد همین ازدواج که این همه الان دارند راجع به آن برنامه هزار راه
رفته و نرفته و برگشته درست می کنند.

هیچ گاو مادری نگران ترشیده شدن گوساله اش نیست.
همچنین ناراحت نیست اگر فردا پسرش زن برد، عروسش پسرش را از چنگش در می آورد.
وقتی گاوی که پدر خانواده است میخواهد دخترش را شوهر دهد ، نگران جهیزیه اش
نیست.
نگران نیست که بین فامیل و همسایه آبرو دارند. مجبور نیست به خاطر این که پول
جهاز دخترش را تهیه نماید برای صاحبش زمین اضافه شخم بزند ، یا
بدتر از آن
پاچه خواری کند.
گوساله های ماده مجبور نیستند که با هزار دوز و کلک دل گوساله های نر را به
دست بیاورند تا به خواستگاریشان بیایند، چون آنها آنقدر گاو هستند که به
خواستگاری آنها بروند، از طرفی هیچ گوساله ماده ای نمیگوید که فعلا قصد ازدواج
ندارد و میخواهد ادامه تحصیل دهد. تازه وقتی هم که عروسی می کنند اینهمه بیا
برو، بعله برون، خواستگاری ، مهریه ، نامزدی ، زیر لفظی، حنا بندان، عروسی ،
پاتختی، روتختی، زیر تختی، ماه عسل ،
، طلاق و طلاق کشی و... ندارند.
گاوها حیوانات نجیب و سر به زیری هستند.
آنها چشمهای سیاه و درشت و
خوشگلی دارند.
شاعر در این باره میگوید :
سیه چشمون چرا تو نگات دیگه اون همه صفا نیست
سیه چشمون بگو نکنه دلت دیگه پیش ما نیست

هیچ گاوی نگران کرایه خانه اش نیست.
نگران نیست نکند از کار اخراجش کنند.
گاوها آنقدر عاقلند که میدانند بهترین سالهای عمرشان را نباید پشت کنکور
بگذرانند .
گاوها بخاطر چشم و همچشمی دماغشان را عمل نمی کنند.
شما تا حالا دیده اید گاوی دماغش را چسب بزند؟
شما تا حالا دیده اید گاوی خط چشم بکشد؟
گاوها حیوانات مفیدی هستند و انگل جامعه نیستند.

شما تا کنون یک گاو معتاد دیده اید؟
گاوی دیده اید که سر کوچه
بایستد و مزاحم ناموس مردم شود؟
آخر گاوها خودشان خواهر و مادر دارند.
ما از شیر، گوشت ، پوست ، حتی روده و معده ی گاو استفاده می کنیم.
ما حتی از دستشویی بزرگ گاو (پشگل) هم استفاده می کنیم.
تا حالا شما گاو بیکار دیده اید؟
آیا دیده اید گاوی زیرآب گاو دیگری را پیش صاحبش بزند؟
تا حالا دیده اید گاوی غیبت گاو دیگری را بکند؟
آیا تا بحال دیده اید گاوی زنش را کتک بزند ؟
یا گاو ماده ای شوهر خواهرش را به رخ شوهرش
بکشد؟
و مثلا بگوید از آقای فلانی یاد بگیر. آخر توهم گاوی؟! فلانی گاو است بین گاوها
.
تازه گاوها نیاز به ماشین ندارند تا بابت ماشین 12 میلیون پول بدهند و با هزار
پارتی بازی ماشینشان را تحویل بگیرند و آخرش هم وسط جاده یه هویی ماشینشان آتش
بگیرد.
هیچ گاوی آنقدر گاو نیست که قلب دیگری را بشکند. البته
شاعر باز هم در این مورد شعری فرموده است :
گمون کردی تو دستات یه اسیرم
دیگه قلبم رواز تو پس میگیرم
دیده اید گاو نری به خاطر بدست آوردن ثروت پدر گاو ماده به او بگوید : عاشقت
هستم"؟!! سرت سر شیر است و دمت دم پلنگ؟ !!
دیده اید گاو پدری
دخترش را کتک بزند!؟
گاوها در جامعه شان فقر ندارند .
گاوها اختلاف طبقاتی ندارند.
آنها شرمنده زن و بچه شان نمی شوند.
رویشان را با سیلی سرخ نگه نمیدارند.
هیچ گاوی غصه ی گاوهای دیگر را نمی خورد
هیچ گاوی غمباد نمی گیرد.
هیچ گاوی رشوه نمی گیرد.
هیچ گاوی اختلاس نمی کند.
هیچ گاوی آبروی دیگری را نمی ریزد.
هیچ گاوی خیانت نمی کند.
هیچ گاوی دل گاو دیگر را نمی شکند
هیچ گاوی دروغ نمی گوید.
هیچ گاوی آنقدر علف نمی خورد که از فرط پرخوری تا صبح خوابش نبرد در حالی که گاو
طویله کناریشان از گرسنگی شیر نداشته باشد تا به گوساله اش
شیر بدهد.
هیچ گاوی گاو دیگر را نمی کشد.
هیچ گاوی...
اگر بخواهم در مورد فواید گاو بودن بگویم، دیگر زنگ انشاء می خورد و نوبت بقیه
نمی شود که انشایشان را بخوانند.
اما
به نظر من مهمترین فایده گاو بودن این است که دیگر آدم نیستید ......
لباس ما از گاو است ، غذایمان از گاو ، شیر و پنیر و کره و خامه ... همه از گاو
..
ولی با همه منافع یادشده هیچ گاوی نگفت : من
... بلکه گفت: ما ما ما

دیفن باخیاو....

دوست خوب و ارجمندم اقای عرب نیا بازهم مارا مستفیذ کرده اندشما نیز بهره لازم راببرید:عضو هیئت مدیره انجمن سم شناسی و مسمومیتهای ایران گفت: جویدن و خرد کردن برگهای گیاه آپارتمانی "دیفن باخیا" توسط کودکان باعث تحریک مخاط دهان و حلق شده و در برخی موارد موجب خفگی می شود.
به گزارش خبرنگار مهر، دیفن باخیا گیاهی است که در اغلب خانه های ایرانیها وجود دارد و جزو معروفترین و پرطرفدارترین گیاهان آپارتمانی به شمار می رود. نام فارسی اصیل دیفن باخیا، "سمبرگ" است که اشاره به سمی بودن برگ آن دارد.

دکتر کامبیز سلطانی نژاد، متخصص سم شناسی در خصوص این گیاه به خبرنگار مهر گفت: دیفن باخیا یک گیاه تزئینی و آپارتمانی محسوب می شود که برگهای بزرگ و رنگهای مختلفی دارد.
این عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات پزشکی قانونی افزود: این گیاه حاوی ماده ای به نام "اگزالات کلسیم" است که بیشتر برای کودکان مشکل ساز می شود.
وی گفت: اگر برگهای این گیاه جویده شود باعث تحریک مخاط دهان و حلق و در پاره ای از موارد باعث سوزش مخاط دهان و گلو می شود.
عضو هیئت مدیره انجمن سم شناسی و مسمومیتهای ایران افزود: خرد کردن و جویدن برگهای این گیاه در کودکانی که حساسیت دارند، ممکن است باعث تورم مخاط و انسداد راههای تنفسی و در نهایت خفگی شود.
سلطانی نژاد در عین حال به تصورات نادرستی که از این گیاه وجود دارد، اشاره کرد و گفت: اینکه گفته می شود اگر دست انسان به این گیاه بخورد و سپس با چشم تماس ببیند منجر به کوری می شود، منبع علمی ندارد.
وی تاکید کرد: بیشترین موارد خطر این گیاه متوجه کودکانی است که برگهای آن را بجوند و یا خرد کنند که منجر به آزادسازی ماده خطرناک اگزالات کلسیم می شود.
دیفن باخیا حاوی ماده‌ای سمی است که در دهان و زبان، ایجاد سوزش و درد شدید می‌کند و مخاط دهان را متورم می‌کند. البته خود این ماده سمی کشنده نیست،‌ ولی می‌تواند بافتهای دهان را آن قدر متورم کند که راه نفس کشیدن را ببندد و باعث خفگی و در نهایت منجر به مرگ شود.

بر همین اساس، معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت به خانواده ها توصیه کرده است در منزل خود از نگهداری گیاهان تزئینی که دارای میوه ها و ظاهر جذاب برای کودکان هستند، خودداری کنند.

وصیتـی زیبـا و مانـدگار از آلبـرت انیشتیـن

بدون هرگونه مقدمه و فقط با تشکر و سپاس از دوست خوبم جناب عرب نیا این مطلب مفید را منعکس میکنم.امید که مورد توجه قرار گیرد:  

روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.

آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.

در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.

چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است.

قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد.

خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند تا نوه هایش را ببیند.

کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند.

استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.

هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.

آنچه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند.

اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند.

گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید.

عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید.

اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند ...

بزرگ سخن بزرگان

اگرچه زمان بسرعت باد در حال گذر و عمر به اخر می رسد لیکن  انسانیت در هیچ زمانی فرصت اندیشیدن به گذر زمان را برای خویش مهیا نکرده است و شاید بتوان اذعان داشت که این عیب بزرگترین  وپنهانترین ضعف انسان است لذا براین باور بودند بزرگانی که قدر دانسته و بر سبیل راه خویش تنعمی به بلندای حرمت انسانیت و جایگاه ایشان تناول کردند. 

با این مقدمه بازهم از علم و مطالعه دوست فاضلم استفاده میکنم و مطلب مفیدی را نقل میکنم: 

 

نیکوس کازانتزاکیس نقل می کند که در دوران کودکی ، یک پیله کرم ابریشم را بر روی درختی می یابد ، درست هنگامی که پروانه خود را برای خروج از پیله آماده می سازد . اندکی منتظر می ماند ، اما سرانجام چون خروج پروانه طول می کشد تصمیم می گیرد این فرآیند را شتاب بخشد . با حرارت دهان خود آغاز به گرم نمودن پیله می کند ، تا این که پروانه خروج خود را آغاز می کند . اما بال هایش هنوز بسته اند و اندکی بعد می میرد . او می گوید : (( بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود ، اما من انتظار کشیدن نمی دانستم . آن جنازه ی کوچک تا به امروز ، یکی از سنگین ترین بارها ، بر روی وجدان من بوده است . اما همان جنازه باعث شد درک کنم که یک گناه حقیقی وجود دارد : فشار آوردن بر قوانین بزرگ کیهان .
بردباری لازم است و نیز انتظار زمان موعود را کشیدن شاهد بودن وسختی کشیدن عزیزان و صبوربودن و مقاومت کردن ، و با اعتماد راهی
را دنبال کردن که خدا برای زندگانی ما و فرزندانمان برگزیده است
اگرپوسته تخم مرغی که ترک خورده و جوجه میخواهد سر از تخم بیرون آورد به شکستن آن کمک کنید یقین بدانید پس از مدتی جوجه بیمار خواهد شد باید جوجه سختی بکشد تا پوسته را بشکند تا سالمتر و قویتر پا به زندگی گذارد

نگذارید هیچ چیز و هیچ کس جلوی شما را برای رسیدن به موفقیت بگیرد
بگذارید فرزندانتان زمین بخورند تا تجربه کنند اینقدر آنها را یاری نکنید
هیچ وقت نگران شکست ها ی فرزندان خود نباشید ،
چراکه همان شکست شاید ، رهگشای موفقیت و درخشش او باشد .

هیچ گاه بار مسئو لیت کسی را به دوش نکشید .

جلوی تحقیر شدن او را نگیرید .
آسیب های او را به جان نخرید .
بگذارید تا همین فشارها موجب شکوفایی او شوند .
دانه ای که سعی دارد خود را از دل خاک به بیرون بکشد را ، از خاک در نیاورید .
پیله پروانه ای که خود را با سختی از درون به بیرون می کشد را ، پاره نکنید .
پوسته تخم مرغی که جوجه ای سعی دارد آن را بشکافد و بیرون بیاید ، نشکنید .
چرا که شما دریچه های خروج از عالم تاریک و تنگ و رنج آور را به روی آن ها خراب می کنید و مانع پیش روی آن ها در مسیر رشدشان می شوید .
گاه تنها تماشا کردن این صحنه ها کافی است .
بر خودخواهی های خود غلبه کنیم
بر حس مالکیت خود
بر طمع خود
بر زیاده خواهی ها
و
عواطف آسیب رسان خود
مسلط شویم
و دریچه های خیر را به روی فرزندانمان بگشاییم .

به امید شکوفایی عزیزانمان

-
خوش آنکه نام نکوئی بیادگار گذاشت که عمر بی ثمر نیک، عمر بی ثمریست.