وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد
وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

استفاده از فن اوری

در راستای استفاده بهینه و مطلوب از امکانات و فن اوری و تکنولوژی برای ارائه خدمات هرچه بیشتر برای مردم شریف و ولی نعمتان و ارباب رجوع بانک همیشه سبز کشاورزی که یکی از بانکهای برتر و پیشتاز در ایران عزیز است در تلاش است تا دستاوردهای مطلوب و همه جانبه ای را بخدمت گرفته و برای این منظور سیتم core bankingبنام سیستم مهرگستر در اواخر اذرماه گذشته مصادف  با عید غدیر خم در این مجموعه خدمت رسان به بهره برداری و کلیه شعب که در حال حاضر بالغ بر 1880 شعبه در مناطق برخوردار و کمتر توسعه یافته است مجهز به این سیستم پیشرفته شدند وامروزه تمامی افرادی که در اقصی نقاط کشور از خدمات بانک کشاورزی استفاده میکنند میتوانند بصورت برخط یا on line خدمات را بهره برداری کرده کلیه شعب بانک همانند باجه هایی دریک مکان به سرور اصلی متصل و تراکنشهای مالی و اعتباری را انجام میدهند. 

در همین زمینه سعی شده از کلیه امکانات بخوبی استفاده شود و امروز در محل مدیریت بانک در استان کمترتوسعه یافته کهگیلویه و بویر احمد نیز همچون مناطق دیگر کشور سیستم ویدئوکنفرانس به بهر ه برداری رسید و بدینصورت میتوان در هر ارتباطی بصورت مستقیم و زنده با مرکز کشور و مراکز استانها و شهرها با صدا و تصویر از کنفرانسها و جلسات بنحو شایسته استفاده کرد جا دارد که بهره برداری از این امکان را به همه مشتریان بعنوان سرمایه های اصلی و همکاران عزیز و کشاورزان گرامی و زحمتکش تبریک وتهنیت عرض کنم

بی دینی ونبود اعتقادبلای تکامل انسان

در رابطه با جایگاه و مرتبت و مقام ارزشمند انسان در بین موجودات زنده این کره خاکی مباحث مهمی توسط کارشناسان و اساتید جامعه شناسی و افرادی که بنحوی با این علم سر وکار داشته و تحقیقاتی داشته اند عنوان و در مجموعه های مختلف به نثر و نگارش درامده و از همه مهمتر اینکه افریدگار متعال و بی منت تعقل و تفکر و اراده های استوار را بعنوان امکانات و ابزاری در خور تحسین در اختیار این موجود قرار داده و بدینسان و با توان دادن به انسانها برای راه رفتن روی دو با تفاوتی محسوس را در وجود این نوع از موجود قرار داده تا در سرحد اعلای موقعیت فیزیکی و بدنی فرماندهی این موجود خارق العاده را در مغزی قرار دهد که در انتهایی ترین قسمت و فوقانی ترین بخش از اندام که همانا سر در راس بدن است بتواند کنترل همه اندام و الات و ابزاز چه حرکتی و چه نمایش را بعهده گرفته و تسلط کافی و وافی را بر همه وجود به لحاظ مادی و از جمله معنوی داشته باشد و از همه بالاتر و برتر راهنمایانی را برای تشخیص راه از چاه و سره از ناسره را بعنوان اولیاء وانبیا قرار داد تا نه تنها اجازت زیستنی در خور و شان انسان را به ایشان عطا کند بلکه راه ثواب و عتاب را نیز بدیشان نشان داده و حجت را بر این موجود تمام کند و بنابراین کتب اسمانی را در نسلها و عصرهای متفاوت تا سرحد کمال که کتاب قران کریم بود را عطا کردو تکامل بخش حیات انسان گردید واگر چه در این بین برداشتهای متفاوتی  از این منبع انسانساز در طول زمانهای مختلف داشته و گاه در بین افراد استفاده کننده مباحثی برای انشقاق بمیان امده لیکن رهنمودهای افرادی اندیشمند مانع اجرای حربه های دشمنان در بوجود اوردن انشقاق بین مسلمانان شده و امروز بعد از گذشت سالیان متمادی شاهد به تکامل رساندن انسانها در  جوامع مختلفی هستیم که با نیل به کمال و معنویت و روحانیت به معنای واقعی کلمه از هرگونه ناهنجاری و بطالت عمر و مفسده جویی و هلاکت انسان بشدت ممانعت کرده و قواعد و چهارچوبهای انسانسازی را برای احاد انسانهای موجود تدوین کرده اند بنابراین عدول از این ضوابط و معیارهایی که موجبات واقعی کمال انسانی را باعث میگردد گناهی نابخشودنی است که قطعا نه تنها در دنیای اخروی بل در این دنیا که فنا بذیر است و موقت نیز دامن گناهکاران و ملحدان و عوامفریبان را خواهد گرفت  و بر ما واجب است که برای زیستنی انسانی و رسیدن بحد کمال و هرانچه که در بطن وجودی انسان نهفته و باید انرا برای رسیدن به کمال به منصه ظهور و بروز گذاشت حداکثر تلاش و کوشش را کرده و از بیان عبارات و جملاتی که موجبات یاس و نومیدی و خروج از چهاراچوبهای تدوین شده را باعث میگردد بشدت برحذر باشیم و از اینکه دوستی در بیان مطلب گذشته اینجانب را بعنوان فردی.. ..خطاب و به ساحت مقدس ائمه و رهبران دینی توهین و ..کرده بشدت  گله مند و امید که با مطالعه بیشتر برای اینده خود چهارچوبی را تدوین و در این مرز و حدود و ثغور حرکت کرده و به اعتقادات کامل رسیده و برای اعتقادات همنوعان خود نیز ارزش و حرمت قائل باشند .

زینب اسطوره مقاومت و بردباری

۱۵ رجب المرجب مصادف است با شهادت ام المصائب وارسته ای که در رکاب امام شهدا درس ازادگی و انسانیت را به همه عالمیان وادمیان اموخت شیرزن دشت کرببلا که اگر نبود اراده این بانوی گرامی رسالت انتقال بهترین دست اورد انقلاب بزرگ عاشورا در کربلا در همان نقطه به اتمام رسیده و شاید امروز یادی ونامی از اسلام نیز برجا نبود وبنابراین کار زینب در ان زمان بسیار مهم و انقلاب را تضمین و به نسلهای اینده خویش و همه ایندگان تاریخ که قصد اجرای عدالت و مهرورزی را دارند اموخت که  برای استقرار عدالت باید تلاش کرد و در این وادی اگر میتوانی بمیران(جهاد) و اگر نمیتوانی بمیر(شهادت) . 

شهادت اسوه صبر و بردباری شیر زن دشت کربلا را به مه مسلمانان عرصه گیتی بویژه شیعیان تسلیت و تعزیت عرض کرده و توجه شما عزیزان را به مطلبی تحت همین عنوان جلب میکنم: 

  

زینب زنیکه مردانگی در رکابش جوانمردی آموخت  و رسالت زینب رسالتی سنگین تر از رسالت برادرش

هر انقلابی دو چهره دارد خون و پیام

رسالت دوم از عصر آغاز میشود،این رسالت بر دوش های ظریف یک زن است.......

زینب مانده است و کاروان اسیران در پی اش و صف های دشمنان تا افق درپیش راهش و رسالت رساندن پیام برادرش بر دوشش ، وارد شهر میشود ، از صحنه برمی گردد ، آن باغ های شهادت را پشت سر گذاشته و از پیراهنش بوی گل های سرخ به مشام میرسد ، واردشهر جنایت ،پایتخت قدرت ،پایتخت ستم و جلادی شده است ،آرام و پیروز،سراپا افتخار بر سر قدرت و قساوت بر سر بردگان مزدور و جلادان و بردگان استعمار و استبداد فریاد میزند :

«سپاس خداوند راه این هم کرامت و عزت به خاندان ما عطا کرد :افتخار نبوت ، افتخارامامت ؛ افتخار شهادت.....»

زینب رسالت رساندن پیام شهیدان زنده اما خاموش را به دوش گرفته است زیرا پس از شهیدان او به جا مانده است و اوست که باید زبان کسانی باشد که به تیغ جلادان،زبانشان برده است

اگر یک خون پیام نداشته باشد د رتاریخ گنگ میماند و اگر یک خون پیام خویش را به همه نسل ها نگذارد ،جلاد،شهید را درحصار یک عصر و یک زمان مبحوس کرده است .اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ باز نگوید کربلا در تاریخ می ماند و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم میشوند و کسانی که با خونشان با همه نسل ها سخن میگویند سخنشان راکسی نمیشنود؛این است که رسالت زینب سنگین است ؛رسالت زینت پیامی است به همه انسان ها به همه کسانیکه بر مرگ حسین می گریند ، و به همه کسانی که در آستانه حسین سر به خضوع و ایمان فرود آورده اند ، و به همه کسانی که پیام حسین راکه «زندگی هیچ نیست جز عقیده و جهاد» معترفند ،پیام زینب به آنهاست که :

« ای همه!ای هر که با این خاندان پیوند و پیمان داری و ای هر کسی که به پیام محمد مومنی ،خود بیندیش ،انتخاب کن!در هر عصری و در هر نسلی و در هر سرزمینی که آمده ای ،پیام شهیدان کربلا را بشنو ،بشنو که گفته اند :

کسانی میتوانند خوب زندگی کنند که می توانند خوب بمیرند .بگو ای همه کسانیکه به پیام توحید،به پیام قرآن و به راه علی و خاندان علی معتقید ، خاندان ما پیامشان به شما ،ای همه کسانی که پس از ما می آیید، این است که این خاندانی است که هم هنر خوب زیستن را را به بشریت آموخته است و هم هنر خوب مردن را، زیرا هرکس آن چنان می میردکه زندگی میکند و پیام اوست به همه بشریت که اگر دین دارید ،"دین"،و اگر ندارید "حریت"  مسولیتی بر روی شما نهاده است که به عنوان یک انسان دیندار یا انسان آزاده شاهد زمان خود و شهیدحق وباطلی که در عصر خود درگیر است باشید که شهیدان ما ناظرند آگاهند زنده اند و همیشه حاضر و نمونه عملند و الگوی اند  گواه حق و باطل و سرگذشت و سرنوشت انسان»

و شهید یعنی به همه این معانی

آنان که رفتن کاری حسینی کرده اند

 و آنان که مانده اند باید کاری زینبی کنند

 و گرنه یزیدی اند!!!!!

انواع کار

در حین مطالعه وبلاگ دوستان به مطلب خوبی در رابطه با استراتژی های خدمت رسانی مواجه شدم که مطالعه انرا برای شما دوستان خوبم خالی از لطف نمی بینم امید که موثر واقع شود : 

کار و کوشش با کدام استراتژی 1

برای هر اقدامی خصوصا اقدامات و حرکات بزرگ اجتماعی حداقل چهار استراتژی و غرض اصلی متصور است ، که با انتخاب هر یک نحوه تعاملات خود و طرفداران تعیین می گردد.

الف) استراتژی خدمت محض

ب) استراتژی خدمت و کسب قدرت

ج) استراتژی کسب قدرت (اعم از پول یا پست)

د) استراتژی لجاجت، دشمنی ، حسادت و غیره

الف) استراتژی خدمت محض : خاص اولیاء و انسانهای وارسته است که اجر و مزدی نیز از آن در نظر ندارند و خدمت و کمک به اداره امور انسانها را برای رضای خدا تقبل می نمایند و با این منظور و هدف متعالی هر روش و تاکتیکی برای تحقق هدف اخذ نمی نمایند . هم هدف مقدس است و هم روش و شیوه رسیدن به هدف اصولی و صحیح است.

 ب) استرانژی خدمت و قدرت : ترکیبی از خیر وصلاح و شر و فساد می باشد . هم جلوه های خوب و پسندیده در آن دیده می شود هم تجلیات غرور و فساد بسته به اینکه نهایتا کدام غالب گردد صحت و عدم صحت آن محک می خورد.

ج) استراتژی کسب قدرت: علاقه و میل به قدرت با مصایق مختلف آن اعم از پول و پست و غیره عامل تحرکات و فعالیت است هرچند زیبائیها و توفیقات ظاهری در آن مشاهده می گردد ، اما نفس و ذات آن شر است و به ضرر همگان منتهی می گردد.

د) استراتژی لجاجت ، دشمنی ، حسادت و سایر : در این نوع و یا انواع از استراتژیها نه رهبر و نه هواداران در دراز مدت راه به جائی نمی برند و فقط ممکن است موفقیت هائی در بعضی ار برهه ها حاصل نمایند .

نتیجه اینکه برای هر اقدام و یا طرف داری از هر حرکتی باید تشخیص داد که خود چه منظوری داریم و فرد یا گروهی که می خواهیم از آن هواداری کنیم چه نیتی دارد . تا دچار خسران و زیان نگردیم .

خالص نمودن نیت خود ، تعمق و مطالعه روی فرد یا گروه و توجه به رفتارها امکان شناخت را تا حد زیادی فراهم می نماید .

پدر موجودی اسمانی

جهان امروز را مملو از انسانهایی می بینیم که با دیدگاه های مختلف و باسبکهای متفاوت در گذران عمر خویشند برخی را در تلاش تا نامی نیک از خود بجا گذاشته و در بستر خاک ارام گیرند و در انتظار برای وعده های الهی وبرخی نه امده اند تا همه وجودشان را از ابتدا تا انتهای عمر خویش به هجویات و مادیگرایی و ....مصرف کرده و بقولی در حال و هوای مادیت و خوشگذرانیهای معمول بین اهل و تبار خود باشند واگرچه ایران از جمله کشورهایی است که به دینداری و اعتقادات پایبند و هرزگی و خسران عمر اندک است لیکن فاصله گرفتن از تعهدات و اموزه های دینی در واقعیت کلمه بستر را برای انجام هرگناه فراهم کرده و از مسیر اصلی خارج میکند وهر چه این مسیر پر فراز و نشیب گردد زوال و نابودی نسل بشریت پر شتابان و بر سرعت ان افزوده خواهد شد و دیگر نمی توان از واژه پر محتوای انسانی نیز نامی برد و شاید جامعه انسانی تفاوتی اندک با سایرجوامع موجودات و ...خواهد داشت واما در مبحث الگوهای رفتاری و اخلاقی در ابعاد و حوزه های مختلف امده اند انسانهایی که سعی کرده اند فصاحت و بلاغت را در اعمال خود بکار برده و از اینطریق علاوه بر نجات خود از لجام گسیختگیهای جامعه منشا خیر وبرکت برای سایر همنوعان خود گردند و با زحمت و مرارت اینکار را عملی و نامی از خود به یادگار گذاشته اند لیکن نام امام اول شیعیان جهان را نه تنها مسلمانان بلکه تمامی افرادی که در مکاتب و مذاهب مختلف نامی از ایشان شنیده اند به نیکی یاد کرده اند از جرجی زیدان تا جبران خلیل جبران و............انسانی که تنها فرد زاده شده در کعبه بود قداست و حرمتش را نه کوفیان و .........بلکه پیامبر با انتخاب ایشان بعنوان همسر دخت خویش محکم مهر تائید زدند وبا انتخابش بعنوان ولی امر مسلمین پدری یتیمان و سرپرستی بیوه زنان را در وجود بی همتایش مستتر کردند و بدینسان سبک و شیوه الگوسازی در همه ابعاد وجودیش را بمنصه بروز و ظهور رساند تا نه تنها یاور پیامبر اسلام در جنگها و مراسمات مختلف باشد بلکه با اهداء شبانه اذوقه و غذا بطور پنهانی در درب منازل بینوایان شجاعت و حریت و جوانمردی مولا را بر تارک جهان هستی برای همه نسلها و همه عصرها به ودیعه و ظهور رسانیده و از این طریقت ناب پیروانش اموزش دیده و عدالت به معنای واقعی کلمه ونه در شعار به اجرا دراید و ایشان ثابت کرد که جهاد با نفس جهادی اکبر است که در لوای این حرکت عظیم خداوند را خوشنودی و رضایت را مسبب خواهد شد وامشب لیلی است که فردایش سالروز تولد الگوی تمام عیاری از جوانمردی و شجاعت و حریت و فداکاری است اسطوره ای از مردانگی و وقار و بهمین دلیل نام ان را بنام روز پدر نامیدند تا همه انهایی که بنوعی از مهر پدر محرومند نیز وجود مبارک را بعنوان سرپرست خویش تلقی کرده و برگرد وجود نام مبارکش این روز خجسته را جشن بگیرند و از برکت دعایتان امروز فرصتی دست داد در جشن پدران اسمانی این دیار در گلزار مبارک شهدا شرکت کنم حضور فرزندان شهدا که امده بودند تا مهر پدر را در کنار مقبر های گل گونه حس کرده و درجوارمردان اسمانی خویش هدیه های انتخاب شده را به پدران خود که در کارزار دفاع از شرافت و مردانگی هدیه کرده بودند تقدیم کنند باشد تا از این احساس نزدیکی و قرابت با شهدا معنویتی دوچندان را نصیب کرده تا در لوای این احساس با معنویتی دو چندان به سمت پیشرفت و حاکمیت عدالت البته به دور از هرگونه تزویر و ریا طی طریق کنیم اری اسمانی ترین مردان خاکی رفتند تا من و توماشویم ودر پناه این وحدت برتمامی نفاق افکنان و دورویان و مزوران چیره شویم. 

وظیفه خود میدانم که بعنوان فردی از افراد ایران عزیز سالروز ولادت الگوی حریت و شجاعت و عدالت و روز پدر را به همه پدران این مرزو بوم تبریک وتهنیت عرض کرده و به همه افرادی که سایه پدر را بر سر خود دارند توصیه کنم که قدر این موقعیت بزرگ را دانسته و بر ان منزلت و ارزشی عظیم بگذراند . 

 

واما .................

مدتی بود که موفق نشدم به یا ران دنیای مجازی و دوستان از جان بهتر و عالمان در انتظار و شیفتگان راه عدالت و انسانیت و حریت و جوانمردی و ازادگی و ............دریک کلام مسلمانان واقعی این کوی وبرزن سر بزنم واگرچه عذر خواهی کردم و وقت کم را بیان کردم و گرفتاریهای روزمره لیکن گاه میشود که انسان این موجود عجیب و پیچیده علیرغم همه علاقمندیهای به یک راه و طریقت و ابزار و الات و .............انچنان از خود بیخود و مسحور و حیران گشته و ناتوان از انجام امور که خود نیز ان را باور نکرده و از خود سوال کرده که ایا من همان انسانی هستم که اراده و پشتکاری پولادین واهنین داشته و خستگی برایم معنی و مفهوم نداشت ؟ 

و بنابراین عادت که بسیار نامیمون و نامبارک است  عاملی بسیار مخرب در فطرت و ظاهر انسان خواهد شد و انسان را از رشد و تعالی دور و خمو دگی ورخوت را براین موجود مستولی میکند و اگرچه شاید لحظه ای راحت و ارام باشی لیک در همه عمر بشدت دغدغه ای را بر روح و روان حاکم میکند و .................... 

بگذریم که در همین ارتباط نیز سخن بسیار است و فرصت اندک و براین اساس ماجراهایی را در طول عمر خویش باید نظاره گر باشیم و افسوس بخوریم که شاید بجرات بتوان گفت اگر نبود حکمت خداشناسی و ایمان راسخ هر کدام از این وقایع و دیدنیها خسرانی را برانسان بالغ و عاقل وارد میکرد که یا جهان را بدرود میگفتی و یا از شدت ناراحتی روح و روان را صیقل داده و اواره بیابان و کوه و برزن میشدی و....... 

 دراین مقوله بسیار اندیشیدم تا برای این مطلب عنوانی یابم که انصافا فکر و ذهن یاریم ندادو بی مقدمه با عنوانی و اما ..............اغاز کردم چرا که درد و مصیبت انچنان شدت داشت که ترجیحا در اینجا اوردم تا انرا تقسیم کرده و از وجود دوستان نیز برای تحمل ان بهره جویم اگرچه میدانم که کارم بسیار اشتباه و موجبات ناراحتی تعدادی از با انصافان را فراهم خواهم اورد و... 

نمیدانم چرا از بودن با اقشاری اسیب پذیر رضایت وجدان پیدا میکنم و نه تنها از بودن با اینها بلکه از شنیدن موسیقی های سنتی که درد ها را بیشتر کرده و دل گیرترند نیز بهره میبرم شاید میخواهم وعده الهی را که هر انچه در دنیا بیشتر عذاب بکشی دنیای واقعی را لذتی بیشتر خواهی برد میخواهم استفاده کنم و از این باب که بعد از مدتها که فرصت سفر یافتم به دیار و ولایت خدمت قبل رهسپار شدم  و در روستایی با دوستانی قدیمی از انجمله سراغ زنان و شوهرانی سالخورده که از محنت و غم بی کسی در کنجی خلوت گزیده و از همه نعمتها و زرق و برقهای دنیوی بهره ای نداشته و در فقری عظیم بسر میکردند نه یک زوج و نه دو زوج بلکه زوجهایی و زنانی بیوه و سالخورده که نای و توان زندگی در حداقل شرائط از انان سلب و شاید بجرات بتوان گفت بدلیل نداری و فقر هر از گاهی از خداوند خواستار اتمام عمر خویش  و رجعت به دنیایی را که از مدتهای دور باستناد اموزه های دینی انتظارش را داشتند میکشیدند اری شاید باورتان نیاید و یا اینکه برخی که وادی سیاست و ...را انتخاب کرده و دنیای خویش را با رنگهای سیاسی جلوه داده  این نوشته را نیز سبکی از سیاست و انتقاد و ...فرض کرده و بر بنده خرده گرفته باز هم کول بار فحاشیها را برایم کامنت گذاشته و ....ولی نه خدا را به شهادت میگیرم که درد این دیدارها را نه من بلکه شاید قصی القلوبهایی که در کنار کاخهایشان موجبات بوجود اوردن این گونه کوخها را فراهم کرده اند نیز تحمل و نای هموار کردن را نخواهند داشت اری در طول چند سال اخیر نهادهایی کمکهایی شایان کردند و بیشمار افرادی که از مستمریهای خوب استفاده کردند ولی هستند افرادی که در اوج ناتوانی بشدت از اینگونه نهادها رانده ودر اوج فلاکت و بیچارگی زندگی میکنند که نمیدانم از کدامین بگویم لیکن اگر دوستی خواست ادرس میدهم ادرسی که با ورود به کوخش تا انتهای استخوانهایت به درد اید و از شدت درد تا مدتها خواب به چشمانت راهی نشود هم او که برای یک عمل جراحی ضروری که به عمرش بستگی داشت چهارصد هزارتومان را به قرض گرفته و حال از پرداخت ان عاجز است و برای ادای دین خود ماهیانه بیست هزارتومان را نداشته و از شدت نداری خواب بر چشمانش حرام شده و یا زوجی سالخورده که از ترس رفتن زیر اوار بام گلین خود با هر باد ناملایمی قلبشان به طپش می افتد و یا ان نابینایی که برای استخوان درد پاهایش پول دکتر و درمان را نداشته و درد را تحمل میکند ویا .........

وکجایند انانی که دم از ..................میزنندو ...................

واما .........................