وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد
وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

تناسب اندام

امروزه با توجه به ماشینی شدن امور و در پی ان کاهش شدید تحرک در انسانها و بعلاوه ترویج تغذیه با خوراکهای دارای کالری زیاد و از جمله فست فود ها علیرغم اینکه تهعداد بیشمار در فقر و تنگدستی و عذاب فاقد تغذیه ای مناسب هستند لیکن افرادی نیز بدلیل وفور نعمت و عدم کنترل در تناول غذا دچار افزایش وزنی شدید شده اند که عملا بستر مناسبی را برای بروز انواع و اقسام عوارض از جمله بیماریههایی همچون افزایش چربی و قند در خون شده اند بنابراین برای برون رفت از وضعیت فعلی باید هرچه سریعتر درمان پیشه کرده و خود را از وضعیت فعلی نجات دهند اگرچه برخی دیگر نیز صرفا برای داشتن بدنی متناسب با قد و هیکل خود و بقولی فرم دادن به اندام در پی این موضوع میباشند لذا امروز ضمن مطالعه در این دنیای گسترده مجازی مطلبی توجه حقیر را جلب کرد که ترجیح دادم در این پست اورده شاید بتواند کمک موثری را به برخی از خوانندگان بکند امید که مورد قبول واقع گردد: 

بحث سلامت و تناسب اندام همیشه مورد توجه بوده و هست. شاید این نکات تکراری باشند اما گاهی باید بعضی نکات هر چند وقت یک بار به ما یادآوری شوند.

 تمام بحث کنترل وزن، ایجاد تغییرات کوچکی است که بتوان برای همیشه با آنها زندگی کرد .

به محض این که این تعدیلات کوچک را در روش زندگی خود پیاده کنید، خواهید دید که چگونه می توانند مقادیر بزرگی از کالری را ذخیره کرده و باعث کاهش وزن شوید . در اینجا 10 عادتی را که می توانند رویای شما را در رسیدن به کاهش وزن را به واقعیت تبدیل کنند آورده ایم:

1. عادات غذایی خود را ارزیابی کنید. آیا شب ها دیرهنگام غذا می خورید، درهنگام آشپزی به غذا ناخنک می زنید، باقیمانده غذای کودکتان را شما تمام می کنید؟ نگاهی به اطراف بیاندازید، تشخیص رفتارهایی که می توانید تغییرشان دهید آسان خواهد بود ، تغییراتی که می توانند کالری بزرگی را ذخیره کنند .

2. اگر در رسیدن به برنامه شکست می خورید، برنامه ای برای زمان شکست بریزید. شما به یک استراتژی برای وعده ها و میان وعده های غذایی خود نیاز دارید . میان وعده های سالمی را برای زمان هایی از روز که می دانید گرسنه می شوید و ممکن است از برنامه غذایی خود منحرف شوید، در نظر بگیرید. خیلی از ما خستگی روزانه محل کار را در عصر با خوردن بی مورد جبران می نماییم. اگر هم یک روز به هر دلیلی از رژیم غذایی خود عدول نمودید و یا در مهمانی و یا یک سفر با خوردن بیش از حد افزایش وزن پیدا کردید برنامه ای برای بازگشت به تغذیه سالم برای خود طراحی نمایید.

3. همیشه با شکم پر به خرید بروید. رفتن به فروشگاه مواد غذایی در زمانی که گرسنه هستید ، نسخه ای برای یک فاجعه است . از روی یک لیست آماده خرید کنید در این صورت خریدهای آنی در کمترین حد قرار خواهند گرفت . درست غذا خوردن با موجود بودن مواد غذایی سالم در یخچال و آشپزخانه  شروع می شود .

4. وعده های غذایی منظم داشته باشید. بهترین زمان ها را برای وعده های غذایی خود که سازگارترین حالت با زندگی شما است، مشخص کرده وآنها را حفظ کنید . وعده های غذایی منظم کمک به پیشگیری از ناخنک زدن می کنند .

5. غذای خود را پشت میز و از بشقاب بخورید. خوردن غذا از داخل بسته بندیشان و در حالت ایستاده قابل فراموشی است . شما می توانید با نشستن، به بیش از حد خوردن خاتمه دهید و هوشیارانه از غذای خود لذت ببرید .

6. غذا را در ظروف مربوط به هر فرد سرو کرده و مابقی را به ظرف روی اجاق برگردانید. ظروف غذای مملو از غذای روی میز درخواست خورده شدن دارند و قدرت اراده باورنکردنی لازم است که بتوان برای چند ثانیه به داخل آنها شیرجه نرفت. پس قبل از شروع به غذا به ویژه در مهمانیها نوع غذا و میزان آن را برای خود در نظر بگیرید.

Apple Zip Royalty Free Stock Images

7. آهسته غذا بخورید، هر لقمه را خوب بجوید و از طعم غذا لذت ببرید. به یاد داشته باشید که حدود 15- 20 دقیقه زمان می برد تا مغز شما سیگنال سیر شدن شما را به شکم شما صادر کند . سعی کنید از قاشقهای کوچکتر و یا چنگال استفاده نمایید و به چنگال خود دربین لقمه ها استراحت بدهید. از خوردن نوشیدنی و آب در بین غذا خوردن بپرهیزید چرا که باعث می شود حجم بالاتری مواد غذایی در یک وعده دریافت نمایید.

8. غذا خوردن جلو تلویزیون و هنگام تماشای فیلم را فراموش نمایید. بدن شما هر ماده غذایی را که دریافت می نماید به عنوان کالری دریافتی محاسبه می نماید. خیلی از ما در هنگام تماشای تلویزیون به هنگام مهمانی ها توجهی به آن که چه حجم ماده غذایی را بدون توجه می خوریم نداریم.

9. اگر شما در بین روز از تنقلات استفاده می کنید، انتخاب درستی داشته باشید. خیلی از افراد چاق شاید در وعده های غذایی اصلی خود آن چنان زیاده روی ننمایند ولی در هنگام خوردن تنقلات توجهی به میزان دریافتی خود ندارند. بیشترتنقلات  موجود در بازار شامل قندهای ساده و نیز چربی های مضر هستند. از میوه جات، و یا میوه های خشک شده در میان وعده استفاده نمایید.

10. روز خود را با صبحانه شروع کنید. صبحانه مهم ترین وعده غذایی روز است . بعد از یک استراحت طولانی شبانه بدن شما به سوخت نیاز دارد تا متابولیسم شما را به راه انداخته و انرژی مابقی روز را به شما بدهد . خیلی از افراد چاق تصور می نمایند که با نخوردن صبحانه می توانند در دریافت کالری خود صرفه جویی نمایند. ولی واقعیت آنست که این افراد حجم بیشتر کالری را در ساعات عصر دریافت می نمایند. علاوه بر آن در سوخت و ساز طبیعی  بدن اختلال ایجاد کرده که نتیجه ای جز چاقی بیشتر نخواهد داشت

 

برنامه صبح ونشاط

خوب همه افرادی که بیننده برنامه های سیما هستند میدونند که مدتهاس در صبحهای جمعه برناه ای تحت عنوان صبح و نشاط با اجرای اقای کاویانی از مجریان ورزشی سیما روی انتن شبکه سوم میره و اجرای برنامه بدین شکله که هر هفته در شهری از کشور با اهداء جوائزی از جمله اتومبیل که معمولا پراید هست باضافه جوائز دیگه ای مردم را برای اعتلا و توسعه ورزش به اجرای برنامه پیاده روی دعوت میکنند تا انگیزه لازم برای ورزش کردن انهم خانوادگی را فراهم کنند که البته بسیار خوب و در حد خودش قابل تقدیره لیکن بنظرم میرسه با توجه به شیوع بیماری خطرناک انفلوانزای خوکی یا همان نوع ا  ان فعلا لازم و واجب هست که برنامه ها را برای مدتی لغو کنند چرا که مردم در پایان برنامه در کنار هم قرار میگیرند و اصولا با تنفسی که انجام میدهند در صورت انتقال ویروس این نوع بیماری قطعا خطر شیوع بیشتر و دامنه گستر شان نیز افزوده میشه چرا که معمولا در اینکونه موارد  برای حفظ سلامتی مردم در هر کشور سعی میشه کردهمایی ها کمتر تا موج فراگیر این بیماری نتونه افراد بیشتری را دچار کند.

ازدواج سنت حسنه

امروز اولین روز از ماه ذی الحجه و اغاز ماه ÷ر خیر و برکتی است که اعیاد بزرگی از جمله عید سعید قربان و غدیر خم در این ماه مبارک میباشد و بعلاوه امروز سالروز وصلت دو گل از گلستان امامت و ولایت حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه بنت پیامبر عظیم الشان اسلام است ضمن تبریک این ایام خجسته خدمت همه عزیزان خواننده و کلیه کسانی که امروز را برای ازدواج انتخاب کرده اند توجه شما را به روایتی از اقای دکتر حداد عادل از ازدواجی اشنا جلب کرده و امید که تمامی افرادی که در چامعه اسلامی به اطاعت و بندگی خدا مشغولند در این موارد دست از اسراف برداشته و مسیر زندگی مشترک را برای دختران و پسران این دیار مهیا سازند:  

آقای حدادعادل تعریف می کردند؛ «سال 77، خانمی به خانه ما زنگ زده بود و گفته بود که می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند اگر امکان دارد ما بیاییم دخترخانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند.

بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند؛ من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود؛ «ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم.» آن زمان خانم من مدیر دبیرستان هدایت بود.

بعد از صحبت با من قرار بر این شد که آنها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اینکه اگر آنها نپسندیدند، لطمه یی به دختر ما نخورد. طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند. چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند؛ «خانم استخاره کرده اند، جوابش خوب نبوده است.»

یک سال از این قضیه گذشت. مجدداً خانواده آقا تماس گرفتند و گفتند ما می خواهیم برای خواستگاری بیاییم. خانم بنده پرسیده بودند چطور تصمیم تان عوض شده؟ آقا گفته بودند؛ «خانم ما به استخاره خیلی اعتقاد دارد و دفعه اول چون خوب نیامده بود، منصرف شدند.» و خانم آقا هم گفته بودند؛ «چون دخترتان دختر محجبه، فرهیخته و خوبی است، دوباره استخاره کردم که خوب آمد و اگر اجازه بدهید، بیاییم.»

آن زمان دخترمان دیپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود. پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم، ایشان موافق بودند.

بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند؛ «آقای دکتر، داریم خویش و قوم می شویم.» گفتم؛ «چطور؟» گفتند؛ «خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت وگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟» گفتم؛ «آقا، اختیار ما دست شماست.»

آقا فرمودند؛ «نه، شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم تان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسوولان در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه یی اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتاً خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو بداند.»

من هم به دخترم گفتم و ایشان هم قبول کرد. آقا در زمان قبل از رئیس جمهوری شان، در جنوب تهران خانه یی داشتند که آن را اجاره داده اند و خرج زندگی شان را از آن درمی آورند؛ ایشان حقوق رهبری نمی گیرند و از وجوهات هم استفاده نمی کنند.

هنگام صحبت در مورد مراسم عقد و مهریه و ... آقا فرمودند؛«در مورد مهریه، اختیار با دختر شماست. ولی من برای مردم خطبه عقد می خوانم، سنت من این بوده که بیشتر از 14 سکه عقد نخوانم و تا حالا هم نخوانده ام، اگر بخواهید، می توانید بیشتر از 14 سکه مهریه معین کنید، ولی شخص دیگری خطبه عقد را بخواند. از نظر من اشکالی ندارد. چون تا حالا بیش از 14 سکه برای مردم عقد نخوانده ام، برای عروسم هم نمی خوانم.»

من گفتم؛ «آقا، این طور که نمی شود. من با مادرش صحبت می کنم، فکر نمی کنم مخالفتی داشته باشد.» در مورد مراسم عقد هم گفتند؛ «می توانید در تالار بگیرید، ولی من نمی توانم شرکت کنم.» گفتم؛« آقا هر طور شما صلاح بدانید.»

فرمودند؛ «می خواهید این دو تا اتاق اندرونی و یک اتاق بیرونی را با هم حساب کنید. هر چند نفر جا می شوند، نصف می کنیم؛ نصف از خانواده ما و نصف از خانواده شما را دعوت می کنیم.» ما حساب کردیم و دیدیم بیشتر از 150 ، 200 نفر جا نمی شوند. ما حتی اقوام درجه اول مان را هم نمی توانستیم دعوت کنیم، اما قبول کردیم.

آقا غیر از فامیل، آقای خاتمی، آقای هاشمی و آقای ناطق و روسای سه قوه و دکتر حبیبی را دعوت فرمودند. یک نوع غذا هم درست کردیم. قبل از اینها صحبت خرید بازار شد. پسر آقا گفت؛ «من نه انگشتر می خواهم و نه ساعت و نه چیز دیگری.» آقا گفتند؛ «خوب نیست.» من هم گفتم؛ «حداقل یک حلقه بگیرند.» اما آقا فرمودند؛ «من یک انگشتر عقیق دارم که یکی برای من هدیه آورده، اگر دخترتان قبول می کند، من آن را به ایشان هدیه می دهم و ایشان هم به عنوان حلقه، به مجتبی هدیه دهد.» قبول کردیم و انگشتر را گرفتیم و بعد به آقا مجتبی دادیم. کمی بزرگ بود. به یک انگشترسازی بردیم تا کوچکش کند و خرجش 600 تومان شد. خلاصه خرج حلقه داماد 600 تومان شد.

به آقا گفتیم در همه این مسائل احتیاط کردیم، دیگر لباس عروس را به ما بسپارید و آقا هم فرمودند؛ «آن را طبق متعارف حساب کنید.» در همان ایام، ما خودمان برای پسرمان عروسی می گرفتیم و یک لباس عروس برای عروس مان سفارش داده بودیم بدوزند.

خلاصه قبل از اینکه عروس مان استفاده کند، همان شب دخترمان استفاده کرد. بعد آقا گفتند؛ «من یک فرش ماشینی می دهم، شما هم یک فرش بدهید.» و به این ترتیب مراسم برگزار شد. برای عروسی هم دو پیکان از اقوام ما و دو پیکان هم از اقوام آقا آمده بودند. مراسم در خانه ما تا ساعت یک طول کشید. خانواده آقا آمده بودند که عروس را ببرند، البته آقا ظاهراً کاری داشتند و نیامده بودند. اما وقتی عروس را به خانه آوردیم، دیدیم آقا هنوز بیدار نشسته اند و منتظرند عروس را بیاورند. فرمودند؛ «من اخلاقاً وظیفه خود می دانم برای اولین بار که عروس مان قدم به خانه ما می گذارد، من هم بدرقه اش کنم و به اصطلاح خوشامد بگویم.»

ما خیلی تعجب کرده بودیم و فکر نمی کردیم آقا تا آن ساعت شب بیدار باشند، حتی آقا آن شب هم غذا نخورده بودند. چون خانواده آقا سرشان شلوغ بود، به آقا غذا نداده بودند. آقا گفتند؛ «دکتر، امشب شام هم نداشتیم، من به یکی از پاسدارها گفتم شما چیزی خوردنی دارید؟ آنها گفتند که غیر از کمی نان چیز دیگری نداریم. گفتم؛ همان را بیاورید، می خوریم.»

بعد هم که عروس وارد شد، آقا چند دقیقه یی برایشان در مورد تفاهم در زندگی و شرایط و اهمیت زندگی زناشویی صحبت کردند و تا پای در خانه، عروس را بدرقه کردند و خوشامد گفتند. رعایت آداب حتی تا چنین جایگاهی چقدر ارزش دارد. اینها از برکت انقلاب اسلامی و خون شهداست. ایشان دستور دادند حتی از ریزترین وسایل دفتر استفاده نشود، چون مال بیت المال است. حتی اگر مشکل وسیله نقلیه هم پیش آمد، اجازه ندارند از وسایل دفتر استفاده کنند.

خستگی مفرط

قبل از اینکه وارد مبحث اصلی امروز که در خصوص خستگی در امورات روزانه است بشوم لازم میدانم به فردی که با کامنتهای ناشناس امده و من کاملا با این انسان بظاهر مومن ولی در باطن منافق اشنا و با جملاتی در صدد بروز عقده های چند ساله خود در لفاف دلسوز و...میباشد تذکر میدهم تا قبل از هرگونه برخورد شدیدی که منجر به از دست دادن حیثت خودش گردد دست از این موش و گربه بازیهای خود برداشته و بیش از این شخصیت عمروعاص گونه خود را رو نکند در هر حال همه مردمی که عمری را با اینجانب سر کار داشته حقیر را شناخته و توی بدبخت منافق را نیز کاملا می شناسند بنابراین برای اخرین مرتبه هشدار میدهم که ................ 

و اما در مبحث امروز که در خصوص خستگی ناشی از امورات روزانه است مطالبی را در مقاله ای که بدین باب در حال مطالعه بودم بنظرم مفید به فایده افتاد که با توجه به علمی بودن ان و اینکه میتواند اینگونه اطلاعات کمک وافری را به سلامت و بهداشت افراد بنماید و در جهت توسعه کشور میتواند اثر گذارباشد در ذیل می اورم امید که مورد قبول واقع گردد: 

اگر شما از آندسته افرادی هستید که توانایی انجام خیلی از کارهایتان را در طول روز ندارید و بلافاصله از انجام آنها خسته می شوید، به شما توصیه می کنیم تا انتهای این مطلب با ما همراه شوید، زیرا در مطلب زیر به شرح علت های این نوع خستگی می پردازیم و مطمئنا شما می توانید از آن بهترین استفاده را ببرید:

خواب ناکافی

یکی از شایع ترین دلایل خستگی، کم خوابی است.

راه حل: هر شب 7 الی8 ساعت بخوابید.

قطع تنفس در خواب

بعضی افراد با اینکه شبانه 8 ساعت یا بیشتر هم می خوابند، باز هم در طول روز خسته اند. Apnea Sleep در واقع قطع موقتی تنفس در خواب است که مدت چندین ثانیه طول می کشد. هر بار که شما دچار این حالت می شوید برای لحظاتی از خواب بیدار می شوید و ممکن است خود شما هم از این بیدار شدن های کوتاه اطلاعی نداشته باشید.

راه حل: در صورت اضافه وزن، وزن خود را کم کنید و سیگار را ترک کنید.

غذای ناکافی

تغذیه ناکافی و همچنین خوردن غذاهای اشتباه، یکی دیگر از دلایل خستگی است که می تواند چنین مشکلی ایجاد کند. اگر شما روز خود را با خوردن شیرینی جات شروع می کنید، گلوکز خون شما به سرعت افزایش می یابد و به همان سرعت نیز پایین می آید در نتیجه شما پس از مدت کوتاهی احساس کسالت و خستگی می کنید.

راه حل: همیشه یک صبحانه کامل بخورید. سعی کنید صبحانه شما شامل پروتئین و کربوهیدرات های کمپلکس باشد مانند تخم مرغ و غلات.این ترکیب غذایی یک منیع انرژی است که به تدریج در اختیار سلول های بدن شما قرار می گیرد. 

کم خونی

کم خونی یکی از دلایل خستگی در خانم هاست و زمانی اتفاق می افتد که اکسیژن کافی توسط گلبول های قرمز در اختیار سلول های بدن قرار نمی گیرد. کم خونی با یک تست خون ساده قابل تشخیص است.

راه حل: درمان کم خونی بعلت ایجادکننده آن بستگی دارد. مثلا آنمی کمبود آهن با کمک مکمل غذایی آهن یا غذاهای دارای آهن مانند; گوشت، جگر، لوبیا و... درمان می شود.

کم کاری تیروئید

تیروئید یکی از غدد درون ریز بدن است که در گردن و جلوی حنجره واقع شده است.این غده متابولیسم و سوخت و ساز بدن را کنترل می کند. هنگامی که فعالیت این غده کم می شود شما دچار خستگی و کسالت می شوید.

راه حل: یک تست خون می تواند کم بودن هورمون های تیروئید شما را تایید کند. هورمون های سنتتیک که توسط پزشک شما تجویز می شوند به راحتی متابولیسم بدن شما را به حالت عادی بر می گردانند.

خوردن کافئین زیاد

همه ما می دانیم که خوردن کافئین باعث افزایش هوشیاری و تمرکز می شود.اما محققان به این نتیجه رسیده اند که خوردن مقادیر زیاد مواد غذایی حاوی کافئین ممکن است باعث ایجاد خستگی شود.

راه حل: از خوردن قهوه،چای،شکلات و داروهای حاوی کافئین به مقدار زیاد پرهیز کنید.

عفونت پنهان مجرای ادرار

معمولا عفونت مجرای ادرار با علائمی چون سوزش ادرار و احساس ادرار فراوان داشتن شناخته می شود.اما این عفونت بعضی وقت ها هیچ علامتی غیر از خستگی ندارد.

راه حل: یک تست ادرار می تواند وجود یا عدم وجود این عفونت را تایید کند.با پزشک خود مشورت کنید.این عفونت و خستگی ناشی از آن به راحتی در عرض یک هفته از بین می رود.

دیابت

در افراد دیابتی گلوکز در خون باقی می ماند و توسط سلول ها استفاده نمی شود و به انرژی تبدیل نمی شود.در نتیجه بدن به کمبود انرژی و خستگی دچار می شود.

راه حل: برای تایید ابتلا یا عدم ابتلا به دیابت به پزشک مراجعه کنید.این بیماری نیز قابل کنترل است.

بیماری های قلبی

بیماری های قلبی خصوصا در سنین بالا باعث ایجاد خستگی حتی در حین انجام کارهای ساده روزانه می شوند.

راه حل: مشورت با پزشک و استفاده مرتب از داروهای تجویز شده و تغییراتی در سبک زندگی،باعث تحت کنترل در آمدن بیماری های قلبی می شوند.

حساسیت های غذایی

بسیاری از پزشکان بر این عقیده اند که آلرژی به بعضی مواد غذایی می تواند باعث خواب آلودگی و خستگی شود. چنانچه پس از خوردن بعضی مواد غذایی خاص دچار کسالت می شوید، احتمال حساسیت به آن ماده غذایی را در نظر بگیرید.

راه حل: می توانید با پزشک خود مشورت کنید و یا اینکه از خوردن مواد غذایی که این حالت را در شما به وجود می آورند خودداری کنید.

مبارزه با فقر و گرسنگی

یکی از سازمانهای وابسته به سازمان ملل متحد که سعی در اجرای سیاستهایی در راستای ایجاد محیطی امن برای بشریت در مقابل سیل عظیم ناهنجاریهای ایجاد شده از سوی برخی از کشورهای در دنیا دارد سازمان خواربار و کشاورزی یا همان fao هست دیروز و امروز کشور ایتالیا شاهد برگزاری اجلاس کشورهای جهان در این رابطه بود و از کشور عزیزمان نیز علاوه بر وزیر حهاد کشاورزی همسر دکتر احمدی نژاد نیز با همراهان حضور داشتند انچه امروز در دنیا بعنوان معضل بسیار مهمی ÷یش روی امنیت جهانی قد علم کرده و وجدانهای بیدار را در ممالک مختلف زیر سوال میبرد فقر و گرسنگی بیش از یک ششم از جمعیت دنیا وکه بالغ بر یک میایارد و بیست میلیون نفر در اقصی نقاط کره خاکی است میباشد و اگر چه کشورهای ÷یشرفته در اکثر مواقع با هیچگونه مشکلی در خصوص این معضل بزرگ اجتماعی روبرو نشده اند لیکن خشکسالیهای اخیر و فقر حاکم بر برخی جوامع از جمله کشورهای جهان شوم و بویژه کشورهای افریقایی دغدغه های بسیار زیادی را در اذهان عمومی بوجود اورده که سرانجام این نوع از مردم در بلوک کمتر توسعه یافته و عقب افتاده به کجا ختم خواهد شد اگرچه ایران از جمله کشورهایی است که با محوری قرار دادن توسعه بخش کشاورزی سعی در رسیدن به خودکفایی در محصولات کشاورزی است و در این خصو ص در بعد از ÷یروزی انقلاب اسلامی موفق شده است میزان تولید در این بخش را از بیست و پنج میلیون تن به بالغ بر یکصد میلیون تن افزایش دهد لیکن رشد فزاینده جمعیت از یکسو و ÷ایین بودن میزان تزریق اعتبار و کاهش میزان بهره وری و عدم ترویج علم و فن اوری و محدویت منابع علی الخصوص منابع ابی در کشور واز همه مهمتر پایین بودن دانش فنی در افزایش راندمان در واحد هکتار و..... 

از جمله عواملی است که در صورت اتمام نفت و گاز بعنوان تنها محل تامین  کننده اعتبارات مورد نیاز کشور ما را با معضل بسیار مهمی در رشد و توسعه کشورمان روبرو خواهد کرد به اعقاد بنده اگر چه در حال حاضر با صدور نفت و گاز از کشور محصولات مورد نیاز برای مصرف خود را از بلوک بیکانه وارد کرده و توجهی را به افزایش سرمایه گذاری در بخش محوری کشاورزی نداشته و با سیاستهای غلط ازاد کردن واردات محصولات کشاورزی عملا تولیدات کشورها ی خارجی را تقویت و باعث تضعیف بنیه تولید کنندگان کشورمان در بخشهای مختلف کشاورزی میشویم لیکن باید این موضوع مهم را متوجه باشیم که قطعا در اینده منابعی بعنوان نفت و گاز نخواهد ماند که ما بتوانیم انها را به سایر ممالک فروخته و از قبل ان محصولات و خوراک مورد نیاز خود را وارد کنیم بنابراین بهتر ان است که از محل فروش نفت و گاز در صدد تقویت زیر ساختهای تولید در بخشهای مختلف از انجمله کشاورزی خود باشیم تا فردا را دیر نشود و ما در برابر بحرانی که اکنون جهان را فرا میگیرد گرفتار نشویم .   

در همین ارتباط توجه شما خوانندگان عزیز را به مطلبی که در یگکی از پایگاههای معروف امده جلب میکنم امید که مورد توجه قرار گیرد: 

نشست عالی امنیت غذایی، که به ابتکار سازمان خواربار و کشاورزی جهانی از شانزدهم تا هجدهم نوامبر در رم برگزار می‌شود، تلاشی است برای مقابله با غول گرسنگی که بیش از یک میلیارد نفر از جمعیت زمین را در چنگال خود دارد.امنیت غذاییدر تعریف مفهوم امنیت غذایی، که در قلب پیکار برای رویارویی با گرسنگی جای دارد، می‌توان بر چهار ملاک عمده تکیه کرد:موجود بودن مواد غذایی (از راه تولید داخلی، توان وارداتی و ظرفیت ذخیره این مواد)؛توان دستیابی مردم به مواد غذایی، به این معنا که از قدرت خرید لازم برخوردار باشند و بتوانند با استفاده از ساختار‌های زیر بنایی، به ویژه راه‌ها و امکانات جابه‌جایی، به این مواد دسترسی داشته باشند؛شرایط سیاسی و نیز طبیعی، برای دستیابی به مواد غذایی فراهم باشد؛مواد غذایی در شرایط مساعد بهداشتی در اختیار نیازمندان قرار گیرد. هدف سازمان خواربار و کشاورزی جهانی از برگزاری نشست عالی رم درباره امنیت غذایی، بسیج افکار عمومی‌ برای مقابله با آفت گرسنگی است که، بر اساس ارزیابی همان نهاد، شمار گرفتاران آن در سال جاری میلادی مرز یک میلیارد نفر را پشت سر می‌گذارد. بیش از سی کشور جهان، در حال حاضر، با بحران غذایی دست به گریبان‌اند.از دیدگاه سازمان خواربار و کشاورزی جهانی، که یکی از مهم ترین نهاد‌های تخصصی ملل متحد به شمار می‌رود، کمبود سرمایه گذاری در عرصه کشاورزی طی بیست سال گذشته عامل عمده نا امنی موجود در عرصه غذایی است. راه حل اصلی، به گفته همان سازمان، بسیج سرمایه‌های دولتی و خصوصی در خدمت پیشبرد تولید کشاورزی، ایجاد زیر بنا‌های کافی در روستا‌ها و بالا بردن قابلیت تولید روستاییان به ویژه در کشور‌های بسیار فقیر جهان است.از سوی دیگر، به گفته سازمان خواربار و کشاورزی جهانی، نظام حکم‌رانی امنیت غذایی در سطوح ملی و بین‌المللی باید از انسجام و کار آمدی بیشتری برخوردار باشد. همچنین قدرت‌های پیشرفته به ویژه آمریکا و اروپا باید از اعطای کمک و یارانه به کشاورزان خود دست بردارند تا کشور‌های در حال توسعه بتوانند در یک بازار جهانی سالم کشاورزی خود را توسعه داده و در شرایطی عادلانه، با کشاورزان مناطق ثروتمند رقابت کنند. دلایلی که سازمان خواربار و کشاورزی جهانی در مورد ابعاد عظیم پدیده گرسنگی بر می‌شمارد، و راه‌حل‌هایی که برای مقابله با این آفت پیشنهاد می‌کند، البته قابل توجه‌اند. با این همه این سازمان، همچون بسیاری دیگر از نهاد‌های بین المللی عضو خانواده ملل متحد، یک سلسله مسایل بنیادی را به دلایل دیپلماتیک به سکوت برگزار می‌کند تا حساسیت شماری از کشور‌ها بر انگیخته نشود.محافظه‌کاریدر واقع سازمان خوار بار و کشاورزی جهانی، به سبک و سیاق نهاد‌های ملل متحد، از خود محافظه کاری نشان می‌دهد و برخی مسایل را «تابو» تلقی می‌کند، از جمله نقش عوامل سیاسی در بقا و توسعه گرسنگی و نیز تاثیر مخرب انفجار جمعیت به ویژه در آفریقا. شماری زیادی از قحطی‌های بزرگ قرن بیستم، که میلیون‌ها قربانی بر جای گذاشتند، از تصمیم گیری‌های سیاسی منشا گرفتند، از قطحی بزرگ اوکراین در سال‌های ۱۹۳۰ میلادی گرفته تا قحطی‌های چین دوران مائوتسه تونگ در سال‌های «جهش بزرگ» و «انقلاب فرهنگی» و قحطی‌های مخوف اتیوپی در دهه‌های پایانی قرن بیستم میلادی. شماری زیادی از قحطی‌های بزرگ قرن بیستم، که میلیون‌ها قربانی بر جای گذاشتند، از تصمیم گیری‌های سیاسی منشا گرفتند، از قطحی بزرگ اوکراین در سال‌های ۱۹۳۰ میلادی گرفته تا قحطی‌های چین دوران مائوتسه تونگ در سال‌های «جهش بزرگ» و «انقلاب فرهنگی» و قحطی‌های مخوف اتیوپی در دهه‌های پایانی قرن بیستم میلادی.امروزه نیز فساد و عدم صلاحیت رهبران در شماری از کشور‌های فقیر جهان و مخالفت آنها با هرگونه اصلاحات عمیق اقتصادی، همراه با کشمکش‌های بومی‌و سیاسی در همان کشور‌ها، یکی از ریشه‌های اصلی گرسنگی در جهان است. زیمبابوه، که زمانی انبار غله آفریقا بود، به دلیل ابتکار‌های مرگبار باند موگابه رئیس جمهوری این کشور به دیار گرسنگان بدل شده است.این گونه مسایل معمولا در بررسی‌ها و نشست‌های سازمان خواربار و کشاورزی جهانی، مطرح نمی‌شوند و یا در طرح آنها نهایت احتیاط به کار برده می‌شود تا دیکتاتور‌های جهان سوم، عاملان اصلی گرسنگی در جهان، رنجیده خاطر نشوند.یکی دیگر از عواملی که از سوی سازمان خواربار و کشاورزی جهانی به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی‌گیرد، افزایش عنان گسیخته جمعیت در بعضی از فقیرترین مناطق جهان است که طبعا در دامن زدن به گرسنگی نقش اساسی دارد.البته رشد جمعیت در بسیاری از مناطق جهان کم و بیش مهار شده و این یک پیروزی بزرگ برای جامعه انسانی است. آمریکای لاتین، بخش بزرگی از آسیا و به ویژه چین، و نیز شماری از کشور‌های خاور میانه، قفقاز، آسیای میانه، از لحاظ رشد جمعیت، به تحولی که مناطق پیشرفته جهان در عرصه جمعیتی از سر گذراندند، نزدیک می‌شوند. در عوض شماری از فقیر ترین کشور‌های جهان، به ویژه در آفریقا، همچنان با انفجار جمعیت دست به گریبان‌اند.در آستانه گشایش نشست عالی امنیت غذایی در پایتخت ایتالیا، یک سازمان مستقل مستقر در واشینگتن به نام «دفتر مطالعات مرجع جمعیتی» در گزارشی نوشت که جمعیت قاره آفریقا در سال جاری میلادی مرز یک میلیارد نفر را پشت سر می‌گذارد و با آهنگ کنونی، در سال ۲۰۵۰ میلادی به دو میلیارد نفر خواهد رسید. این خبر در شماره یکشنبه ۱۵ نوامبر با عنوان درشت در صفحه نخست روزنامه فرانسوی «لوموند» انتشار یافت. فساد و عدم صلاحیت رهبران در شماری از کشور‌های فقیر جهان و مخالفت آنها با هرگونه اصلاحات عمیق اقتصادی، همراه با کشمکش‌های بومی‌ و سیاسی در همان کشور‌ها، یکی از ریشه‌های اصلی گرسنگی در جهان است. زیمبابوه، که زمانی انبار غله آفریقا بود، به دلیل ابتکار‌های مرگبار باند موگابه رئیس جمهوری این کشور به دیار گرسنگان بدل شده است.تحول جمعیتی قاره سیاه را، آنگونه که در گزارش سازمان مستقل آمریکایی ارزیابی شده، می‌توان چنین خلاصه کرد: در سال ۱۹۵۰ میلادی، از هر ده نفر جمعیت کره زمین، یک نفر در آفریقا می‌زیست. امروز از از هر شش نفر یک نفر آفریقایی است و در سال ۲۰۵۰ میلادی، که جمعیت آفریقا به دو میلیارد نفر خواهد رسید، از هر پنج نفر یک نفر به قاره سیاه تعلق خواهد داشت.البته بعضی از مناطق قاره آفریقا نیز از کاهش رشد جمعیت در امان نمانده‌اند، به ویژه در شمال آن و یا در کشور‌هایی چون کنیا و سنگال. ولی در مجموع رشد جمعیتی این قاره همچنان سریع است و متوسط زاد و ولد در آن به ۴ و ۶ دهم فرزند برای هر زن می‌رسد، حال آنکه میانگین زاد و ولد برای هر زن در سطح جهانی دو و نیم فرزند است. تنها در کشور آفریقایی نیجریه، شمار زاد و ولد در سال از کل زاد و ولد در بیست و هفت کشور عضو اتحادیه اروپا بیشتر است. سیر کردن این موج عظیم انسانی، حتی با سرمایه‌گذاری بیشتر در بخش کشاورزی، به دشواری امکان پذیر است. ساده اندیشی خواهد بود اگر ابعاد فاجعه آمیز گرسنگی در جهان را تنها به پدیده افزایش جمعیت در جهان نسبت دهیم. اما تاثیر این پدیده را، در کنار عوامل سیاسی، نباید نادیده گرفت.

 

واما.........

عصر حسب عادت روزانه که س از مطالعه اخبار سیاسی و اقتصادی سری هم به وبلاگهای نوشته شده توسط وبلاگ نویسان انهم بصورت تفننی میزدم تصادفا به پستی در یکی از وبلاگها برخوردم که برایم بسیار عجیب امد یادم می اید که امام (ره)در سخنانی دانشگاه را مرکز انسانسازی فرمودند و چه اسفناک است که امروزه بجای دانش اندوزی و تحقیق و مطالعه و کسب علم و استفاده از فرصتها برای اینده سازی و ایجاد تغییر و تحول به اینگونه مواردی برمیخوریم که بسیار شنیدنی و تاسف اور است خودتان را دعوت میکنم تا این مطلب را از نوشتار دانشجویی بخوانید و قضاوت کنیدو بنظرم میرسد که در جایی که دانشجویش بدینگونه رفتار میکند انسان عادی نیز باید همچون پست قبل دست به چنین اعمالی بزند: 

جینننننننگولانه

بعد از مدت ها کوروموزوم با خودش فکر کرد یه جینگولانه بنویسه و دل خودشو وبلاگشو شاد کنه! 

امروز یه روز گند دانشگاهی بود یعنی روزی که من از ساعت ۱۱ تا ۶ بعد از ظهر باید دانشگاه میبودم و کلی غصه دار بودم سر این موضوع.خلاصه صبح رفتم یه دوشی گرفتم و علیرغم میل شدیدم که میخواستم یه چرت کوچولوی بعد از حموم بزنم تشریف فرما شدم به دانشگاه. 

خلاصه ساعت ۱۲ شد و کلاس بعدی من هم ساعت ۳ بود؛تصمیم جدی گرفتم که نمونم و برم خونه از اون طرف با مامانم بریم خونه ی بچه ی فاملیمون تفلد!خلاصه اودم خونه و یه لوبیا پلوی چرب خوردم یه ذره وبگردی کردم که نوشی خانوم زنگ زد با کلی غر و غر که پاشو بیا دانشگاه مگه این استادرو نمیشناسی واسه حضور غیاب نمره گذاشته و اینا که اصلا من تعجب کردم که این حرفارو از دهنش بشنوم چون اون سردمدار کلاس پیچیوندن و ایناست خلاصه رفتم دانشگاه که حوصلش سر نره.

تو راه که داشتم میرفتم سوار یه پیکانی شدم که ۳ تا مرد ۶۰-۵۰ ساله عقب نشسته بودن راننده هم تو همین سن و سالا بود منم که جلو نشستم.بعد از همون اول که سوار شدم متوجه رفتار های غیر طبیعی این آقایون شدم.خب همه ی صندلی های ماشن پر بودن اما راننده دقیقه به دقیقه جلوی هر کسی که منتظر تاکسی بود ترمز میکرد بعد وقتی اون مسافره میگفت خوب شما که جا ندارین راننده با اون پیرمرد پشتیا با یه ریتم خاص که من تا حالا این ریتم خنده به گوشم نخورده بود شروع میکردن یه مدت طولانی میخندیدن.بعد راننده وسط خیابون دماوند به اون باریکی و شلوغی یه لایی هایی میکشید که من دیگه تقریبا اشهدمو خوندم؛هر چیم نگاه میکردم اثری از آثار کمربند و اینا نبود.وسطای راه جناب راننده یه لایی خیلی خفن کشیدن بعد یه آقای دیگه سرشو از مایشنش بیرون آورد گفت چته میخوای خودتو مارو به کشتن بدی؟لغت کشتن باعث شد که یکی از پیرمرد پشتیا بگه لا اله الی الله (با لحن تشییع جنازه بخونید)بقیه هم پشت سرش شروع کردن به همنوایی!خلاصه من متعجب از این دارالمجانین رسیدم دم دانشگاه از ماشی پیاده شدم و همزمان با من یه آقای دیگه میخواست سوار شه که راننده گفت خوب حالا این یکیو سوار کنیم و با همون ریتم شروع کردن چهار تایی به خندیدن. 

بعدش که رفتم انشگاه اتفاق خاصی دیگه نیفتاد تا سر کلاس جامعه ۲ که من و نوشی نشسته بودیم تنگ هم و کتابایی رو که میخوندیم و خوراکی هامون که شامل بستنی لیوانی سیه سفید سیب قرمز نارنگی و بسکویت ترد بود رو روی میز چیده بودیم و همزمان با استاد که داشت درس جامعه میداد ما اینور داشتیم درس آشپزی یاد میگرفتیم. 

اول سیب خورد کردیم روی بستنی هامون بعد سیبمون که تموم شد نارنگی له کردیم ته بستنیم که دیگه آب شده بود توش ترد خورد کردیم که من فقط عکس مرحله ی اولو گرفتم چون بقیش دیگه ظاهر قشنگی نداشتن اما خیلی خوشمزه شدن هر سه تاشون. 

این وسط استاده هم هی نگاه میکرد به ما و ما هم یک اپسیلون درصد به روی خودمون نمیاوردیم که داریم چی کار میکنیم تازه این وسط نوشی میگفت بیا عین این تازه عروس دامادا قاشق بذاریم تو دهن هم  یخورده بخندیم اما من که دلم نمیخواست اسباب فرح بچه های کلاسو فراهم بیارم گفتم نوچ نمیشه! 

خلاصه دیگه اولین روزی که تو ترم جدید به من خوش گذشت امروز بود! 

اینم عکسا: (اولی مرحله ی اول کاره دومی وقتیه که دیگه کلاس تموم شده بود و البته خوراکی های ما هم همینطور!)