وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد
وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

کمکهای اولیه

امروزه با توجه به ازدیاد جمعیت و ماشینی شدن زندگی و مشغله های کاری و تلاش فراوان مردم و افراد تشکیل دهنده چامعه تعدادحوادث و تلفات نیز بشدت افزایش یافته وبنابراین برای جلوگیری از هرگونه اتفاق ناخوشایند توجه به نحوه رسیدگی سریع بموارد اینچنینی از جمله بدیهیات زندگی است وبدین لحاظ بازهم شرمنده دوست خوبم اقای عرب نیای عزیزشدیم باهم این قسمت را مطالعه وامیدوارم که هیچ زمانی نیاز به اینگونه امور نباشد:  

کمک‌های اولیه آنقدر مهم هستند که شاید بهتر بود در مدارس جزء درس‌های اجباری قرار می‌گرفت! به طور حتم می‌توان گفت بیشتر افراد جامعه ما اطلاعات کامل و درستی در این مورد ندارند. در اینجا شما را با چند حادثه اورژانسی رایج، آشنا می‌کنیم.
ایران ویج؛ کمک‌های اولیه آنقدر مهم هستند که شاید بهتر بود در مدارس جزء درس‌های اجباری قرار می‌گرفت! به طور حتم می‌توان گفت بیشتر افراد جامعه ما اطلاعات کامل و درستی در این مورد ندارند. در اینجا شما را با چند حادثه اورژانسی رایج، آشنا می‌کنیم. البته یادتان نرود قبل از هر اقدامی ابتدا با اورژانس تماس بگیرید؛ مسئولان اورژانس بهترین راهنما برای شما هستند. به همین خاطر به سراغ دکتر محمد امین زارع، متخصص طب اورژانس، استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران رفته‌ایم تا در مورد اورژانس‌های پزشکی توضیحاتی به شما بدهد.
با اورژانس‌ها چه باید بکنیم؟
احتمالا جعبه کمک‌های اولیه را دیده‌اید و شاید اصلا یک جعبه کمک‌های اولیه هم در خانه‌تان داشته باشید، اما چقدر از آن استفاده می‌کنید؟ اصلا بلد هستید از این جعبه و محتویات آن استفاده کنید؟ می‌دانید هرکدام از محتویات این جعبه به چه کاری می‌آید؟ مصاحبه اصلی بخش سلامت خانواده، مصاحبه‌ای است با دکتر محمدامین زارع، متخصص طب اورژانس که به طور جامع و کامل در مورد وقایع و اتفاقاتی که ممکن است برای شما و اعضای خانواده‌‌تان پیش بیاید و احتیاج به رسیدگی اورژانس دارد توضیح داده است. در این مطلب شما می‌توانید متوجه شوید که بهترین اقدام در زمان رخ دادن برق‌گرفتگی، سانحه همراه با شکستگی، بریدگی و سوختگی در خانه چیست و چگونه می‌توانید به چنین مصدومی کمک کنید. به نظر من تمام اعضای خانواده باید این مطلب را بخوانند و نکته‌های آن را به خاطر بسپارند.

اما جدا از این مطلب سایر مطالب بخش سلامت خانواده را هم به شما توصیه می‌کنم. اولین خواندن در مورد سیر بیماری آنفلوآنزا در بدن انسان است. این وقایع‌نگاری روزبه‌روز به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید که چگونه به بیماری آنفلوآنزا مبتلا می‌شوید و چگونه آن را به دیگران انتقال می‌دهید و چگونه می‌توانید از ابتلا به آن دور بمانید و در صورت ابتلا، چگونه خود را درمان کنید؟ مطلب دیگری هم که به شما توصیه می‌کنم آن را مطالعه کنید، مطلبی است در مورد استفاده از داروهای تیروئیدی برای لاغری که بسیاری از افراد (به خصوص خانم‌ها) از آن استفاده می‌کنند؛ در این مطلب به شما گفته می‌شود که داروهای تیروئیدی اصلا چه هستند و آیا استفاده از آنها لاغری به همراه می‌آورد یا نه و آیا این لاغری بی‌عارضه است یا نه.آخرین مطلب هم ترجمه‌‌ای است در مورد «سکته مغزی»، علت بروز و راه‌هایی برای پیشگیری از بروز آن برای شما که نگران سلامت پدر و مادرها و مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها هستید؛ این مطلب را از دست ندهید!
وقتی زخمی خونریزی شدید دارد
درمورد زخم‌ها و بریدگی‌ها بهترین کار اعمال فشار مستقیم و مداوم روی زخم است. متاسفانه بیشتر افراد زمانی که روی زخم فشار وارد می‌کنند، بعد از مدتی فکر می‌کنند باید فشار را قطع کرده و ببینند برای زخم چه اتفاقی افتاده است، درحالی که این کار باعث می‌شود خونریزی دوباره جریان پیدا کند؛ بنابراین لازم است حداقل به مدت 5 دقیقه روی زخم فشار مداوم ایجاد کنیم. اگر بتوانید فشار را به صورت دستی وارد کنید بهتر است. معمولا در این فاصله، لخته تشکیل می‌شود و انعقاد خون اتفاق می‌افتد؛ درنتیجه جلوی خونریزی تا حد زیادی گرفته می‌شود. برای این کار می‌توانید از پارچه‌ای تمیز یا گاز استریل استفاده کنید. اگر امکان پانسمان وجود دارد می‌توان چند گاز استریل را روی زخم در حال خونریزی گذاشت و آن را بست و بعد مجددا با دست روی گازها فشار داد. یادتان باشد اگر تمام پانسمان‌ها خونی شد باید روی آنها گازهای جدید قرار دهید. هرگز پانسمان قبلی را از روی زخم برندارید. در چنین حالتی فرد 2پانسمانه می‌شود. بهتر است فشار را به صورت دستی وارد کنید و در صورت امکان، ناحیه بریدگی را بالاتر از سطح قلب نگه دارید تا فشارخون در آن قسمت کمتر شده و خونریزی خود به خود کنترل شود.
 
 
 
وقتی یک اندام قطع شده
درمورد قطع‌شدگی‌ها، مثلا انگشت یا بخشی از آن «مدت زمان طلایی» و «محل قطع‌شدگی» از اهمیت بالایی برخوردارند. هرچه اندام‌ها نزدیک‌تر به بدن قطع شوند برای مثال اگر پا از قسمت ران قطع شود مدت زمان طلایی کمتر خواهد بود تا وقتی که یک انگشت قطع شود. انگشت را می‌توان تا 24 ساعت بعد پیوند زد؛ البته اگر له نشده باشد. هرگز نباید اندام قطع شده را در آب یا چیزی مشابه آن غوطه‌ور کرد و هرگز نباید آن را در نایلون بدون تهویه هوا پیچید. این اعمال خود باعث آسیب بافت می‌شوند. توصیه می‌شود یک ظرف یخ درست کنید، اندام قطع شده را بشویید، خشک کنید و بین گاز نسبتا مرطوب بپیچید. بعد آن را در یک کیسه پلاستیکی در باز روی یخ‌ها بگذارید و همزمان با انتقال مریض، آن را نیز به مراکز درمانی برسانید. عضو قطع شده نباید مستقیم با یخ در تماس باشد تا آب به داخل آن نفوذ نکند. اگر هم مجبور بودید سر کیسه را ببندید، حتما اجازه دهید مقداری هوا در آن باقی بماند.
 
 
وقتی در دست‌تان میخ فرو رفته است
اگر جسمی که وارد بدن شده، برنده نباشد و به‌راحتی قابل درآمدن باشد و در استخوان و نزدیکی مفصل نباشد می‌توان یک بار برای درآوردن آن اقدام کرد؛ در غیر این صورت بهتر است به آن دست نزنید؛ برای مثال اگر چاقو یا یک جسم زاویه‌دار مانند قلاب ماهیگیری در بدن فرو رفت اصلا نباید به آن دست زد چون ممکن است در راه خروج، صدمه بیشتری به بافت وارد کند. در هر صورت توصیه می‌شود جسم خارجی دست‌کاری نشود و هرچه سریع‌تر فرد به مراکز درمانی منتقل شود. اگر بتوانید سریع به مرکز درمانی برسید، لازم نیست کار خاصی کنید یا برای مثال دور جسم فرورفته گاز استریل بپیچید؛ برای مثال چاقو هم در مسیر رفت و هم در مسیر برگشت باعث ایجاد پارگی می‌شود. اگر بخواهید دور این چاقو را گاز بپیچید، حرکت حاصل از این دست‌کاری آسیب را بیشتر می‌کند. استفاده از گاز در شرایطی توصیه می‌شود که اطراف جسم فرورفته خونریزی وجود داشته باشد. برای کنترل خونریزی می‌توان گاز را در اطراف آن گذاشت و فشار داد نه اینکه گاز را دور جسم پیچید.
 
 
وقتی پای «برق» در میان است
مهم‌ترین اصل در کمک به مریض برق‌گرفته، قطع جریان برق است. هیچ‌وقت توصیه نمی‌شود قبل از قطع برق به مریض دست بزنید. ابتدا باید منبع برق از فیوز یا جای نزدیک‌تر قطع شود. اگر هم نتوانستید آن را قطع کنید باید حتما کفش عایق بپوشید و حواس‌‌تان باشد که روی محیط‌های خیس پا نگذارید. سپس می‌توانید از یک وسیله عایق مانند یک تکه چوب خشک برای جدا کردن فرد از جریان برق استفاده کنید اما اگر فشار برق قوی باشد، ممکن است چوب نیز خاصیت رسانایی پیدا کند! در چنین مواقعی توصیه می‌شود تا زمانی که پرسنل مجرب نرسیده‌اند به فرد دست نزنید، زیرا نه‌تنها او را نجات نمی‌دهید، که خودتان را هم برق می‌گیرد.
در این موارد به طور حتم اورژانس، خدمات تخصصی‌تری ارائه می‌کند تا اینکه خود شما بخواهید مریض را به مراکز درمانی برسانید. همیشه توصیه می‌شود با اورژانس در تماس باشید؛ حتی اگر خودتان بخواهید مریض را به بیمارستان ببرید. در بسیاری از اوقات خود اورژانس توصیه می‌کند مریض را خودتان و با سرعت هرچه تمام‌تر به نزدیک‌ترین مرکز درمانی برسانید. به هرحال در برق‌گرفتگی اصطلاحی وجود دارد مبنی بر اینکه یا بیمار در محل فوت می‌کند یا مشکل خاصی برایش ایجاد نمی‌شود. بیمار نجات‌یافته باید برای پیگیری بقیه عوارض و درمان سوختگی‌ها و اختلالات الکترولیدی احتمالی به مراکز درمانی منتقل شود. بسیاری از اوقات، مشکل خود برق‌گرفتگی نیست، بلکه عوارض همراه آن است؛ برای مثال ممکن است فرد حین برق‌گرفتگی به گوشه‌ای پرت شده و مهره‌های گردنش آسیب‌دیده باشند. در چنین وضعیتی اگر بیمار را به صورت غیرحرفه‌ای جابه‌جا کنید، باعث می‌شوید آسیب بیشتر به بدنش وارد شود؛ بنابراین توصیه این است که حداقل با مرکز اورژانس در تماس باشید.
 
 
وقتی جسمی داخل چشم فرو رفته
اگر جسمی داخل چشم فرو برود هرگز نباید به آن دست زد. چشم، حساس‌تر از سایر نقاط است. حتی پلک زدن به تنهایی می‌تواند باعث جابه‌جایی جسم شود و همین موضوع، درآوردن آن را با مشکل روبه‌رو می‌سازد. بسیاری از اوقات دیده شده که فرد، خود برای درآوردن سوزن از داخل چشم اقدام کرده و تکه‌ای شکسته از سوزن داخل چشمش باقی مانده است؛ همین موضوع، کار را سخت‌تر می‌کند.
 
 
وقتی احتمال شکستگی می‌دهید
اگر دچار ضربه‌ای سخت شدید و احتمال شکستگی دادید، بدانید که کمک‌های اولیه در زمان شکستگی بستگی به عامل شکستگی دارد. گاهی دست و پا بر اثر زمین خوردن، برخورد با یک تکه چوب، بازی کردن یا افتادن یک جسم سنگین روی آنها می‌شکند. در چنین مواردی ضربه مستقیما به دست یا پا وارد شده است. در این صورت می‌‌توانید مریض را تکان دهید و به نزدیک‌ترین درمانگاه یا بیمارستان برسانید. توصیه می‌شود حین جابه‌جایی، اندام آسیب‌دیده بالاتر نگه داشته شود و تا جایی که ممکن است بی‌حرکت باشد.

اگر هم شکل اندام عوض شده باشد باید در همان شکل به مرکز درمانی منتقل شود یعنی اصلا نباید اندام را صاف کرد چون ممکن است باعث آسیب عروقی شود.
تنها افراد متخصص می‌توانند این کار را انجام دهند. آتل بستن نیز یک کار نسبتا تخصصی است و افراد عادی نباید این کار را انجام دهند. گاهی اوقات شکستگی بر اثر تصادف یا مانند آن اتفاق می‌افتد. در چنین مواردی هیچ‌وقت توصیه نمی‌شود فرد را جابه‌جا کنید، زیرا ممکن است همزمان با شکستگی، بقیه اندام‌ها نیز آسیب‌دیده باشند.
 
 
وقتی قلب درد می‌گیرد
یکی از مشکلات رایج در مورد دردهای قلبی، تاخیر در انتقال بیمار به مراکز درمانی است. هیچگاه نباید درد قفسه سینه را دست‌کم گرفت. به محض اینکه فرد در قفسه سینه، دست چپ، شکم و... احساس درد کرد باید به مراکز درمانی مراجعه کند تا تحت نظر قرار بگیرد و مراقبت‌های لازم برایش انجام شود. در حین جابه‌جایی از خانه به مرکز درمانی لازم نیست هیچ کار خاصی انجام دهید؛ فقط باید سریع‌تر بیمار را به مرکز درمانی برسانید. اگر فکر می‌کنید اورژانس سریع‌تر مراجعه می‌کند یا اگر مریض بد حال است و مرکز درمانی دور است باز هم بهتر است با آمبولانس اورژانس منتقل شود زیرا اورژانس حین انتقال هم می‌تواند خدماتی ارائه دهد اما اگر مرکز درمانی خیلی نزدیک بوده و امکان انتقال خیلی سریع فراهم است، می‌توانید با اتومبیل شخصی بیمار را منتقل کنید.
البته این را بدانید که به کار بردن اصطلاح «سکته» برای تمام دردهای قلبی درست نیست. تشخیص اینکه سکته اتفاق افتاده یا خیر، به عهده پزشکان بیمارستان است. معمولا اصطلاح «سکته مغزی» درمورد افرادی به کار می‌رود که یک طرف بدن‌شان فلج می‌شود. اصطلاح «سکته قلبی» نیز برای کسانی استفاده می‌شود که دچار درد قفسه سینه، تنگی نفس و سایر علائم سکته می‌شوند. افراد عادی از روی علائم بیمار نمی‌توانند از وقوع سکته مطمئن شوند. در این مواقع نیز توصیه می‌شود ابتدا با اورژانس تماس بگیرید. با این کار متخصصان اورژانس حداقل چند سؤال از شما می‌پرسند و بر اساس جواب‌هایتان چند توصیه مفید می‌کنند و در صورت لزوم برای انتقال بیمار به محل موردنظر مراجعه می‌کنند؛ بنابراین قبل از هرکاری با اورژانس 115 یا اورژانس‌های پیش‌بیمارستانی تماس بگیرید.
 
 
 
وقتی دندان می‌شکند
 
اگر دندان‌تان شکست، آن را بشویید و در یک ظرف حاوی شیر یا سرم فیزیولوژیک قرار دهید. اگر هم امکانش وجود دارد آن را زیر زبان خود نگه دارید و فوری به دندانپزشک مراجعه کنید. دندانپزشکان ماده‌ای سیمانی‌شکل دارند که به وسیله آن دندان را سرجای اولیه‌اش می‌چسبانند. برخی‌ها معتقدند باید دندان را سر جای اولیه‌اش قرار داد و بعد به دندانپزشک مراجعه کرد، درحالی که اگر خودتان دندان را سرجای اولش بگذارید ممکن است مجددا بیفتد. این کار بیشتر در مواقعی توصیه می‌شود که دندان از ریشه درآمده باشد و به راحتی بتوانید آن را سرجای اولش قرار دهید. به طور کلی نگه‌داشتن دندان داخل دهان به‌خصوص برای کودکان خطرناک است زیرا ممکن است ناخودآگاه وارد مجرای تنفسی‌شان شود. بین بیمارستان و دندانپزشکی، بهتر است دندانپزشکی را انتخاب کنید زیرا در بیمارستان مواد لازم برای چسباندن دندان وجود ندارد و این کار تخصص دندانپزشکان است.
منبع: مجله سیب سبز


زندگی سلف سرویس

داستانی است درمورد اولین دیدار "امت فاکس"، نویسنده و فیلسوف معاصر، ‌از آمریکا، هنگامی که برای نخستین بار به رستوران سلف سرویس رفت.

 
 
 
وی که تا آن زمان هرگز به چنین رستورانی نرفته بود، در گوشه ای به انتظار نشست، با این نیت که از او پذیرایی شود.
اما هرچه لحظات بیشتری سپری میشد، ناشکیبایی او از اینکه میدید پیشخدمتها کوچکترین توجهی به او ندارند، شدت گرفت.
از همه بدتر اینکه مشاهده میکرد کسانی که پس از او وارد شده بودند، در مقابل بشقابهای پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند.
وی با ناراحتی به مردی که بر سر میز مجاور نشسته بود، نزدیک شد و گفت: من حدود بیست دقیقه است که در ایجا نشسته ام بدون آنکه کسی کوچکترین توجهی به من نشان دهد. حالا میبینم شما که پنج دقیقه پیش وارد شدید، با بشقابی پر از غذا در مقابل من، اینجا نشسته اید! موضوع چیست؟ مردم این کشور چگونه پذیرایی میشوند؟
 
مرد با تعجب گفت: اینجا سلف سرویس است، سپس به قسمت انتهایی رستوران، جایی که غذاها به مقدار فراوان چیده شده بود، اشاره کرد و ادامه داد به آنجا بروید، یک سینی بردارید هر چه میخواهید انتخاب کنید، پول آنرا بپردازید، بعد اینجا بنشینید و آنرا میل کنید!
امت فاکس که قدری احساس حماقت میکرد، دستورات مرد را پی گرفت، اما وقتی غذا را روی میز گذاشت، ناگهان به ذهنش رسید که زندگی هم در حکم سلف سرویس است. همه نوع رخدادها، فرصتها، موقعیتها، شادیها، سرورها و غم ها در برابر ما قرار دارد، درحالی که اغلب ما بی حرکت به صندلی خود چسبیده ایم و آنچنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتی شده ایم از اینکه چرا او سهم بیشتری دارد که هرگز به ذهنمان نمیرسد خیلی ساده از جای خود برخیزیم و ببینیم چه چیزهایی فراهم است، سپس آنچه میخواهیم برگزینیم.
 
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمیدهد، به دلیل آنست که
شما هم چیز زیادی از او نخواسته اید

چه زود دیر میشود؟

باتشکر از دوست خوبم اقای عرب نیا  

 

قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان می‌آیید و می‌پرسید، «چطور اینقدر زود دیر شد؟» پس برای فکر کردن به زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه می‌خواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید. برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن، خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید. زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر می‌رسد.

اینها ۱۰ چیزی هستند که قبل از اینکه خیلی دیر شود باید یاد بگیرید:
 

این لحظه، زندگی شماست!


زندگی شما بین لحظاتی که به دنیا می‌آیید و می‌میرید نیست. زندگی شما بین الان و نفس بعدی است. زمان حال - همین حالا و همین جا - تنها چیزی است که زندگی به شما داده است. پس از هر لحظه استفاده کامل ببرید و با مهربانی و در آرامش زندگی کنید، بدون ترس و پشیمانی. و با هر چه که دارید، بهترینی که می‌توانید را انجام دهید؛ چون این تنها چیزی است که می‌توانید از کسی انتظار داشته باشید، ازجمله خودتان.
 

زندگی طولانی نیست!


این زندگی شماست و باید برای آن بجنگید. برای آنچه درست است بجنگید. برای اعتقاداتتان بجنگید. برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارد، برای کسانی که دوستشان دارید بجنگید و هیچوقت فراموش نکنید که به آنها بگویید که چقدر برایتان مهم هستند. بفهمید که انسان خوش‌شانسی هستید چون هنوز فرصت دارید. پس یک لحظه مکث کرده و فکر کنید. هر کاری که لازم است انجام دهید را از همین امروز شروع کنید. فردا دیر است.

 

فداکاری‌هایی که امروز می‌کنید، در آینده برایتان سودآور خواهد بود!


وقتی نوبت به تلاش سخت برای رسیدن به یک هدف می‌رسد--چه گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، چه شروع یک کار جدید یا هر دستاورد شخصی دیگر که نیاز به زمان و تعهد دارد--باید این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا حاضرم چند سال از زندگی‌ام را خلاف بقیه آدمها زندگی کنم تا بتوانم بقیه عمرم را هم طوری زندگی کنم که بقیه نمی توانند؟»

 

هنگامیکه وقت تلف می‌کنید، بنده دیروز می‌شوید!


اما وقتی فعال هستید، مثل این می‌ماند که دیروز دوست مهربانی برای شماست که  کمکتان می‌کند باری از روی دوشتان بردارد. پس همین الان کاری انجام دهید که بابت آن در آینده از خودتان تشکر کنید. مطمئن باشید فردا از اینکه امروز شروع کردید خوشحال خواهید بود.
 

شکست‌ فقط درسی برای عبرت گرفتن است!


اتفاقات خوب برای کسانی می‌افتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق می‌ورزند بااینکه ضربه خورده‌اند. پس هیچوقت افسوس اتفاقاتی که در زندگیتان افتاده است را نخورید؛ این اتفاقات قابل تغییر نیستند و نمی‌توانید فراموششان کنید. آنها را مثل درس‌هایی ببینید که  می‌توانید از آنها عبرت بگیرید و برای آینده‌تان از آنها استفاده کنید.

 

خودتان مهمترین ارتباطتان هستید!

خوشبختی زمانی اتفاق می‌افتد که بدون نیاز به تایید کسی دیگر، احساس خوبی به خودتان داشته باشید. قبل از اینکه  بتوانید ارتباطی سالم به فردی دیگر داشته باشید، اول باید ارتباطی سالم با خودتان برقرار کنید. باید احساس ارزش کنید و  در چشم خودتان، خودتان را قبول داشته باشید تا بتوانید با اعتماد‌به‌نفس به چشمان اطرافیانتان نگاه کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.
 

عمل افراد، حقیقت را می‌گوید!


در زندگی با کسانی روبه‌رو خواهید شد که در زمان‌های درست، حرف‌های درست خواهند زد اما در آخر از اعمال و رفتار آنهاست که باید درموردشان قضاوت کنید. پس به کارهای دیگران دقت کنید. رفتار و اعمال آنها همه چیز را درمورد آنها به شما خواهد گفت.
 

مهربانی‌های کوچک دنیا را زیباتر خواهد کرد!

به کسانی که به نظر می‌رسد روز سختی داشته‌اند سلام کنید. با آنها مهربانی کنید. مهربانی تنها سرمایه‌ای است که هیچوقت تمام نمی‌شود. و هر جا که انسانی باشد، فرصتی برای مهربانی کردن وجود دارد. بخشش را یاد بگیرید، حتی اگر بخشیدن یک لبخند باشد. نه به این دلیل که زیاد از آن دارید، به این دلیل که می‌دانید افراد زیادی هستند که می‌دانند چیزی ندارند.
 

پشت هر زندگی زیبا، شکلی از درد بوده است!


می‌افتید، بلند می‌شوید، اشتباه می‌کنید، زندگی می‌کنید، یاد می‌گیرید. شما انسانید، کامل نیستید.     ضربه خورده‌اید اما هنوز زنده‌اید. به این فکر کنید که زنده بودن، نفس کشیدن، فکر کردن، لذت بردن و دنبال کردن چیزهایی که دوست دارید، چقدر عالی است. گاهی اوقات در سفر زندگی دچار ناراحتی‌ می‌شوید اما هنوز زیبایی‌های زیادی باقی است. حتی اگر آسیب دیدیم، باید بتوانیم روی پایمان بایستیم، چون هیچوقت نخواهیم دانست چه چیز در زندگی انتظارمان را می‌کشد.


گذشت زمان و کسب تجربه، دردها را التیام می‌بخشد!


سالها پیش وقتی درمورد غلبه بر دردها از مادربزرگم سوال کردم، اینطور برایم توضیح داد: به این دایره‌ها نگاه کن. دایره‌های سیاه نشاندهنده تجارب نسبی زندگی ماست. دایره‌های من بزرگتر است چون پیرتر هستم و تجربه‌های بیشتری دارم. دایره‌های کوچک قرمز نشاندهنده اتفاقات بد و منفی زندگی هستند. فرض می‌کنیم که هر دو ما یک اتفاق بد یکسان را تجربه کرده باشیم. می‌بینی که سایز دایره قرمز برای هر دو ما یکسان است اما ببین چه درصد از فضا را در دایره سیاه اشغال می‌کند. اتفاق بد تو به این دلیل بزرگتر به نظر می‌رسد که قسمت بزرگتری از تجربیات کلی زندگی توست. چیزی که باید یاد بگیری این است که  یک اتفاق بد و بسیار ناراحت‌کننده که الان در زندگیت وجود دارد، یک روز بخشی از گذشته بزرگتر تو خواهد شد و دیگر اینقدر مهم به نظر نخواهد رسید.

سخنان بزرگان

گوته می گوید:

اگر ثروتمند نیستی مهم نیست،
بسیاری از مردم ثروتمند نیستند
...
اگر سالم نیستی
هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند

اگر زیبا نیستی
برخورد درست با زشتی هم وجود دارد

اگر جوان نیستی
همه با چهره پیری مواجه می شوند

اگر تحصیلات عالی نداری
با کمی سواد هم می توان زندگی کرد

اگر قدرت سیاسی و مقام نداری
مشاغل مهم متعلق به معدودی انسان‌هاست

اما، اگر
« عزت نفس نداری »، هیچ نداری....

یکصدهزارمین حضور

وچه زود دیر میشود !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

راستی چرا زمان بسرعت سپری میشود و انسانها را چه میشود ؟ 

ایا از گذر زمان و عمرخویش بهره ای برده ایم؟ 

ایات ونشانه هایی را که از انسانها و زندگی بسرعت در حال گذرخویش مشاهده کرده ایم بدان اندیشیده ایم ؟ 

و...................... 

زمان بسرعت وهمچون ابربهاری درحال گذر است شاید همین دیروز بود ...اما نه چندسال پیش سعیداقا که درس عالیه را در اموررایانه ای گذرنده است زحمت کشید و دروبلاگ نام حقیر را ثبت و البته برای حضور در عرصه ای که بنابدلائلی فرصت خدمت را نیافتم لیکن حیفم امد تا این اقدام شایسته را ادامه ندهم و بنابراین راه  ادامه یافت اما فرصت حضوراندک وشرمنده انهایی که برای حضور در این صفحه فرصت طلایی خودرا وقف میکنند اگرچه توشه بار این صفحه بسیار ناقابل واندک است لیکن حسی در ان نهفته است تا ارتباط قلبی و سرشار از احساس خودرا بین دوانسان یکی کاتب و دیگری قرائت کننده به اشتراک گذاریم وچه بسیار دوستانی چه نزدیک و چه دور البته بلحاظ مسافت و نه قلب که دائم از قلب نزدیکند دراین وادی به خیل خوانندگان و همراهان پیوستند و خدای را شاکرم که این وسیله و ابزار ارتباطی را برایم مهیا کرد تا بعنوان عضوی کوچک از خانواده بزرک ایران عزیز در خدمت دوستانم باشم . 

اری تا چند حضور دیگر شمار مراجعه کنندگان به یکصد هزار خواهد رسید و بجزسپاسگزاری و قلمی و زبانی قاصر چه میتواند توشه این همراهی برای شما عزیزان باشد ودرنهایت ارزوی روزهایی پراز نشاط و شادابی و مملو از حس خوبی که در وجودتان بیاری خداوند مستتر گردیده و مارا ازاین نهان خوش شما به شادی رساند . 

بردستان و وجود همه شما بوسه زده و ارزوی توفیق دارم.

تسلیت ایام

اربعین شهادت سید و سالار شهیدان اسلام حضرت اباعبدالله الحسین (ع)  و یاران باوفایش برتمامی عاشقان و ره پویان این امام همام تسلیت و تعزیت باد.