درد را بی تو ندیدم محفلی حیف از این طاقت که داردمحملی
تشنه اب فراتم در دل هر کوهسار مشکلم را با توبگویم ای برادرغمگسار
هر دم از این وادی صلح و صفا اید دمی فکر من کن کادمی را نایدش در هر دمی
بی گمان راه درازی را که باید طی نمود جملگی افسار دل باشد دلیل همدمی
یاور طفلان دل را هر حقیقت بایدی دردودرمان را یکی باشد پیام بی کسی
سوز دل در پیکر ذاتش تو پنهان میکنی لاجرم باید که ایامی نمایش دادشی
هر نفس مرداب مرگ نوع ما را می دهی عاقبت تفسیر دل باشد که ارامش کنی
بر سر نوع بشر هر چیز اید حق اوست ان دلیلش حرس و از و تند خوئیهای اوست
جامه تزویر را باید که برکند از تنش ان کلام پاک اورا بایدش تفسیر کرد
جملگی خروارها را در بر خود بافتی در حقیقت سمبل افکار نابش یافتی
مر گ انسان نیست امال درون کبریا تا ازل باید که در حقش جفا را داشتی
هر نفس اید برون از تنگه حلقوم او لیک باید درد را همراه ان دادش برون
موفق باشین.
سلام
خسته نباشید
ممنونم که به این پایگاه سر زدید
با سلام.خسته نباشید. وبلاگ قشنگی داشتی.
در ضمن اگر دوست داشتی بازدید وبلاگت یا کلیک روی تبلیغاتت زیاد بشه حتما یه سری به وبلاگ من بزن.پشیمون نمیشی.
نترس لینکباکس نیست ..... به دردت می خوره.
این آدرس سایت http://bhb.blogfa.com
اینم یاهو ای دیم yahoo id :::: gold.0511
منتظرم. موفق باشی. یا علی
با سلام
از وبلاگ شما بازدید کردیم. خیلی جالب بود وبلاگ قشنگی داشتی
در صورت تمایل از وبسایت ما نیز دیدن فرمایید
بـزرگتـریـــن و جــامـع تـریــن فـروشــگاه ایـنتــرنتــی ایــران
http://www.Reyshop.ir
http://www.Reyshop.com
باسپاس