وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد
وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

وبلاگ مهندس غدیر خادم الحسینی

زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندوازصحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد

تخلیه درون

دنیای مجازی بیشتر از انکه محیطی برای فرار از زندگی و فرو رفتن در غمها و شادیهای درون باشد فضایی برای تخلیه هرانچه در سرشت ادمیت پنهان گردیده نیز میباشد و چه خوب است که محدود افرادی که دستشان از تمامی امکانات علی الخصوص رسیدن به ارزوها و امیال و هواهای نفسانی خالی شده و درگیر مزمن با عقده های درون خود بوده و همیشه با وجدان نداشته خود کلنجار رفته و بهر وسیله ای برای تخلیه خود متوسل لیکن خداوند فرصت انرا بدلیل سرشت دون صفتانه و دد منشانه  را به این انسانهای ظاهر و ددان باطن نداده در این وادی امده و در تاریکی تیری پرتاپ تا شاید به افراد و یا فردی خورده و از این بابت درد انها کاسته شود ولی چه خوب  که قدرت خداوند را مخاطبین انها شناخته و بر کردارشان با تمسخر خندیده و برجهالتشان مهرتایید میزنند.  

این مطلب را ارائه کردم تا دون صفتی که روباه گونه گاه درونش را تخلیه کرده و گرگ در لباس میش میباشد متوجه اعمال خود باشد اگرچه با شناختی که از این بیچاره دارم درکی ندارد تا بخواهد بدان متوسل گردد. 

بنظر همین برایش کافی باشد  تا عمر بی برکتش پایان بگیردوبازهم درد انرا باید با سایر دردهاباخود حمل کرده و به گور ببرد.

نظرات 2 + ارسال نظر
سیروس موسایی چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ب.ظ

سلام .اقای مهندس ..فقط میخوام بهتون بگم که عجب شماهم دردل دارین ؟ شماهم میدونین کسی سم بپاشه روی حال واحوال چه حالی داره ؟ اقای مهندس از حضرت علی که هرچه دارم از او دارم ...حدیثی دیدم که فرمودند ای مالک شاید زمام حکومت تو به پایان برسد اما انچه ازتو بر زیردستان میرسد همیشه باتو خواهد ماند
شما هیچ فکرکردین با من وسرنوشت من چه کردین ؟ داشتم زندگی عادی خودمو توگچساران میکردم..به خاطر اینکه اقای .......رو برگردونین منو به تباهی بردین ...هیچ کس جز خودتون نمیدونین که این خدا خدا کردن ها فقط ارامبخش لحظه ای بیش نیست ...وای بر اخرتت وای براخرتت که با استعدادی مثل من چه کردین ..
فقط بدون اگر کسی بچه ام روبکشه میبخشم اما هرگز تورو نمیبخشم

سلام
درابتدا قصد پاسخگویی به فرمایشات جنابعالی را نداشتم لیکن برای روشن شدن ذهن شما باطلاع میرسد :
اولا حقیر در جایی در مدت سی سال خدمت حکومت نکردم بلکه خداوند خود میداند که خدمتگزاری بمعنای واقعی هدفم بوده ودرثانی براساس کتاب جاذبه ودافعه حضرت علی ع که شما نیز الحمدالله ایشان را دراین زمینه و نه زمینه های دیگر از جمله ......قبول دارید همه افراد نمیتوانند در یک دوره مدیریتی از شخص مدیر یا بقول شما حاکم رضایت داشته باشند و در ثالث شما ابتدا بروید خودتان را باشرائط موجود زندگی علی الخصوص .... وفق دهید وبعد برنوع مدیریت افراد خرده بگیرید و .........
انچه مسلم است همینکه فردی چون شما با اخذ تسهیلات مسکن و... در حال حاضر از منازل سازمانی استفاده میکنید نشاندهنده کمک و....بشما میباشد.
بهرحال تاکنون قریب یکسال از مدیریت من در استان میگذرد شما سعی میکیردید شایستگیها و لیاقت خود را که من در مدت مذکور انرا ندیدم نشان داده تا در این دوره حقی از شما ضایع نشود.
سعی کنید بنحوی عمل کنید که همچون گذشته برای ......ازما......نشانه گیری نشوید.مراکزی برای .....در کشور وجود دارد بدانجا مراجعه کنید.
دقیقا منهم برای بخشش اینچنینی با فرمایشتان موافقم انسانهایی که انچنان بیماری گرفتار میشوند جان بچه و...برایشان مهم نیست.
توجه خواهید فرمود که حقیر بمحض بازنشستگی در مکان دیگری با سمت بالا مشغول شده ه ام .
درنهایت سلام اقای ....پدر همسرتان را که بارها برای جلوگیری از تنبیه شما واسطه شده و ریش گرو گذاشتند و خود از اعمال و کردار شما باخبر بودند را نیز برسانید
در هرحال قصد جسارت نداشتم فقط خواستم گذشته را بیادتان بیاورم.
و

[ بدون نام ] یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:13 ب.ظ

سلام جناب مهندس نوشته های اقای موسایی کاملا بی منطق بود تا جایی که من مطلعم تو هیچوقت به ایشان نارو نزدیدید علیرغم مشکلات خودش اما خدا میداند شما هیچوقت نخواستید ایشان را اذیت کنید وهمیشه کمک او میکردین امیدوارم حرفهای بی اساس موسایی شما را ازرده خاطر نکند جدا من معذرت میخوام .ازطرف یک دوست قدیمی شما ......

سلام
ممنونم از قضاوت بحق وعادلانه شما .
خداوند به همه ما عقل و منطق بده ایشان هم از جمله افرادی است که تا من در پست مدیریت بودم ...میکرد ولی حالا که از انجا عزیمت کردم قلمشان جوهرش پررتگ شده مطمئن باشید وجدان یگانه محکمه ای است که احتیاج به قاضی ندارد.
وجدان بیدار گویای همه چیز خواهد بود من که جدا وجدان و خاطم راحت است که در دوره مدیریتی حق و عدالت را پیشه کرده و جلو زور گوئیها را هم در حد خود گرفتم حالا هرکس بزعم خود قضاوت خواهد کرد.
ولی بهتر است انسان ابتدا خودش را بسازدو...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد